گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد اول
آغاز جزء دوم قرآن مجید ..... ص : 129






ادامه سوره بقره ..... ص : 129
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 142 ] ..... ص : 129
(آیه 142 )- ماجراي تغییر قبیله! این آیه و چند آیه بعد به یکی از تحولات مهم تاریخ اسلام اشاره میکند.
توضیح این که: پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله مدت سیزده سال پس از بعثت در مکه، و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر
نماز بگذارند. « کعبه » نماز میخواند، ولی بعد از آن قبله تغییر یافت و مسلمانان مأمور شدند به سوي « بیت المقدس » خدا به سوي
یهود از این ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شیوه دیرینه خود به بهانهجویی و ایرادگیري پرداختند چنانکه قرآن در این آیه
سَیَقُولُ ) ؟« بزودي بعضی از سبک مغزان مردم میگویند چه چیز آنها (مسلمانان) را از قبلهاي که بر آن بودند برگردانید » : میگوید
السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کانُوا عَلَیْها).
صفحه 153 از 550
اگر قبله اول صحیح بود این تغییر چه معنی دارد؟ و اگر دومی صحیح است چرا سیزده سال و چند ماه به سوي بیت المقدس نماز
به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست، هر کس را بخواهد به راه راست » : خواندید؟! خداوند به پیامبرش دستور میدهد
قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدِي مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ). ) « هدایت میکند
این یک دلیل قاطع و روشن در برابر بهانه جویان بود که بیت المقدس و کعبه و همه جا ملک خدا است، اصلا خدا خانه و مکانی
ندارد، مهم آن است که تسلیم فرمان او باشید. و تغییر قبله در حقیقت مراحل مختلف آزمایش و تکامل است و هر یک مصداقی
است از هدایت الهی.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 143 ] ..... ص : 129
اشاره
همان گونه (که قبله » : (آیه 143 )- امّت وسط: در این آیه به قسمتی از فلسفه و اسرار تغییر قبله اشاره شده است. نخست میگوید
وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّۀً وَسَطاً). ص: 130 ) « شما یک قبله میانه است) شما را نیز یک امت میانه قرار دادیم
قبله مسلمانان، قبله میانه است زیرا مسیحیان براي ایستادن به سوي محل تولد عیسی که در بیت المقدس بود ناچار بودند به سمت
مشرق بایستند.
ولی یهود که بیشتر در شامات و بابل و مانند آن به سر میبردند رو به سوي بیت المقدس که براي آنان تقریبا در سمت غرب بود
میایستادند.
که نسبت به مسلمانان آن روز (مسلمانان مدینه) در سمت جنوب و میان مشرق و مغرب قرار داشت یک خط میانه « کعبه » اما
محسوب میشد.
جالب این که توجه خاص مسلمانان به تعیین سمت کعبه سبب شد که علم هیئت و جغرافیا در آغاز اسلام در میان مسلمانان به
سرعت رشد کند، زیرا که محاسبه سمت قبله در نقاط مختلف روي زمین بدون آشنایی با این علوم امکان نداشت.
لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یَکُونَ ) « هدف این بود که شما گواه بر مردم باشید و پیامبر هم گواه بر شما باشد » : سپس اضافه میکند
الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً).
یعنی شما با داشتن این عقاید و تعلیمات، امتی نمونه هستید همانطور که پیامبر در میان شما یک فرد نمونه است.
ما آن قبلهاي را که قبلا بر آن بودي (بیت المقدس) تنها براي این قرار » : سپس به یکی دیگر از اسرار تغییر قبله اشاره کرده میگوید
وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَۀَ الَّتِی کُنْتَ ) « دادیم که افرادي که از رسولخدا پیروي میکنند از آنها که به جاهلیت باز میگردند باز شناخته شوند
عَلَیْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ).
وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَةً إِلَّا عَلَی الَّذِینَ ) « اگر چه این کار جز براي کسانی که خداوند هدایتشان کرده دشوار بود » : سپس اضافه میکند
هَدَي اللَّهُ).
آري! تا هدایت الهی نباشد، آن روح تسلیم مطلق در برابر فرمان او فراهم نمیشود. و از آنجا که دشمنان وسوسهگر یا دوستان
نادان، فکر میکردند با تغییر قبله ممکن است اعمال و عبادات سابق ما باطل باشد، و اجر ما بر باد رود، در آخر آیه اضافه میکند:
وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُضِ یعَ ) « خدا هرگز ایمان (نماز) شما را ضایع نمیگرداند، زیرا خداوند نسبت به همه مردم رحیم و مهربان است »
إِیمانَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ). ص: 131
صفحه 154 از 550
دستورهاي او همچون نسخههاي طبیب است یک روز این نسخه نجاتبخش است، و روز دیگر نسخه دیگر، هر کدام در جاي خود
نیکو است، و ضامن سعادت و تکامل، بنابراین تغییر قبله نباید هیچ گونه نگرانی براي شما نسبت به نمازها و عبادات گذشته یا آینده
ایجاد نماید که همه آنها صحیح بوده و هست.
اسرار تغییر قبله- ..... ص : 131
از آنجا که خانه کعبه در آن زمان کانون بتهاي مشرکان بود، دستور داده شد مسلمانان موقتا به سوي بیت المقدس نماز بخوانند و
به این ترتیب صفوف خود را از مشرکان جدا کنند.
اما هنگامی که به مدینه هجرت کردند و تشکیل حکومت و ملتی دادند و صفوف آنها از دیگران کاملا مشخص شد، دیگر ادامه
این وضع ضرورت نداشت در این هنگام به سوي کعبه قدیمیترین مرکز توحید و پرسابقهترین کانون انبیاء بازگشتند.
بدیهی است هم نماز خواندن به سوي بیت المقدس براي آنها که خانه کعبه را سرمایه معنوي نژاد خود میدانستند مشکل بود، و هم
بازگشت به سوي کعبه بعد از بیت المقدس بعد از عادت کردن به قبله نخست.
مسلمانان به این وسیله در بوته آزمایش قرار گرفتند، تا آنچه از آثار شرك در وجودشان است در این کوره داغ بسوزد، و پیوندهاي
خود را از گذشته شرك آلودشان ببرند و روح تسلیم مطلق در برابر فرمان حق در وجودشان پیدا گردد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 144 ] ..... ص : 131
ما نگاههاي » : (آیه 144 )- همه جا رو به سوي کعبه کنید! در این آیه که فرمان تغییر قبله در آن صادر گردیده نخست میفرماید
قَدْ نَري تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ). ) « انتظار آمیز تو را به آسمان (مرکز نزول وحی) میبینیم
فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَۀً تَرْضاها). ) « اکنون تو را به سوي قبلهاي که از آن راضی خواهی بود باز میگردانیم »
فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ). ) « هم اکنون صورت خود را به سوي مسجد الحرام و خانه کعبه باز گردان »
ص: 132 « هر جا باشید، روي خود را به سوي مسجد الحرام کنید » ، نه تنها در مدینه
(وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ).
جالب این که تغییر قبله یکی از نشانههاي پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله در کتب پیشین ذکر شده بود، چه این که آنها خوانده
.« یصلّی الی القبلتین » بودند که او به سوي دو قبله نماز میخواند
وَ) « کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده است، میدانند این فرمان حقی است از ناحیه پروردگارشان » : لذا قرآن اضافه میکند
إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ).
وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ). ) « خداوند از اعمال آنها غافل نیست » : و در پایان اضافه میکند
یعنی آنها به جاي این که این تغییر قبله را به عنوان یک نشانه صدق او که در کتب پیشین آمده معرفی کنند، کتمان کرده و به
عکس روي آن جنجال به راه انداختند، خدا، هم از اعمالشان آگاه است، و هم از نیاتشان.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 145 ] ..... ص : 132
(آیه 145 )- آنها به هیچ قیمت راضی نمیشوند! در تفسیر آیه قبل خواندیم که اهل کتاب میدانستند تغییر قبله از بیت المقدس به
صفحه 155 از 550
سوي کعبه نه تنها ایرادي بر پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله نیست، بلکه از جمله نشانههاي حقانیت او است، ولی تعصبها نگذاشت
آنها حق را بپذیرند.
سوگند که اگر هر گونه آیه و نشانه و دلیلی براي (این گروه از) اهل کتاب بیاوري از قبله » : لذا قرآن در این آیه با قاطعیت میگوید
وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ بِکُلِّ آیَۀٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ). ) « تو پیروي نخواهند کرد
وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ). ) « تو نیز هرگز تابع قبله آنها نخواهی شد » : بعدا اضافه میکند
یعنی اگر آنها تصور میکنند با این قال و غوغاها بار دیگر قبله مسلمانان تغییر خواهد کرد کور خواندهاند، این قبله همیشگی و
نهایی مسلمین است.
وَ ما بَعْضُ هُمْ بِتابِعٍ قِبْلَۀَ ) « هیچ یک از آنها پیرو قبله دیگري نیست » سپس میافزاید: و آنها نیز آنچنان در عقیده خود متعصبند که
بَعْضٍ). ص: 133
نه یهود از قبله نصاري پیروي میکنند و نه نصاري از قبله یهود.
اگر پس از این آگاهی که از ناحیه خدا به تو رسیده تسلیم هوسهاي » و باز براي تأکید و قاطعیت بیشتر به پیامبر اخطار میکند که
وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ ) « آنان شوي و از آن پیروي کنی مسلما از ستمگران خواهی بود
الظَّالِمِینَ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 146 ] ..... ص : 133
(آیه 146 )- آنها به خوبی او را میشناسند! در تعقیب بحثهاي گذشته پیرامون لجاجت و تعصب گروهی از اهل کتاب، این آیه
الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ ) « علماي اهل کتاب پیامبر اسلام را به خوبی همچون فرزندان خود میشناسند » : میگوید
أَبْناءَهُمْ).
و نام و نشان و مشخصات او را در کتب مذهبی خود خواندهاند.
وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ). ) « ولی گروهی از آنان سعی دارند آگاهانه حق را کتمان کنند »
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 147 ] ..... ص : 133
این فرمان حقی است که » : (آیه 147 )- سپس به عنوان تأکید بحثهاي گذشته پیرامون تغییر قبله، یا احکام اسلام بطور کلی میفرماید
الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ). ) « از سوي پروردگار تو است و هرگز از تردید کنندگان نباش
و با این جمله پیامبر را دلداري میدهد و تأکید میکند در برابر سمپاشیهاي دشمنان ذرهاي تردید، چه در مسأله تغییر قبله و چه در
غیر آن به خود راه ندهد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 148 ] ..... ص : 133
(آیه 148 )- هر امّتی قبلهاي دارد! این آیه در حقیقت پاسخی به قوم یهود است که دیدیم سر و صداي زیادي پیرامون موضوع تغییر
لِکُلٍّ وِجْهَۀٌ هُوَ مُوَلِّیها) «َ هر گروه و طایفهاي قبلهاي دارد که خداوند آن را تعیین کرده است » : قبله به راه انداخته بودند، میگوید
.در طول تاریخ انبیاء قبلههاي مختلفی بوده، قبله همانند اصول دین نیست که تغییر ناپذیر باشد، بنابراین زیاد در باره قبله گفتگو
اسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ) «َ در اعمال خیر و نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید » نکنید و به جاي آن
صفحه 156 از 550
.- این مضمون در آیه 177 همین سوره نیز آمده است. ص: 134
یْنَ «َ هر جا باشید خداوند همه شما را حاضر خواهد کرد » : سپس به عنوان یک هشدار به خرده گیران، و تشویق نیکوکاران میفرماید
ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً)
.در آن دادگاه بزرگ رستاخیز که صحنه نهایی پاداش و کیفر است.
و از آنجا که ممکن است براي بعضی این جمله عجیب باشد که چگونه خداوند ذرات خاکهاي پراکنده انسانها را هر جا که باشد
نَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ «ِ و خداوند بر هر کاري قدرت دارد » : جمعآوري میکند و لباس حیات نوینی بر آنها میپوشاند؟ بلافاصله میگوید
شَیْءٍ قَدِیرٌ)
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 149 ] ..... ص : 134
(آیه 149 )- تنها از خدا بترس! این آیه و آیه بعد همچنان مسأله تغییر قبله و پیآمدهاي آن را دنبال میکند.
نخست روي سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله کرده و به عنوان یک فرمان مؤکد میگوید:
وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ ) « از هر جا (و از هر شهر و دیار) خارج شدي (به هنگام نماز) روي خود را به جانب مسجد الحرام کن »
وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).
وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ). ) « این فرمان دستور حقی است از سوي پروردگارت » : و باز به عنوان تأکید بیشتر اضافه میکند
و خدا از آنچه انجام میدهید غافل » : و در پایان این آیه به عنوان تهدیدي نسبت به توطئهگران و هشداري به مؤمنان میگوید
وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ). ) « نیست
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 150 ] ..... ص : 134
از هر جا خارج » : (آیه 150 )- در این آیه، حکم عمومی توجه به مسجد الحرام را در هر مکان و هر نقطهاي تکرار میکند، میگوید
وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ ) « شدي و به هر نقطه روي آوردي، صورت خود را به هنگام نماز متوجه مسجد الحرام کن
الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).
درست است که روي سخن در این جمله به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله است ولی مسلما منظور عموم نمازگزاران میباشد، ولی در
وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا ) « و هر جا شما بوده باشید روي خود را به سوي آن کنید » : جمله بعد براي تأکید و تصریح اضافه میکند
وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ). ص: 135
سپس در ذیل همین آیه به سه نکته مهم اشاره میکند:
لِئَلَّا ) « این تغییر قبله بخاطر آن صورت گرفت که مردم حجتی بر ضد شما نداشته باشند » : -1 کوتاه شدن زبان مخالفان! میگوید
یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّۀٌ).
هر گاه این تغییر قبله صورت نمیگرفت از یکسو زبان یهود به روي مسلمانان باز میشد و میگفتند: ما در کتب خود خواندهایم که
نشانه پیامبر موعود این است که به سوي دو قبله نماز میخواند و این نشانه در محمد صلّی اللّه علیه و اله نیست، و از سوي دیگر
مشرکان ایراد میکردند که او مدعی است براي احیاء آیین ابراهیم آمده، پس چرا خانه کعبه را، که پایه گزارش ابراهیم است
فراموش نموده، اما حکم تغییر قبله موقت به قبله دائمی، زبان هر دو گروه را بست.
ولی از آنجا که همیشه افراد بهانهجو و ستمگري هستند که در برابر هیچ منطقی تسلیم نمیشوند، استثنایی براي این موضوع قائل
صفحه 157 از 550
إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ). ) « مگر کسانی از آنها که ستم کردهاند » : شده، میگوید
این بهانه جویان به حق شایسته نام ستمگر و ظالمند، چرا که هم بر خود ستم میکنند و هم بر مردم که سد راه هدایت آنها
میشوند.
از آنها هرگز » : ممکن بود در بعضی تولید وحشت کند میگوید « ستمگر » -2 از آنجا که عنوان کردن این گروه لجوج را با نام
فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِی). ) « نترسید، و تنها از من بترسید
این یکی از اصول کلی و اساسی تربیت توحیدي اسلامی است که از هیچ چیزي و هیچ کس جز خدا نباید ترس داشت.
-3 تکمیل نعمت خداوند به عنوان آخرین هدف براي تغییر قبله ذکر شده، میفرماید: این بخاطر آن بود که شما را تکامل بخشم و
وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ). ) « و نعمت خود را بر شما تمام کنم تا هدایت شوید » از قید تعصب برهانم
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 151 ] ..... ص : 135
(آیه 151 )- برنامههاي رسول اللّه! خداوند در آخرین جمله از آیه قبل یکی از دلایل تغییر قبله را تکمیل نعمت خود بر مردم و
اشاره به این حقیقت میکند که تغییر قبله تنها نعمت خدا بر شما برگزیده « کما » هدایت آنان بیان کرد، در این آیه با ذکر کلمه
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 136
کَما أَرْسَلْنا ) « همان گونه که رسولی در میان شما از نوع خودتان فرستادیم » نبود، بلکه نعمتهاي فراوان دیگري به شما داده است
فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ).
او از نوع بشر است و تنها بشر میتواند مربی و رهبر و سرمشق انسانها گردد و از دردها و نیازها و مسائل او آگاه باشد که این خود
نعمت بزرگی است.
بعد از ذکر این نعمت به چهار نعمت دیگر که از برکت این پیامبر، عاید مسلمین شد اشاره میکند:
یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا). ) « آیات ما را بر شما میخواند » -1
و بر کمالات معنوي و مادي شما میافزاید. « و شما را پرورش میدهد » -2
(وَ یُزَکِّیکُمْ).
وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَۀَ). ) « و کتاب و حکمت به شما میآموزد » -3
است غالبا آن را « تربیت » است، اما قرآن مجید براي اثبات این حقیقت که هدف نهایی « تربیت » بطور طبیعی مقدم بر « تعلیم » گر چه
مقدم بر تعلیم آورده است.
وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ). ) « و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد » -4
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 152 ] ..... ص : 136
اشاره
(آیه 152 )- این آیه به مردم اعلام میکند که جا دارد شکر این نعمتهاي بزرگ را بجا آورند و با بهرهگیري صحیح از این نعمتها،
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ ) « مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر مرا به جا آورید و کفران نکنید » : حق شکر او را ادا کنند، میفرماید
اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ).
صفحه 158 از 550
اشاره به یک اصل تربیتی است یعنی به یاد من باشید، به یاد ذات پاکی که سر چشمه تمام « مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم » جمله
خوبیها و نیکیها است، توجه شما به این ذات پاك شما را در فعالیتها مخلصتر، مصممتر، نیرومندتر، و متحدتر میسازد.
آن است که هر نعمتی را درست به جاي خود مصرف کنید و در راه همان « شکرگزاري و عدم کفران » همان گونه که منظور از
هدفی که براي آن آفریده شدهاید به کار گیرید. ص: 137
ذکر خدا چیست؟- ..... ص : 137
مسلم است منظور از ذکر خدا تنها یادآوري به زبان نیست، که زبان ترجمان قلب است، به همین دلیل در احادیث متعددي از
پیشوایان اسلام نقل شده است که منظور از ذکر خدا یادآوري عملی است، در حدیثی از پیامبر صلّی اللّه علیه و اله میخوانیم که به
علی علیه السّلام وصیت فرمود و از جمله وصایایش این بود:
سه کار است که این امت توانایی انجام آن را (بطور کامل) ندارند، مواسات و برابري با برادر دینی در مال، و اداي حق مردم با »
قضاوت عادلانه نسبت به خود و دیگران، و خدا را در هر حال یاد کردن، منظور سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اکبر
.« نیست، بلکه منظور این است هنگامی که کار حرامی در مقابل او قرار میگیرد از خدا بترسد و آن را ترك گوید
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 153 ] ..... ص : 137
(آیه 153 )- استقامت و توجّه به خدا! در آیات گذشته سخن از تعلیم و تربیت و ذکر و شکر بود و در این آیه سخن از صبر و
اي کسانی که ایمان آوردهاید از صبر و نماز » : پایداري که بدون آن، مفاهیم گذشته هرگز تحقق نخواهد یافت. نخست میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ). ) « کمک بگیرید
زیرا خداوند با » و با این دو نیرو (استقامت و توجه به خدا) به جنگ مشکلات و حوادث سخت بروید که پیروزي از آن شماست
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ). ) « صابران است
هرگز به معنی تحمل بدبختیها و تن دادن به ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست « صبر » ، به عکس آنچه بعضی تصور میکنند
نیست، بلکه صبر و شکیبایی به معنی پایداري و استقامت در برابر هر مشکل و هر حادثه است.
نماز) است، لذا در احادیث اسلامی ) « صلاة » موضوع دیگري که در آیه بالا به عنوان یک تکیهگاه مهم در کنار صبر، معرفی شده
هنگامی که علی علیه السّلام با مشکلی رو برو میشد به نماز برمیخاست و پس از نماز به دنبال حل مشکل میرفت و » : میخوانیم
«... وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ » : این آیه را تلاوت میفرمود
بنابراین آیه فوق در حقیقت به دو اصل توصیه میکند یکی اتکاي به خداوند که نماز مظهر آن است و دیگري مسأله خودیاري و
اتکاي به نفس که به عنوان صبر از آن یاد شده است.
ص: 138
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 154 ] ..... ص : 138
اشاره
صفحه 159 از 550
آیه 154
شأن نزول: ..... ص : 138
از ابن عباس نقل شده که: این آیه در باره کشته شدگان میدان جنگ بدر نازل گردید، آنها چهارده تن بودند، شش نفر از
مهاجران، و هشت نفر از انصار، بعد از پایان جنگ عدهاي تعبیر میکردند فلان کس مرد، آیه نازل شد و با صراحت آنها را از
بر شهیدان نهی کرد. « میت » اطلاق کلمه
تفسیر: ..... ص : 138
شهیدان زندهاند ...! به دنبال مسأله صبر و استقامت در این آیه، سخن از حیات جاویدان شهیدان میگوید که پیوند نزدیکی با
استقامت و صبرشان دارد.
وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی ) « هرگز به آنها که در راه خدا کشته میشوند و شربت شهادت مینوشند مرده مگویید » : نخست میگوید
سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ).
بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ). ) «! بلکه آنها زندگانند، اما شما درك نمیکنید » : سپس براي تأکید بیشتر اضافه میکند
اصولا در هر نهضتی گروهی راحت طلب و ترسو خود را کنار میکشند و علاوه بر این که خودشان کاري انجام نمیدهند سعی در
دلسرد کردن دیگران دارند.
گروهی از این قماش مردم در آغاز اسلام بودند که هر گاه کسی از مسلمانان در میدان جهاد به افتخار شهادت نائل میآمد
میگفتند: فلانی مرد! و با اظهار تأسف از مردنش، دیگران را مضطرب میساختند. خداوند در پاسخ این گفتههاي مسموم با
صراحت میگوید: شما حق ندارید کسانی را که در راه خدا جان میدهند مرده بخوانید آنها زندهاند، زنده جاویدان، و از روزیهاي
معنوي در پیشگاه خدا بهره میگیرند، اما شما که در چهار دیواري محدود عالم ماده محبوس و زندانی هستید این حقایق را
نمیتوانید درك کنید.
ضمنا از این آیه موضوع بقاي روح و زندگی برزخی انسانها (زندگی پس از مرگ و قبل از رستاخیز) به روشنی اثبات میشود.
شرح بیشتر در باره این موضوع و همچنین مسأله حیات جاویدان شهیدان و پاداش مهم و مقام والاي کشتگان راه خدا در سوره آل
عمران ذیل آیه 169 خواهد آمد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 155 ] ..... ص : 138
(آیه 155 )- جهان صحنه آزمایش الهی است! بعد از ذکر مسأله شهادت در راه خدا، و زندگی جاویدان شهیدان، در این آیه به
آزمایش و چهرههاي ص: 139 » مسأله
بطور مسلم ما همه شما را با اموري همچون ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود » : گوناگون آن اشاره میکند میفرماید
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ). ) « میوهها آزمایش میکنیم
و بشارت ده صابران و » : و از آنجا که پیروزي در این امتحانات جز در سایه مقاومت و پایداري ممکن نیست در پایان آیه میفرماید
وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ). ) « پایداران را
صفحه 160 از 550
آنها هستند که از عهده این آزمایشهاي سخت به خوبی بر میآیند و بشارت پیروزي متعلق به آنها است، اما سست عهدان
بیاستقامت از بوته این آزمایشها سیه روي در میآیند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 156 ] ..... ص : 139
آنها کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آنها رسد میگویند ما از آن خدا » : (آیه 156 )- این آیه صابران را معرفی کرده میگوید
الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَۀٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ). ) « هستیم و به سوي او باز میگردیم
توجه به این واقعیت که همه از او هستیم این درس را به ما میدهد که از زوال نعمتها هرگز ناراحت نشویم، چرا که همه این مواهب
بلکه خود ما تعلق به او داریم، یک روز میبخشد و روز دیگر از ما باز میگیرد و هر دو صلاح ما است.
و توجه به این واقعیت که ما همه به سوي او باز میگردیم به ما اعلام میکند که اینجا سراي جاویدان نیست، زوال نعمتها و کمبود
مواهب و یا کثرت و وفور آنها همه زود گذر است، و همه اینها وسیلهاي است براي پیمودن مراحل تکامل، توجه به این دو اصل
اساسی اثر عمیقی در ایجاد روح استقامت و صبر دارد.
بدیهی است منظور از گفتن جمله إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ تنها ذکر زبانی آن نیست، بلکه توجه به حقیقت و روح آن است که یک
دنیا توحید و ایمان در عمق آن نهفته است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 157 ] ..... ص : 139
اشاره
(آیه 157 )- در این آیه الطاف بزرگ الهی را براي صابران و سخت کوشان که از عهده این امتحانات بزرگ برآمدهاند بازگو
و (أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ برگزیده تفسیر « اینها کسانی هستند که لطف و رحمت خدا و درود الهی بر آنها است » : میکند و میگوید
نمونه، ج 1، ص: 140
مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَۀٌ)
.این الطاف و رحمتها آنها را نیرو میبخشد که در این راه پر خوف و خطر گرفتار اشتباه و انحراف نشوند، لذا در پایان آیه
وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ). ) « و آنها هستند هدایت یافتگان » : میفرماید
نکتهها ..... ص : 140
-1 چرا خدا مردم را آزمایش میکند؟ ..... ص : 140
در زمینه مسأله آزمایش الهی بحث فراوان است، نخستین سؤالی که به ذهن میرسد این است که مگر آزمایش براي این نیست که
اشخاص یا چیزهایی مبهم و ناشناخته را بشناسیم و از میزان جهل و نادانی خود بکاهیم؟ اگر چنین است خداوندي که علمش به همه
چیز احاطه دارد و از اسرار درون و برون همه کس و همه چیز آگاه است، غیب آسمان و زمین را با علم بیپایانش میداند، چرا
امتحان میکند؟ مگر چیزي بر او مخفی است.
در پاسخ این سؤال باید گفت: مفهوم آزمایش و امتحان در مورد خداوند با آزمایشهاي ما بسیار متفاوت است.
صفحه 161 از 550
است. همان گونه که « پرورش و تربیت » آزمایشهاي ما براي شناخت بیشتر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمایش الهی در واقع همان
فولاد را براي استحکام بیشتر در کوره میگدازند تا به اصطلاح آبدیده شود، آدمی را نیز در کوره حوادث سخت پرورش میدهد
تا مقاوم گردد.
سربازان را براي این که از نظر جنگی نیرومند و قوي شوند به مانورها و جنگهاي مصنوعی میبرند و در برابر انواع مشکلات
تشنگی، گرسنگی، گرما و سرما، حوادث دشوار، موانع سخت، قرار میدهند تا ورزیده و آبدیده شوند.
و این است رمز آزمایشهاي الهی!
-2 آزمایش خدا همگانی است- ..... ص : 140
از آنجا که نظام حیات در جهان هستی نظام تکامل و پرورش است و تمامی موجودات زنده مسیر تکامل را میپیمایند، همه مردم از
انبیاء گرفته تا دیگران طبق این قانون عمومی میبایست آزمایش شوند ص: 141
و استعدادات خود را شکوفا سازند.
گر چه امتحانات الهی متفاوت است، گاهی با وفور نعمت و کامیابیها و گاه به وسیله حوادث سخت و ناگوار، بعضی مشکل، بعضی
آسان و قهرا نتایج آنها نیز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمایش براي همه هست.
-3 رمز پیروزي در امتحان- ..... ص : 141
حال که همه انسانها در یک امتحان گسترده الهی شرکت دارند، راه موفقیت در این آزمایشها چیست؟ در پاسخ باید بگوییم:
نخستین و مهمترین گام براي پیروزي همان است که در جمله کوتاه و پر معنی وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ در آیه فوق آمده است، این جمله با
صراحت میگوید: رمز پیروزي در این راه، صبر و پایداري است و به همین دلیل بشارت پیروزي را تنها به صابران و افراد با
استقامت میدهد.
دیگر این که توجه به گذرا بودن حوادث این جهان و سختیها و مشکلاتش و این که این جهان گذرگاهی بیش نیست عامل
دیگري براي پیروزي محسوب میشود که در جمله إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ (ما از آن خدا هستیم و به سوي خدا باز میگردیم)
آمده است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 158 ] ..... ص : 141
اشاره
آیه 158
شأن نزول: ..... ص : 141
بتی « صفا » در بسیاري از روایات که از طرق شیعه و اهل تسنن آمده، چنین میخوانیم که: در عصر جاهلیت مشرکان در بالاي کوه
و به هنگام سعی از این دو کوه بالا میرفتند و آن دو بت را « نائله » بت دیگر به نام « مروه » و بر کوه « اساف » نصب کرده بودند به نام
صفحه 162 از 550
به عنوان تبرك با دست خود مسح میکردند، مسلمانان بخاطر این موضوع از سعی میان صفا و مروه کراهت داشتند و فکر
میکردند در این شرایط سعی صفا و مروه کار صحیحی نیست، آیه نازل شد و به آنها اعلام داشت که صفا و مروه از شعائر خداوند
است اگر مردم نادان آنها را آلوده کردهاند دلیل بر این نیست که مسلمانان فریضه سعی را ترك کنند.
تفسیر: ..... ص : 141
اشاره
اعمال جاهلان نباید مانع کار مثبت گردد- این آیه با توجه به شرایط خاص روانی که در شأن نزول گفته شد نخست به مسلمانان
خبر میدهد که:
إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ). ص: 142 ) « صفا و مروه از شعائر و نشانههاي خداست »
کسی که حجّ خانه خدا یا عمره را بجا آورد گناهی بر او نیست که به این دو طواف » : و از این مقدمه چنین نتیجهگیري میکند
فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما). ) « کند
هرگز نباید اعمال بیرویه مشرکان که این شعائر الهی را با بتها آلوده کرده بودند از اهمیت این دو مکان مقدس بکاهد.
وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ ) « کسانی که کار نیک به عنوان اطاعت خدا انجام دهند خداوند شاکر و علیم است » : و در پایان آیه میفرماید
اللَّهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ).
در برابر اطاعت و انجام کار نیک به وسیله پاداش نیک از اعمال بندگان تشکر میکند، و از نیتهاي آنها به خوبی آگاه است،
میداند چه کسانی به بتها علاقهمندند و چه کسانی از آن بیزار.
-1 صفا و مروه- ..... ص : 142
نام دو کوه کوچک در مکه است که امروز بر اثر توسعه مسجد الحرام در ضلع شرقی مسجد در سمتی که حجر « مروه » و « صفا »
الاسود و مقام حضرت ابراهیم قرار دارد، میباشد.
و در لغت، صفا به معنی سنگ محکم و صافی است که با خاك و شن آمیخته نباشد و مروه به معنی سنگ محکم و خشن است.
علامتهایی است که انسان را به یاد خدا میاندازد و خاطرهاي از خاطرات مقدس را در نظرها تجدید میکند. « شعائر اللّه »
-2 جنبه تاریخی صفا و مروه- ..... ص : 142
با این که ابراهیم (ع) به سن پیري رسیده بود ولی فرزندي نداشت از خدا درخواست اولاد نمود، در همان سن پیري از کنیزش هاجر
گذارد. « اسماعیل » فرزندي به او عطا شد که نام وي را
نتوانست تحمل کند که ابراهیم از غیر او فرزند داشته باشد خداوند به ابراهیم دستور داد تا مادر و فرزند را به « ساره » همسر اول او
مکه که در آن زمان بیابانی بیآب و علف بود ببرد و سکنی دهد.
ابراهیم فرمان خدا را امتثال کرد و آنها را به سرزمین مکه برد، همین که ص: 143
خواست تنها از آنجا برگردد همسرش شروع به گریه کرد که یک زن و یک کودك شیر خوار در این بیابان بیآب و گیاه چه
کند؟
خداوندا! » : اشکهاي سوزان او که با اشک کودك شیر خوار آمیخته میشد قلب ابراهیم را تکان داد، دست به دعا برداشت و گفت
صفحه 163 از 550
« من بخاطر فرمان تو، همسر و کودکم را در این بیابان سوزان و بدون آب و گیاه تنها میگذارم، تا نام تو بلند و خانه تو آباد گردد
این را گفت و با آنها در میان اندوه و عشقی عمیق وداع گفت.
طولی نکشید غذا و آب ذخیره مادر تمام شد و شیر در پستان او خشکید، بیتابی کودك شیر خوار و نگاههاي تضرع آمیز او، مادر
را آنچنان مضطرب ساخت که تشنگی خود را فراموش کرد و براي به دست آوردن آب به تلاش و کوشش برخاست، نخست به
نظر او را جلب کرد و به گمان آب به سوي آن « مروه » آمد، اثري از آب در آنجا ندید، برق سرابی از طرف کوه « صفا » کنار کوه
دید و به سوي آن باز گشت و هفت بار این تلاش و « صفا » شتافت و در آنجا نیز خبري از آب نبود، از آنجا همین برق را بر کوه
کوشش براي ادامه حیات و مبارزه با مرگ تکرار شد، در آخرین لحظات که طفل شیر خوار شاید آخرین دقایق عمرش را طی
میکرد از نزدیک پاي او- با نهایت تعجب- چشمه زمزم جوشیدن گرفت! مادر و کودك از آن نوشیدند و از مرگ حتمی نجات
یافتند.
کوه صفا و مروه به ما درسی میدهد که: براي احیاي نام حق و به دست آوردن عظمت آیین او همه حتی کودك شیر خوار باید تا
پاي جان بایستند.
سعی صفا و مروه به ما میآموزد در نومیدیها بسی امیدهاست.
سعی صفا و مروه به ما میگوید: قدر این آیین و مرکز توحید را بدانید، افرادي خود را تا لب پرتگاه مرگ رساندند تا این مرکز
توحید را امروز براي شما حفظ کردند.
به همین دلیل خداوند بر هر فردي از زائران خانهاش واجب کرده با لباس و وضع مخصوص و عاري از هر گونه امتیاز و تشخص
هفت مرتبه براي تجدید آن خاطرهها بین این دو کوه را بپیماید. ص: 144
کسانی که در اثر کبر و غرور حاضر نبودند حتی در معابر عمومی قدم بردارند و ممکن نبود در خیابانها به سرعت راه بروند در آنجا
با سرعت پیش بروند و بنا به روایات متعدد، اینجا مکانی است که « هرولهکنان » باید بخاطر امتثال فرمان خدا گاهی آهسته و زمانی
دستوراتش براي بیدار کردن متکبران است!
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 159 ] ..... ص : 144
اشاره
آیه 15
شأن نزول: ..... ص : 144
سؤالاتی از « خارجۀ بن زید » و « سعد بن معاذ » و « معاذ بن جبل » از ابن عباس چنین نقل شده که: چند نفر از مسلمانان همچون
دانشمندان یهود پیرامون مطالبی از تورات (که ارتباط با ظهور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داشت) کردند، آنها واقع مطلب را کتمان
کرده و از توضیح خودداري کردند. این آیه در باره آنها نازل شد، و مسؤولیت کتمان حق را به آنها گوشزد کرد.
تفسیر: ..... ص : 144
صفحه 164 از 550
کتمان حق ممنوع! گر چه روي سخن در این آیه طبق شأن نزول، به علماي یهود است، ولی این معنی مفهوم آیه را که یک حکم
کلی در باره کتمانکنندگان حق بیان میکند محدود نخواهد کرد.
آیه شریفه، این افراد را با شدیدترین لحنی مورد سرزنش قرار داده میگوید:
کسانی که دلایل روشن و وسائل هدایت را که نازل کردهایم بعد از بیان آن براي مردم در کتاب آسمانی، کتمان میکنند خدا »
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ ) « آنها را لعنت میکند (نه فقط خدا) بلکه همه لعنت کنندگان نیز آنها را لعن میکنند
الْهُدي مِنْ بَعْدِ ما بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتابِ أُولئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ).
عملی است که خشم همه طرفداران حق را بر میانگیزد و مسلما منحصر به کتمان آیات خدا و نشانههاي « کتمان حق » در حقیقت
نبوت نیست، بلکه اخفاي هر چیزي که مردم را میتواند به واقعیتی برساند در مفهوم وسیع این کلمه درج است، حتی گاهی سکوت
در جایی که باید سخن گفت و افشاگري کرد، مصداق کتمان حق میشود.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 160 ] ..... ص : 144
اشاره
(آیه 160 )- و از آنجا که قرآن به عنوان یک کتاب هدایت هیچ گاه روزنه امید و راه بازگشت را به روي مردم نمیبندد و آنها را
هر قدر آلوده به گناه باشند از رحمت خدا مأیوس نمیکند، در این آیه راه نجات و جبران در برابر این گناه بزرگ را برگزیده
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 145
مگر آنها که توبه کنند و به سوي خدا باز گردند و در مقام جبران و اصلاح اعمال خود برآیند، و حقایقی را که » : چنین بیان میکند
پنهان کرده بودند براي مردم آشکار سازند من این گونه افراد را میبخشم و رحمت خود را که از آنها قطع کرده بودم تجدید
إِلَّا الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ). ) « میکنم، چرا که من باز گشت کننده و مهربانم
جالب این که نمیگوید شما توبه کنید تا توبه شما را پذیرا شوم، میگوید:
و این دلالت بر نهایت محبت و کمال مهربانی پروردگار نسبت به توبهکاران میکند. « شما باز گردید من نیز باز میگردم »
کتمان حق در احادیث اسلامی- ..... ص : 145
در احادیث اسلامی نیز شدیدترین حملات متوجه دانشمندان کتمان کننده حقایق شده، از جمله پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله
!« هرگاه از دانشمندي چیزي را که میداند سؤال کنند و او کتمان نماید روز قیامت افساري از آتش بر دهان او میزنند » : میفرماید
.«؟ بدترین خلق خدا بعد از ابلیس و فرعون ... کیست » : در حدیث دیگري میخوانیم که از امیر مؤمنان علی علیه السّلام پرسیدند
آنها دانشمندان فاسدند که باطل را اظهار و حق را کتمان میکنند و همانها هستند که خداوند بزرگ در باره » : امام در پاسخ فرمود
!« آنها فرموده: لعن خدا و لعن همه لعنت کنندگان بر آنها خواهد بود
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 161 ] ..... ص : 145
(آیه 161 )- آنها که کافر میمیرند! در آیات گذشته، نتیجه کتمان حق را دیدیم، این آیه و آیه بعد در تکمیل آن اشاره به افراد
صفحه 165 از 550
کافري میکند که به اجابت و کتمان و کفر و تکذیب حق تا هنگام مرگ ادامه میدهند، نخست میگوید:
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا ) « کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود »
وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَۀُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَۀِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ).
این گروه نیز همانند کتمان کنندگان حق گرفتار لعن خدا و فرشتگان و مردم میشوند با این تفاوت که چون تا آخر عمر بر کفر،
اصرار ورزیدهاند طبعا راه ص: 146
بازگشتی برایشان باقی نمیماند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 162 ] ..... ص : 146
آنها جاودانه در این لعنت الهی و لعنت فرشتگان و مردم خواهند بود، بیآنکه عذاب خدا از آنها » : (آیه 162 )- سپس اضافه میکند
خالِدِینَ فِیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ). ) « تخفیف یابد و یا مهلت و تأخیري به آنها داده شود
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 163 ] ..... ص : 146
وَ) « معبود شما خداوند یگانه است » : (آیه 163 )- و از آنجا که اصل توحید به همه این بدبختیها پایان میدهد در این آیه میگوید
إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ).
لا إِلهَ إِلَّا هُوَ). ) « هیچ معبودي جز او نیست، و هیچ کس غیر او شایسته پرستش نمیباشد » : باز براي تأکید بیشتر اضافه میکند
الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ). ) « او خداوند بخشنده مهربان است » : و در آخرین جمله به عنوان دلیل میفرماید
آري! کسی که از یکسو رحمت عامش همگان را فرا گرفته و از دیگر سو براي مؤمنان رحمت ویژهاي قرار داده، شایسته عبودیت
است نه آنها که سر تا پا نیازند و محتاج.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 164 ] ..... ص : 146
(آیه 164 )- جلوههاي ذات پاك او در پهنه هستی! از آنجا که در آیه قبل سخن از توحید پروردگار به میان آمد این آیه شریفه در
واقع دلیلی است بر همین مسأله اثبات وجود خدا و توحید و یگانگی ذات پاك او.
دلیل بر « هماهنگی » دلیل بر وجود علم و دانش است، و همه جا « نظم و انسجام » مقدمتا باید به این نکته توجه داشت که همه جا
وحدت و یگانگی است.
روي این اصل، ما به هنگام برخورد به مظاهر نظم در جهان هستی از یکسو، و هماهنگی و وحدت عمل این دستگاههاي منظم از
سوي دیگر، متوجه مبدء علم و قدرت یگانه و یکتایی میشویم که این همه آوازهها از اوست.
در این آیه به شش بخش از آثار نظم در جهان هستی که هر کدام آیت و نشانهاي از آن مبدء بزرگ است اشاره شده:
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...) ) «... در آفرینش آسمان و زمین » -1
امروز دانشمندان به ما میگویند: هزاران هزار کهکشان در عالم بالا وجود ص: 147
دارد که منظومه شمسی ما جزئی از یکی از این کهکشانها است، تنها در کهکشان ما صدها میلیون خورشید و ستاره درخشان وجود
دارد که روي محاسبات دانشمندان در میان آنها میلیونها سیاره مسکونی است با میلیاردها موجود زنده!، وه چه عظمت و چه
وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ ...). ) «... و نیز در آمد و شد شب و روز » - قدرتی؟! 2
صفحه 166 از 550
آري! این دگرگونی شب و روز، و این آمد و رفت روشنایی و تاریکی با آن نظم خاص و تدریجیش که دائما از یکی کاسته و بر
دیگري افزوده میشود، و به کمک آن فصول چهارگانه بوجود میآید، و درختان و گیاهان و موجودات زنده مراحل تکاملی خود
را در پرتو این تغییرات تدریجی، گام به گام طی میکنند، اینها نشانه دیگري از ذات و صفات متعالی او هستند.
وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِي فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ ...). ) «... و کشتیهایی که در دریاها به سود مردم به حرکت در میآیند » -3
آري! انسان به وسیله کشتیهاي بزرگ و کوچک، صحنه اقیانوسها و دریاها را مینوردد، و به این وسیله به نقاط مختلف زمین، براي
انجام مقاصد خود سفر میکند.
و آبی که خداوند از آسمان فرو فرستاده و به وسیله آن، زمینهاي مرده را زنده کرده و انواع جنبندگان را در آن گسترده است » -4
وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّۀٍ ...). ) «...
آري! دانههاي حیاتبخش باران و قطرات پرطراوت و با برکت که با نظام خاصی ریزش میکند و آن همه موجودات و جنبدگانی
که از این مایع بیجان، جان میگیرند همه پیام آور قدرت و عظمت او هستند.
وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ ...). ) «... و حرکت دادن و وزش منظم بادها » -5
که نه تنها بر دریاها میوزند و کشتیها را حرکت میدهند، بلکه گاهی گردههاي نر را بر قسمتهاي ماده گیاهان میافشانند و به
تلقیح و باروري آنها کمک میکنند، بذرهاي گوناگون را میگسترانند، و میوهها به ما هدیه میکنند. و زمانی با جابهجا کردن
هواي مسموم و فاقد اکسیژن شهرها به بیابانها و جنگلها، وسائل ص: 148
تصفیه و تهویه را براي بشر فراهم میسازند.
آري! وزش بادها با این همه فواید و برکات، نشانه دیگري از حکمت و لطف بیپایان او است.
وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ...). ) «... و ابرهایی که در میان زمین و آسمان معلقند » -6
این ابرهاي متراکم که بالاي سر ما در گردشند و میلیاردها تن آب را بر خلاف قانون جاذبه در میان زمین و آسمان، معلق نگاه
داشته، خود نشانهاي از عظمت اویند.
لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ). ) « نشانهها و علامات ذات پاك او هستند اما براي مردمی که عقل و هوش دارند و میاندیشند » آري! همه اینها
نه براي بیخبران سبکمغز و چشمداران بیبصیرت و گوشداران کر!
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 165 ] ..... ص : 148
(آیه 165 )- بیزاري پیشوایان کفر از پیروان خود! در این آیه روي سخن متوجه کسانی است که از دلایل وجود خدا چشم پوشیده و
در راه شرك و بتپرستی و تعدد خدایان گام نهادهاند، سخن از کسانی است که در مقابل این معبودان پوشالی سر تعظیم فرود
آورده و به آنها عشق میورزند، عشقی که تنها شایسته خداوند است که منبع همه کمالات و بخشنده همه نعمتها است.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً). ) « بعضی از مردم معبودهایی غیر خدا براي خود انتخاب میکنند » : نخست میگوید
یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ ) « آنچنان به آنها عشق میورزند که گویی به خدا عشق میورزند » نه فقط بتها را معبود خود انتخاب کردهاند بلکه
اللَّهِ).
وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبا لِلَّهِ). ) « اما کسانی که ایمان به خدا آوردهاند عشق و علاقه بیشتري به او دارند »
عشق مؤمنان از عقل و علم معرفت سر چشمه میگیرد. اما عشق کافران از جهل و خرافه و خیال! به همین دلیل ثبات و دوامی ندارد.
این ظالمان هنگامی که عذاب الهی را ص: 149 » : لذا در ادامه آیه میفرماید
وَ لَوْ یَرَي الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ ) « مشاهده میکنند و میدانند که تمام قدرتها به دست خدا است و او داراي مجازات شدید است
صفحه 167 از 550
الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذابِ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 166 ] ..... ص : 149
(آیه 166 )- در این هنگام پردههاي جهل و غرور و غفلت از مقابل چشمانشان کنار میرود و به اشتباه خود پی میبرند و اعتراف
میکنند که انسانهاي منحرفی بودهاند، ولی از آنجا که هیچ تکیهگاه و پناهگاهی ندارند از شدت بیچارگی بیاختیار دست به دامن
در این هنگام رهبران گمراه آنها دست رد به سینه آنان میکوبند و از پیروان خود تبري » معبودان و رهبران خود میزنند اما
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا). منظور از معبودها در اینجا انسانهاي جبار و خود کامه و شیاطینی هستند که این ) « میجویند
مشرکان، خود را دربست در اختیارشان گذاردند.
وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ). ) « و در همین حال عذاب الهی را با چشم خود میبینند و دستشان از همه جا کوتاه میشود »
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 167 ] ..... ص : 149
اي کاش » : (آیه 167 )- اما این پیروان گمراه که بیوفایی معبودان خود را چنین آشکارا میبینند براي تسلی دل خویشتن میگویند
وَ قالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا ) !« ما بار دیگر به دنیا باز میگشتیم تا از آنها تبري جوییم، همان گونه که آنها امروز از ما تبري جستند
کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُا مِنَّا).
اما چه سود که کار از کار گذشته و باز گشتی به سوي دنیا نیست.
کَ ذلِکَ یُرِیهِمُ اللَّهُ ) « این چنین خداوند اعمالشان را به صورت مایه حسرت به آنها نشان میدهد » ! و در پایان آیه میفرماید: آري
أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ).
وَ ما هُمْ بِخارِجِینَ ) « و آنها هرگز از آتش دوزخ خارج نخواهند شد » ! اما حسرتی بیهوده، چرا که نه موقع عمل است و نه جاي جبران
مِنَ النَّارِ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 168 ] ..... ص : 149
اشاره
آیه 168
شأن نزول: ..... ص : 149
و غیر آنها قسمتی از انواع زراعت و حیوانات را بدون « خزاعه » و « ثقیف » از ابن عباس نقل شده که: بعضی از طوایف عرب همانند
دلیل بر خود حرام کرده بودند (حتی تحریم آن را به خدا نسبت میدادند) آیه نازل شد و آنها را از این عمل ناروا باز داشت.
ص: 150
تفسیر: ..... ص : 150
صفحه 168 از 550
گامهاي شیطان! در آیات گذشته نکوهش شدیدي از شرك و بت پرستی شده بود، یکی از انواع شرك این است که انسان غیر
اي مردم از آنچه در زمین است حلال و » : خدا را قانونگذار بداند، آیه شریفه این عمل را یک کار شیطانی معرفی کرده، میفرماید
یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالًا طَیِّباً). ) « پاکیزه بخورید
وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ). ) « و از گامهاي شیطان پیروي نکنید، که او دشمن آشکار شما است »
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 169 ] ..... ص : 150
اشاره
او » : (آیه 169 )- این آیه دلیل روشنی بر دشمنی سرسختانه شیطان که جز بدبختی و شقاوت انسان هدفی ندارد بیان کرده، میگوید
إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ). ) « شما را فقط به انواع بدیها و زشتیها دستور میدهد
به خود بگیرد، بنابراین شامل تمامی منکرات و « فاحش » به معنی هر کاري است که از حد اعتدال خارج گردد و صورت « فحشا »
قبایح واضح و آشکار میگردد.
وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ). ) « و نیز شما را وادار میکند که به خدا افترا ببندید، و چیزهایی را که نمیدانید به او نسبت دهید »
انحرافات تدریجی- ..... ص : 150
گامهاي شیطان) گویا اشاره به یک مسأله دقیق تربیتی دارد، و آن این که انحرافها و تبهکاریها غالبا بطور ) « خطوات الشّیطان » جمله
تدریج در انسان نفوذ میکند، وسوسههاي شیطان معمولا، انسان را قدم به قدم و تدریجا در پشت سر خود به سوي پرتگاه
میکشاند، این موضوع منحصر به شیطان اصلی نیست، بلکه تمام دستگاههاي شیطانی و آلوده براي پیاده کردن نقشههاي شوم خود
گام به گام) استفاده میکنند، لذا قرآن میگوید: از همان گام اول باید به هوش بود و با شیطان همراه ) « خُطُواتِ » از همین روش
نشد!
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 170 ] ..... ص : 150
(آیه 170 )- تقلید کورکورانه از نیاکان! در این جا اشاره به منطق سست مشرکان در مسأله تحریم بیدلیل غذاهاي حلال، و یا بت
پرستی، کرده میگوید:
هنگامی که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده پیروي کنید میگویند ما از آنچه پدران و نیاکان خود را بر آن یافتیم پیروي »
وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا). ص: 151 ) « میکنیم
آیا نه این است که » : قرآن بلافاصله این منطق خرافی و تقلید کورکورانه از نیاکان را با این عبارت کوتاه و رسا محکوم میکند
أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ). ) !؟« پدران آنها چیزي نمیفهمیدند و هدایت نیافتند
یعنی اگر نیاکان آنها دانشمندان صاحب نظر و افراد هدایت یافتهاي بودند جاي این بود که از آنها تبعیت شود، اما پیشینیان آنها نه
خود مردي آگاه بودند، نه رهبر و هدایت کنندهاي آگاه داشتند، و میدانیم تقلیدي که خلق را بر باد میدهد همین تقلید نادان از
صفحه 169 از 550
!« اي دو صد لعنت بر این تقلید باد » نادان است که
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 171 ] ..... ص : 151
(آیه 171 )- در این آیه به بیان این مطلب میپردازد که چرا این گروه در برابر این دلایل روشن انعطافی نشان نمیدهند؟ و همچنان
مثال تو در دعوت این قوم بیایمان به سوي ایمان و شکستن سد تقلیدهاي » : بر گمراهی و کفر اصرار میورزند؟ میگوید
کورکورانه همچون کسی است که گوسفندان و حیوانات را (براي نجات از خطر) صدا میزند ولی آنها جز سر و صدا چیزي را
وَ مَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِي یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً). ) « درك نمیکنند
صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ ) !« آنها کر و لال و نابینا هستند و لذا چیزي درك نمیکنند » : و در پایان آیه براي تأکید و توضیح بیشتر اضافه میکند
فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ).
و به همین دلیل آنها تنها به سنتهاي غلط و خرافی پدران خود چسبیدهاند و از هر دعوت سازندهاي رویگردانند!
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 172 ] ..... ص : 151
(آیه 172 )- طیّبات و خبائث! از آنجا که قرآن در مورد انحرافات ریشهدار از روش تأکید و تکرار در لباسهاي مختلف استفاده
میکند، در این آیه و آیه بعد بار دیگر به مسأله تحریم بیدلیل پارهاي از غذاهاي حلال و سالم در عصر جاهلیت به وسیله مشرکان
اي افراد با ایمان از نعمتهاي پاکیزه که به شما روزي » : باز میگردد، منتهی روي سخن را در اینجا به مؤمنان میکند، میفرماید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ). ) « دادهایم بخورید
وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ). ص: 152 ) « و شکر خدا را بجا آورید اگر او را میپرستید »
این نعمتهاي پاك و حلال که ممنوعیتی ندارد و موافق طبع و فطرت سالم انسانی است براي شما آفریده شده است چرا از آن
استفاده نکنید؟
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 173 ] ..... ص : 152
خداوند تنها گوشت » : (آیه 173 )- در این آیه براي روشن ساختن غذاهاي حرام و ممنوع و قطع کردن هر گونه بهانه چنین میگوید
إِنَّما حَرَّمَ ) « مردار، خون، گوشت خوك، و گوشت هر حیوانی را که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن گفته شود تحریم کرده است
عَلَیْکُمُ الْمَیْتَۀَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ).
و از آنجا که گاه ضرورتهایی پیش میآید که انسان براي حفظ جان خویش مجبور به استفاده از بعضی غذاهاي حرام میشود قرآن
ولی کسی که مجبور شود (براي نجات جان خویش از مرگ) از آنها بخورد گناهی بر » : در ذیل آیه آن را استثنا کرده و میگوید
فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ). ) !« او نیست، به شرط این که ستمگر و متجاوز نباشد
یعنی ) « غَیْرَ باغٍ » به این ترتیب براي این که اضطرار بهانه و دستاویزي براي زیاده روي در خوردن غذاهاي حرام نشود با دو کلمه
یعنی متجاوز از حد ضرورت) گوشزد میکند که این اجازه تنها براي کسانی است که خواهان لذت ) « لا عادٍ » طلب لذت کردن) و
از خوردن این محرمات نباشند و از مقدار لازم که براي نجات از مرگ ضروري است تجاوز نکنند.
إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ). ) « خداوند غفور و رحیم است » : و در پایان آیه میفرماید
«1» همان خداوندي که این گوشتها را تحریم کرده با رحمت خاصش در موارد ضرورت اجازه استفاده از آن را داده است
صفحه 170 از 550
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 174 ] ..... ص : 152
اشاره
آیه 174
شأن نزول: ..... ص : 152
به اتفاق همه مفسران این آیه و دو آیه بعد در مورد اهل کتاب نازل شده است، و به گفته بسیاري مخصوصا به علماي یهود نظر
دارد که پیش از ظهور پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله صفات و نشانههاي او را مطابق آنچه در کتب خود یافته بودند براي مردم
بازگو میکردند، ولی پس از ظهور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مشاهده
__________________________________________________
جلد اول ذیل همین آیه آمده است رجوع کنید. « تفسیر نمونه » به بحث جالبی که در « فلسفه تحریم گوشتهاي حرام » 1) پیرامون )
ص: 153
گرایش مردم به او ترسیدند که اگر همان روش سابق را ادامه دهند منافع آنها به خطر بیفتد و هدایا و میهمانیهایی که براي آنها
ترتیب میدادند از دست برود!، لذا اوصاف پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را که در تورات نازل شده بود کتمان کردند، این سه آیه
نازل شد و سخت آنها را نکوهش کرد.
تفسیر: ..... ص : 153
باز هم نکوهش از کتمان حق- این آیه تأکیدي است بر آنچه در آیه 159 همین سوره در زمینه کتمان حق گذشت. نخست
کسانی که کتمان میکنند کتابی را که خدا نازل کرده و آن را به بهاي کمی میفروشند آنها در حقیقت جز آتش » : میگوید
إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ). ) !« چیزي نمیخورند
آري! هدایا و اموالی را که از این راه تحصیل میکنند آتشهاي سوزانی است که در درون وجود آنان وارد میشود.
خداوند روز قیامت با آنها » : سپس به یک مجازات مهم معنوي آنها که از مجازات مادي بسیار دردناکتر است پرداخته، میگوید
وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَۀِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ ) !« سخن نمیگوید، و آنان را پاکیزه نمیکند، و عذاب دردناکی در انتظارشان است
عَذابٌ أَلِیمٌ).
یکی از بزرگترین مواهب الهی در جهان دیگر این است که خدا با مردم با ایمان از طریق لطف سخن میگوید. یعنی با قدرت
بیپایانش امواج صوتی را در فضا میآفریند به گونهاي که قابل درك و شنیدن باشد و یا از طریق الهام و با زبان دل با بندگان
خاصش سخن میگوید.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 175 ] ..... ص : 153
صفحه 171 از 550
اینها » : (آیه 175 )- این آیه وضع این گروه را مشخصتر میسازد و نتیجه کارشان را در این معامله زیانبار چنین باز گو میکند
أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَۀَ بِالْهُدي وَ الْعَذابَ ) « کسانی هستند که گمراهی را با هدایت و عذاب را با آمرزش مبادله کردهاند
بِالْمَغْفِرَةِ).
و به این ترتیب از دو سو گرفتار زیان خسران شدهاند.
چقدر در برابر آتش ص: 154 » لذا در پایان آیه اضافه میکند، راستی عجیب است که
فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَی النَّارِ). ) !؟« خشم و غضب خدا جسور و خونسردند
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 176 ] ..... ص : 154
این تهدیدها و وعدههاي عذاب که براي کتمان کنندگان حق بیان شده است به خاطر این است » : (آیه 176 )- در این آیه میگوید
« که خداوند کتاب آسمانی قرآن را به حق و توأم با دلایل روشن نازل کرده تا جاي هیچگونه شبهه و ابهامی براي کسی باقی نماند
(ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ).
با این حال گروهی بخاطر حفظ منافع کثیف خویش دست به توجیه و تحریف میزنند و در کتاب آسمانی اختلافها بوجود
میآورند.
وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ). ) « چنین کسانی که اختلاف در کتاب آسمانی میکنند بسیار از حقیقت دورند »
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 177 ] ..... ص : 154
آیه 177 - شأن نزول: چون تغییر قبله سر و صداي زیادي در میان مردم بخصوص یهود و نصاري به راه انداخت، یهود که بزرگترین
سند افتخار خود (پیروي مسلمین از قبله آنان) را از دست داده بودند زبان به اعتراض گشودند، که قرآن در آیه 142 با جمله
(سَیَقُولُ السُّفَهاءُ) به آن اشاره کرده است. این آیه نازل گردید و تأیید کرد که این همه گفتگو در مسأله قبله صحیح نیست بلکه
مهمتر از قبله مسائل دیگري است که معیار ارزش انسانهاست و باید به آنها توجه شود و آن مسائل را در این آیه شرح داده است.
تفسیر: ..... ص : 154
ریشه و اساس همه نیکیها- در تفسیر آیات تغییر قبله گذشت که مخالفین اسلام از یک سو و تازه مسلمانان از سوي دیگر چه سر و
صدایی پیرامون تغییر قبله به راه انداختند.
نیکی تنها این نیست که به هنگام نماز صورت خود را به سوي شرق و غرب » : این آیه روي سخن را به این گروهها کرده، میگوید
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ). ) « کنید و تمام وقت خود را صرف این مسأله نمایید
بلکه » : قرآن سپس به بیان مهمترین اصول نیکیها در ناحیه ایمان و اخلاق و عمل ضمن بیان شش عنوان پرداخته چنین میگوید
، نیکی (نیکوکار) کسانی هستند که به خدا و روز آخر و فرشتگان و کتابهاي آسمانی و پیامبران ایمان برگزیده تفسیر نمونه، ج 1
ص: 155
وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَۀِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ). ) « آوردهاند
مال خود را با تمام علاقهاي که به آن دارند به » : پس از ایمان به مسأله انفاق و ایثار و بخششهاي مالی اشاره میکند، و میگوید
وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ ) « خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و واماندگان در راه، و سائلان و بردگان میدهند
صفحه 172 از 550
الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ). بدون شک گذشتن از مال و ثروت براي همه کس کار آسانی نیست. چرا که حبّ
آن تقریبا در همه دلها است، و تعبیر عَلی حُبِّهِ نیز اشاره به همین حقیقت است که آنها در برابر این خواسته دل براي رضاي خدا
مقاومت میکنند.
وَ أَقامَ الصَّلاةَ). ) « آنها نماز را برپا میدارند » : سومین اصل از اصول نیکیها را برپا داشتن نماز میشمرد و میگوید
چهارمین برنامه آنها را اداي زکات و حقوق واجب مالی ذکر کرده، میگوید:
وَ آتَی الزَّکاةَ). ) « آنها زکات را میپردازند »
بسیارند افرادي که در پارهاي از موارد حاضرند به مستمندان کمک کنند اما در اداي حقوق واجب سهلانگار میباشند، و به عکس
گروهی غیر از اداي حقوق واجب به هیچ گونه کمک دیگري تن در نمیدهند، آیه فوق نیکوکار را کسی میداند که در هر دو
میدان انجام وظیفه کند.
کسانی هستند که به عهد خویش به هنگامی که پیمان میبندند وفا » : پنجمین ویژگی آنها را وفاي به عهد میشمرد، و میگوید
وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا). ) « میکنند
چرا که سرمایه زندگی اجتماعی اعتماد متقابل افراد جامعه است، لذا در روایات اسلامی چنین میخوانیم که مسلمانان موظفند سه
برنامه را در مورد همه انجام دهند، خواه طرف مقابل، مسلمان باشد یا کافر، نیکوکار باشد یا بدکار، و آن سه عبارتند از: وفاي به
عهد، اداي امانت و احترام به پدر و مادر.
و بالاخره ششمین و آخرین برنامه این گروه نیکوکار را چنین شرح میدهد:
کسانی هستند که در هنگام محرومیت و فقر، و به هنگام بیماري و درد، و همچنین ص: 156 »
وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ ) « در موقع جنگ با دشمن، صبر و استقامت به خرج میدهند، و در برابر این حوادث زانو نمیزنند
حِینَ الْبَأْسِ).
آنها کسانی هستند که راست میگویند و آنان » : و در پایان آیه به عنوان جمع بندي و تأکید بر شش صفت عالی گذشته میگوید
أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ). ) « پرهیزکارانند
راستگویی آنها از اینجا روشن میشود که اعمال و رفتارشان از هر نظر با اعتقاد و ایمانشان هماهنگ است، و تقوا و پرهیزکاریشان
و هم در برابر نیازمندان و محرومان و کل جامعه انسانی و هم در « اللّه » از اینجا معلوم میشود که آنها هم وظیفه خود را در برابر
برابر خویشتن خویش انجام میدهند.
جالب این که شش صفت برجسته فوق هم شامل اصول اعتقادي و اخلاقی و هم برنامههاي عملی است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 178 ] ..... ص : 156
اشاره
آیه 178
شأن نزول: ..... ص : 156
صفحه 173 از 550
عادت عرب جاهلی بر این بود که اگر کسی از قبیله آنها کشته میشد تصمیم میگرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل
بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند بخاطر کشته شدن یک فرد تمام طایفه قاتل را نابود کنند این آیه نازل شد
و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد.
این حکم اسلامی، در واقع حد وسطی بود میان دو حکم مختلف که آن زمان وجود داشت بعضی قصاص را لازم میدانستند و
بعضی تنها دیه را لازم میشمردند، اسلام قصاص را در صورت عدم رضایت اولیاي مقتول، و دیه را به هنگام رضایت طرفین قرار
داد.
تفسیر: ..... ص : 156
قصاص مایه حیات شماست! از این آیه به بعد یک سلسله از احکام اسلامی مطرح میشود نخست از مسأله حفظ احترام خونها آغاز
میکند، و خط بطلان بر آداب و سنن جاهلی میکشد، مؤمنان را مخاطب قرار داده چنین میگوید:
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید حکم قصاص در مورد کشتگان بر شما نوشته شده است »
فِی الْقَتْلی).
نشان میدهد که اولیاء مقتول حق دارند نسبت به ص: 157 « قصاص » انتخاب واژه
قاتل همان را انجام دهند که او مرتکب شده.
آزاد در برابر آزاد، برده » : ولی به این مقدار قناعت نکرده، در دنباله آیه مسأله مساوات را با صراحت بیشتر مطرح میکند و میگوید
الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثی بِالْأُنْثی). ) « در برابر برده، و زن در برابر زن
البته این مسأله دلیل بر برتري خون مرد نسبت به زن نیست و توضیح آن خواهد آمد.
سپس براي این که روشن شود که مسأله قصاص حقی براي اولیاي مقتول است و هرگز یک حکم الزامی نیست، و اگر مایل باشند
اگر کسی از ناحیه برادر دینی خود مورد عفو » : میتوانند قاتل را ببخشند و خونبها بگیرند، یا اصلا خونبها هم نگیرند، اضافه میکند
قرار گیرد (و حکم قصاص با رضایت طرفین تبدیل به خونبها گردد) باید از روش پسندیدهاي پیروي کند (و براي پرداخت دیه
فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ ) « طرف را در فشار نگذارد) و او هم در پرداختن دیه کوتاهی نکند
بِإِحْسانٍ).
این » : در پایان آیه براي تأکید و توجه دادن به این امر که تجاوز از حد از ناحیه هر کس بوده باشد مجازات شدید دارد میگوید
« تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگارتان، و کسی که بعد از آن از حد خود تجاوز کند عذاب دردناکی در انتظار او است
(ذلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَۀٌ فَمَنِ اعْتَدي بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ).
از یکسو روش فاسد عصر جاهلیت را که همچون دژخیمان عصر فضا، گاه در برابر یک نفر « عفو » و « قصاص » این دستور عادلانه
صدها نفر را به خاك و خون میکشیدند محکوم میکند.
و از سوي دیگر راه عفو را به روي مردم نمیبندد، و از سوي سوم میگوید بعد از برنامه عفو و گرفتن خونبها هیچ یک از طرفین
حق تعدي ندارند، بر خلاف اقوام جاهلی که اولیاي مقتول گاهی بعد از عفو و حتی گرفتن خونبها قاتل را میکشتند! اما
جنایتکارانی که به جنایت خود افتخار میکنند و از آن ندامت و پشیمانی ندارند نه شایسته نام برادرند و نه مستحق عفو و گذشت!
ص: 158
صفحه 174 از 550
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 179 ] ..... ص : 158
اشاره
(آیه 179 )- این آیه با یک عبارت کوتاه و بسیار پرمعنی پاسخ بسیاري از سؤالات را در زمینه مسأله قصاص بازگو میکند و
وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی ) « اي خردمندان! قصاص براي شما مایه حیات و زندگی است، باشد که تقوا پیشه کنید » : میگوید
الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ).
این آیه آن چنان جالب است که به صورت یک شعار اسلامی در اذهان همگان نقش بسته، و به خوبی نشان میدهد که قصاص
اسلامی به هیچ وجه جنبه انتقامجویی ندارد. از یکسو ضامن حیات جامعه است، زیرا اگر حکم قصاص به هیچ وجه وجود نداشت و
افراد سنگدل احساس امنیت میکردند. جان مردم بیگناه به خطر میافتاد. همان گونه که در کشورهایی که حکم قصاص به کلی
لغو شده آمار قتل و جنایت به سرعت بالا رفته است.
و از سوي دیگر مایه حیات قاتل است، چرا که او را از فکر آدمکشی تا حد زیادي باز میدارد و کنترل میکند.
آیا خون مرد رنگینتر است؟ ..... ص : 158
مورد قصاص قرار گیرد، مگر « زن » بخاطر قتل « مرد » ممکن است بعضی ایراد کنند که در آیات قصاص دستور داده شده که نباید
خون مرد از خون زن رنگینتر است؟ در پاسخ باید گفت: مفهوم آیه این نیست که مرد نباید در برابر زن قصاص شود، بلکه اولیاي
زن مقتول میتوانند مرد جنایتکار را به قصاص برسانند به شرط آن که نصف مبلغ دیه را بپردازند.
توضیح این که: مردان غالبا در خانواده عضو مؤثر اقتصادي هستند و مخارج خانواده را متحمل میشوند، بنابراین تفاوت میان از بین
از نظر اقتصادي و جنبههاي مالی بر کسی پوشیده نیست، لذا اسلام با قانون پرداخت نصف مبلغ دیه در مورد « زن » و « مرد » رفتن
قصاص مرد، رعایت حقوق همه افراد را کرده و از این خلاء اقتصادي و ضربه نابخشودنی، که به یک خانواده میخورد جلوگیري
نموده است.
حقوق افراد دیگري مانند فرزندان شخصی که مورد قصاص قرار گرفته پایمال « تساوي » اسلام هرگز اجازه نمیدهد که به بهانه لفظ
گردد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 180 ] ..... ص : 158
(آیه 180 )- وصیّتهاي شایسته! در آیات گذشته سخن از مسائل جانی ص: 159
و قصاص در میان بود، در این آیه و دو آیه بعد به قسمتی از احکام وصایا که ارتباط با مسائل مالی دارد میپردازد و به عنوان یک
بر شما نوشته شده هنگامی که مرگ یکی از شما فرا رسد اگر چیز خوبی (مالی) از خود بجاي گذارده » : حکم الزامی میگوید
کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَ َ ض رَ أَحَ دَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَیْراً الْوَصِ یَّۀُ لِلْوالِدَیْنِ وَ ) « وصیت بطور شایسته براي پدر و مادر و نزدیکان کند
الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ).
حَ  قا عَلَی الْمُتَّقِینَ). ) « این حقی است بر ذمه پرهیزکاران » و در پایان آیه اضافه میکند
گفته شده است. « خیر » کلمه « مال » جالب این که در اینجا به جاي کلمه
صفحه 175 از 550
این تعبیر نشان میدهد که اسلام ثروت و سرمایهاي را که از طریق مشروع به دست آمده باشد و در مسیر سود و منفعت اجتماع بکار
گرفته شود خیر و برکت میداند و بر افکار نادرست آنها که ذات ثروت را چیز بدي میدانند خط بطلان میکشد.
ضمنا این تعبیر اشاره لطیفی به مشروع بودن ثروت است، زیرا اموال نامشروعی که انسان از خود به یادگار میگذارد خیر نیست
بلکه شر و نکبت است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 181 ] ..... ص : 159
(آیه 181 )- هنگامی که وصیت جامع تمام ویژگیهاي بالا باشد، از هر نظر محترم و مقدس است، و هر گونه تغییر و تبدیل در آن
کسی که وصیت را بعد از شنیدنش تغییر دهد گناهش بر کسانی است که آن را تغییر » : ممنوع و حرام است، لذا این آیه میگوید
فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَی الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ). ) « میدهند
و اگر گمان کنند که خداوند از توطئههایشان خبر ندارد سخت در اشتباهند.
إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ). ) « خداوند شنوا و دانا است »
کسی که عهده دار انجام وصایا است) هرگز اجر و پاداش وصیت ) « وصی » آیه فوق اشاره به این حقیقت است که خلافکاریهاي
کننده را از بین نمیبرد، او به اجر خود رسیده، تنها گناه بر گردن وصی است که تغییري در کمیت یا کیفیت و یا اصل وصیت داده
است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 182 ] ..... ص : 159
اشاره
(آیه 182 )- تا به اینجا این حکم اسلامی کاملا روشن شد که هر گونه تغییر ص: 160
هر » : و تبدیل در وصیتها به هر صورت و به هر مقدار باشد گناه است، اما از آنجا که هر قانونی استثنایی دارد، در این آیه میگوید
گاه وصی بیم انحرافی در وصیت کننده داشته باشد- خواه این انحراف ناآگاهانه باشد یا عمدي و آگاهانه- و آن را اصلاح کند
فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً ) « گناهی بر او نیست (و مشمول قانون تبدیل وصیت نمیباشد) خداوند آمرزنده و مهربان است
فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
-1 فلسفه وصیّت: ..... ص : 160
از قانون ارث تنها یک عده از بستگان آن هم روي حساب معینی بهرهمند میشوند در حالی که شاید عده دیگري از فامیل، و احیانا
بعضی از دوستان و آشنایان نزدیک، نیاز مبرمی به کمکهاي مالی داشته باشند.
و نیز در مورد بعضی از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوي نیاز آنها نیست، لذا در کنار قانون ارث قانون وصیت را قرار داده و به
مسلمانان اجازه میدهد نسبت به یک سوم از اموال خود (براي بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند.
از اینها گذشته گاه انسان مایل است کارهاي خیري انجام دهد، اما در زمان حیاتش به دلایلی موفق نشده، منطق عقل ایجاب میکند
براي انجام این کارهاي خیر لا اقل براي بعد از مرگش محروم نماند. مجموع این امور موجب شده است که قانون وصیت در اسلام
صفحه 176 از 550
تشریع گردد.
در روایات اسلامی تأکیدهاي فراوانی در زمینه وصیت شده از جمله، در حدیثی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم:
.« کسی که بدون وصیت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است »
-2 عدالت در وصیّت: ..... ص : 160
در وصیت دیده میشود که از مجموع آن استفاده میشود « عدم ضرار » و « عدم جور » در روایات اسلامی تأکیدهاي فراوانی روي
همان اندازه که وصیت کار شایسته و خوبی است تعدي در آن مذموم و از گناهان کبیره است در حدیثی از امام باقر علیه السّلام
کسی که در وصیتش عدالت را رعایت کند همانند این است که همان اموال را در حیات خود در راه خدا » : میخوانیم که فرمود
ص: 161
.« داده باشد. و کسی که در وصیتش تعدي کند نظر لطف پروردگار در قیامت از او بر گرفته خواهد شد
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 183 ] ..... ص : 161
(آیه 183 )- روزه سر چشمه تقوا- به دنبال چند حکم مهم اسلامی در اینجا به بیان یکی دیگر از این احکام که از مهمترین عبادات
اي کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر » : محسوب میشود میپردازد و آن روزه است، و با همان لحن تأکید آمیز گذشته میگوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما ) « شما نوشته شده است آن گونه که بر امتهایی که قبل از شما بودند، نوشته شده بود
کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ).
شاید پرهیزکار » : و بلافاصله فلسفه این عبادت انسان ساز و تربیت آفرین را در یک جمله کوتاه اما بسیار پرمحتوا چنین بیان میکند
لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ). ) « شوید
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 184 ] ..... ص : 161
(آیه 184 )- در این آیه براي این که باز از سنگینی روزه کاسته شود چند دستور دیگر را در این زمینه بیان میفرماید، نخست
أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ). ) « چند روز معدودي را باید روزه بدارید » : میگوید
کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند و روزه گرفتن براي آنها مشقت داشته باشد از این حکم معافند و باید » : دیگر این که
فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ). ) « روزهاي دیگر را بجاي آن روزه بگیرند
کسانی که با نهایت زحمت باید روزه بگیرند (مانند پیرمردان و پیرزنان و بیماران مزمن که بهبودي براي آنها نیست) لازم » : سوم
وَ عَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَۀٌ طَعامُ مِسْکِینٍ). ) « نیست مطلقا روزه بگیرند، بلکه باید بجاي آن کفاره بدهند، مسکینی را اطعام کنند
فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ). ) « و آن کس که مایل باشد بیش از این در راه خدا اطعام کند براي او بهتر است »
وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ ) « روزه گرفتن براي شما بهتر است اگر بدانید » : و بالاخره در پایان آیه این واقعیت را بازگو میکند که
کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
و این جمله تأکید دیگري بر فلسفه روزه است.
ص: 162
صفحه 177 از 550
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 185 ] ..... ص : 162
اشاره
آن چند روز معدود را که » : (آیه 185 )- این آیه زمان روزه و قسمتی از احکام و فلسفههاي آن را شرح میدهد، نخست میگوید
شَهْرُ رَمَضانَ). ) « باید روزه بدارید ماه رمضان است
الَّذِي أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ). ) « همان ماهی که قرآن در آن نازل شد »
هُديً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ ) « همان قرآنی که مایه هدایت مردم، و داراي نشانههاي هدایت، و معیارهاي سنجش حق و باطل است »
الْهُدي وَ الْفُرْقانِ).
کسانی که در ماه رمضان در حضر باشند باید » : سپس بار دیگر حکم مسافران و بیماران را به عنوان تأکید بازگو کرده، میگوید
فَمَنْ شَ هِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُ مْهُ وَ مَنْ کانَ ) « روزه بگیرند، اما آنها که بیمار یا مسافرند روزهاي دیگر را بجاي آن روزه میگیرند
مَرِیضاً أَوْ عَلی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ).
در قسمت آخر آیه بار دیگر به فلسفه تشریع روزه پرداخته، میگوید:
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ). ) « خداوند راحتی شما را میخواهد و زحمت شما را نمیخواهد »
وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ). ) « هدف آن است که شما تعداد این روزها را کامل کنید » : سپس اضافه میکند
وَ) « تا خدا را بخاطر این که شما را هدایت کرده بزرگ بشمرید، و شاید شکر نعمتهاي او را بگذارید » : و در آخرین جمله میفرماید
لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلی ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ).
-1 اثرات تربیتی، اجتماعی و بهداشتی روزه- ..... ص : 162
اشاره
میکند. « تعدیل » و غرایز او را ،« قوي » و اراده انسان را ،« تلطیف » از فواید مهم روزه این است که روح انسان را
روزهدار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و آب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد، و عملا ثابت کند که او
همچون حیوان در بند اصطبل و علف نیست، او میتواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد، و بر هوسها و شهوات خود مسلط
گردد. ص: 163
در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوي آن است.
باشد که پرهیزکار ) « لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ » خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقی داده و به جهان فرشتگان صعود میدهد، جمله
شوید) اشاره به همه این حقایق است.
اشاره به همین موضوع است. « روزه سپري است در برابر آتش دوزخ » : و نیز حدیث معروف الصّوم جنّۀ من النّار
سیراب شده) که تنها روزه داران ) « ریان » بهشت دري دارد به نام » : و نیز در حدیث دیگري از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم
از آن وارد میشوند.
اثر اجتماعی روزه- ..... ص : 163
صفحه 178 از 550
بر کسی پوشیده نیست روزه یک درس مساوات و برابري در میان افراد اجتماع است. در حدیث معروفی از امام صادق علیه السّلام
روزه به این دلیل واجب شده که میان فقیر و غنی » : از علت تشریع روزه پرسید، امام علیه السّلام فرمود « هشام بن حکم » نقل شده که
مساوات برقرار گردد، و این بخاطر آن است که غنی طعم گرسنگی را بچشد و نسبت به فقیر اداي حق کند، چرا که اغنیاء معمولا
هر چه را بخواهند براي آنها فراهم است، خدا میخواهد میان بندگان خود مساوات باشد، و طعم گرسنگی و درد و رنج را به اغنیاء
.« بچشاند تا به ضعیفان و گرسنگان رحم کنند
اثر بهداشتی و درمانی روزه- ..... ص : 163
در درمان انواع بیماریها به ثبوت رسیده، زیرا میدانیم: عامل بسیاري « امساك » در طب امروز و همچنین طب قدیم، اثر معجزهآساي
از بیماریها، زیادهروي در خوردن غذاهاي مختلف است، چون مواد اضافی، جذب نشده به صورت چربیهاي مزاحم در نقاط
مختلف بدن، یا چربی و قند اضافی در خون باقی میماند، این مواد اضافی در لابلاي عضلات بدن در واقع لجنزارهاي متعفنی براي
پرورش انواع میکروبهاي بیماریهاي عفونی است، و در این حال بهترین راه براي مبارزه با این بیماریها نابود کردن این لجنزارها از
میکند. « خانهتکانی » طریق امساك و روزه است! روزه زبالهها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را میسوزاند، و در واقع بدن را
ص: 164
.« روزه بگیرید تا سالم شوید » :« صوموا تصحّوا » : در حدیث معروفی پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله اسلام میفرماید
معده خانه » :( و در حدیث معروف دیگر نیز از پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله رسیده است (المعدة بیت کلّ داء و الحمیۀ رأس کلّ دواء
« تمام دردها است و امساك بالاترین داروها
-2 روزه در امّتهاي پیشین- ..... ص : 164
از تورات و انجیل فعلی نیز بر میآید که روزه در میان یهود و نصاري بوده و اقوام و ملل دیگر هنگام مواجه شدن با غم و اندوه
روزه میگرفتهاند، و نیز از تورات برمیآید که موسی (ع) چهل روز روزه داشته است، و همچنین به هنگام توبه و طلب خشنودي
خداوند، یهود روزه میگرفتند.
استفاده میشود، چهل روز، روزه داشته. « انجیل » حضرت مسیح نیز چنانکه از
همان گونه که بر پیشینیان نوشته شد) شواهد تاریخی فراوانی ) « کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ » به این ترتیب اگر قرآن میگوید
دارد که در منابع مذاهب دیگر- حتی بعد از تحریف- به چشم میخورد.
-3 امتیاز ماه مبارك رمضان- ..... ص : 164
این که ماه رمضان براي روزه گرفتن انتخاب شده در آیه مورد بحث نکته برتري آن چنین بیان شده که قرآن در این ماه نازل
« قرآن » و « صحف » ،« زبور » ،« انجیل » ،« تورات » گردیده، و در روایات اسلامی نیز چنین آمده است که همه کتابهاي بزرگ آسمانی
همه در این ماه نازل شدهاند.
« قرآن مجید » در هیجدهم و « زبور » در دوازدهم و « انجیل » ، در ششم ماه مبارك رمضان « تورات » : امام صادق علیه السّلام میفرماید
در شب قدر نازل گردیده است.
صفحه 179 از 550
به این ترتیب ماه رمضان همواره ماه نزول کتابهاي بزرگ آسمانی و ماه تعلیم و تربیت بوده است. برنامه تربیتی روزه نیز باید با
آگاهی هر چه بیشتر و عمیقتر از تعلیمات آسمانی هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمی را از آلودگی گناه شستشو دهد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 186 ] ..... ص : 164
اشاره
آیه 186
شأن نزول: ..... ص : 164
کسی از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پرسید: آیا خداي ما نزدیک است تا آهسته با او مناجات کنیم؟ یا دور است تا با صداي بلند او را
بخوانیم؟ آیه نازل شد (و به آنها پاسخ داد که خدا به بندگانش نزدیک است).
ص: 165
تفسیر: ..... ص : 165
سلاحی به نام دعا و نیایش- از آنجا که یکی از وسائل ارتباط بندگان با خدا مسأله دعا و نیایش است در این آیه روي سخن را به
پیامبر کرده، میگوید:
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِي عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ). ) « هنگامی که بندگانم از تو در باره من سؤال کنند بگو من نزدیکم »
نزدیکتر از آنچه تصور کنید، نزدیکتر از شما به خودتان، و نزدیکتر از شریان گردنهایتان، چنانکه در جاي دیگر میخوانیم: وَ نَحْنُ
.( أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ (سوره ق، آیه 16
أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ). ) « من دعاي دعا کننده را به هنگامی که مرا میخواند اجابت میکنم » : سپس اضافه میکند
فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی). ) « بنابراین باید بندگان من دعوت مرا بپذیرند »
وَ لْیُؤْمِنُوا بِی). ) « و به من ایمان آورند »
لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ). ) « باشد که راه خود را پیدا کنند و به مقصد برسند »
جالب این که در این آیه خداوند هفت مرتبه به ذات پاك خود اشاره کرده و هفت بار به بندگان! و از این نهایت پیوستگی و قرب
یک نوع خود آگاهی و بیداري دل و اندیشه و پیوند باطنی با مبدء « دعا » ! و ارتباط، محبت خود را نسبت به آنان مجسم ساخته است
همه نیکیها و خوبیهاست.
یک نوع عبادت و خضوع و بندگی است، و انسان به وسیله آن توجه تازهاي به ذات خداوند پیدا میکند، و همانطور که همه « دعا »
هم داراي چنین اثري خواهد بود. « دعا » عبادات اثر تربیتی دارد
توجه ندارند که مواهب الهی بر « دعا فضولی در کار خداست! و خدا هر چه مصلحت باشد انجام میدهد » : و این که میگویند
حسب استعدادها و لیاقتها تقسیم میشود، هر قدر استعداد و شایستگی بیشتر باشد سهم بیشتري از آن مواهب نصیب انسان میگردد.
صفحه 180 از 550
لذا میبینیم امام صادق علیه السّلام میفرماید: انّ عند اللّه عزّ و جلّ منزلۀ لا تنال الّا ص: 166
وقتی که ما نیایش میکنیم خود » : دانشمندي میگوید !« در نزد خداوند مقاماتی است که بدون دعا کسی به آن نمیرسد » : بمسألۀ
« را به قوه پایان ناپذیري که تمام کائنات را به هم پیوسته است متصل و مربوط میسازیم
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 187 ] ..... ص : 166
اشاره
آیه 187
شأن نزول: ..... ص : 166
از روایات اسلامی چنین استفاده میشود که در آغاز نزول حکم روزه، مسلمانان تنها حق داشتند قبل از خواب شبانه، غذا بخورند،
چنانچه کسی در شب به خواب میرفت سپس بیدار میشد خوردن و آشامیدن بر او حرام بود.
و نیز در آن زمان آمیزش با همسران در روز و شب ماه رمضان مطلقا تحریم شده بود.
که مرد ضعیفی بود با این حال روزه میداشت، هنگام افطار وارد « مطعم بن جبیر » یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام
خانه شد، همسرش رفت براي افطار او غذا حاضر کند بخاطر خستگی خواب او را ربود، وقتی بیدار شد گفت من دیگر حق افطار
ندارم، با همان حال شب را خوابید و صبح در حالی که روزه دار بود براي حفر خندق (در آستانه جنگ احزاب) در اطراف مدینه
حاضر شد، در اثناء تلاش و کوشش به واسطه ضعف و گرسنگی مفرط بیهوش شد، پیامبر بالاي سرش آمد و از مشاهده حال او
متأثر گشت.
و نیز جمعی از جوانان مسلمان که قدرت کنترل خویشتن را نداشتند شبهاي ماه رمضان با همسران خود آمیزش مینمودند.
در این هنگام آیه نازل شد و به مسلمانان اجازه داد که در تمام طول شب میتوانند غذا بخورند و با همسران خود آمیزش جنسی
داشته باشند.
تفسیر: ..... ص : 166
اشاره
توسعهاي در حکم روزه- چنانکه در شأن نزول خواندیم در آغاز اسلام آمیزش با همسران در شب و روز ماه رمضان مطلقا ممنوع
بود، و همچنین خوردن و آشامیدن پس از خواب و این شاید آزمایشی بود براي مسلمین و هم براي آماده ساختن آنها نسبت به
در » : پذیرش احکام روزه. این آیه که شامل چهار حکم اسلامی در زمینه روزه و اعتکاف است نخست در قسمت اول میگوید
شبهاي ص: 167
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَۀَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلی نِسائِکُمْ). ) « ماه روزه آمیزش جنسی با همسرانتان براي شما حلال شده است
هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ). ) « زنان لباس شما هستند و شما لباس آنها » : سپس به فلسفه این موضوع پرداخته، میگوید
صفحه 181 از 550
لباس از یکسو انسان را از سرما و گرما و خطر بر خورد اشیا به بدن حفظ میکند، و از سوي دیگر عیوب او را میپوشاند. و از سوي
سوم زینتی است براي تن آدمی، این تشبیه که در آیه فوق آمده اشاره به همه این نکات است.
خداوند میدانست که شما به خویشتن خیانت میکردید (و این عمل » : سپس قرآن علت این تغییر قانون الهی را بیان کرده میگوید
عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ ) « را که ممنوع بود بعضا انجام میدادید) خدا بر شما توبه کرد، و شما را بخشید
عَفا عَنْکُمْ).
آري! براي این که شما آلوده گناه بیشتر نشوید خدا به لطف و رحمتش این برنامه را بر شما آسان ساخت و از مدت محدودیت آن
کاست.
فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ ) « اکنون که چنین است با آنها آمیزش کنید و آنچه را خداوند بر شما مقرر داشته طلب نمایید
لَکُمْ).
« بخورید و بیاشامید تا رشته سپید صبح از رشته سیاه شب براي شما آشکار گردد » : سپس به بیان دومین حکم میپردازد و میگوید
(وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ).
ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ). ) « سپس روزه را تا شب تکمیل کنید » : بعد به بیان سومین حکم پرداخته میگوید
این جمله تأکیدي است بر ممنوع بودن خوردن و نوشیدن و آمیزش جنسی در روزها براي روزهداران، و نیز نشان دهنده آغاز و
انجام روزه است که از طلوع فجر شروع و به شب ختم میشود.
وَ لا ) « هنگامی که در مساجد مشغول اعتکاف هستید با زنان آمیزش نکنید » : سر انجام به چهارمین و آخرین حکم پرداخته میگوید
تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ ص: 168
عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ)
.بیان این حکم مانند استثنایی است براي حکم گذشته زیرا به هنگام اعتکاف که حد اقل مدت آن سه روز است روزه میگیرند اما
در این مدت نه در روز حق آمیزش جنسی با زنان دارند و نه در شب.
تِلْکَ حُ دُودُ اللَّهِ ) « اینها مرزهاي الهی است به آن نزدیک نشوید » : در پایان آیه، اشاره به تمام احکام گذشته کرده چنین میگوید
فَلا تَقْرَبُوها).
زیرا نزدیک شدن به مرز وسوسه انگیز است، و گاه سبب میشود که انسان از مرز بگذرد و در گناه بیفتد.
کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ ) « آري! این چنین خداوند آیات خود را براي مردم روشن میسازد، شاید پرهیزکاري پیشه کنند
یَتَّقُونَ).
آغاز و پایان، تقواست- ..... ص : 168
جالب این که در نخستین آیه مربوط به احکام روزه خواندیم که هدف نهایی از آن تقوا است، همین تعبیر عینا در پایان آخرین آیه
نیز آمده است (لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ) و این نشان میدهد که تمام این برنامهها وسیلهاي هستند براي پرورش روح تقوا و خویشتنداري و
ملکه پرهیز از گناه و احساس مسؤولیت در انسانها!
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 188 ] ..... ص : 168
اشاره
صفحه 182 از 550
(آیه 188 )- این آیه اشاره به یک اصل کلی و مهم اسلامی میکند که در تمام مسائل اقتصادي حاکم است، و به یک معنی میشود
اموال یکدیگر را در میان خود به باطل و » : تمام ابواب فقه اسلامی را در بخش اقتصاد زیر پوشش آن قرار داد، نخست میفرماید
مفهوم آیه فوق عمومیت دارد و هر گونه تصرف در اموال دیگران از غیر «1» ( وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ ) « ناحق نخورید
طریق صحیح و به ناحق مشمول این نهی الهی است. و تمام معاملاتی که هدف صحیحی را تعقیب نمیکند و پایه و اساس عقلایی
ندارد مشمول این آیه است.
187 ) نشانه - جالب این که قرار گرفتن آیه مورد بحث بعد از آیات روزه ( 182
__________________________________________________
به معنی زایل و از بین رونده است. « باطل » (1)
ص: 169
یک نوع همبستگی در میان این دو است، در آنجا نهی از خوردن و آشامیدن بخاطر انجام یک عبادت الهی میکند و در اینجا نهی
از خوردن اموال مردم به ناحق (که این هم نوع دیگري از روزه و ریاضت نفوس است) و در واقع هر دو شاخههایی از تقوا محسوب
میشود، همان تقوایی که به عنوان هدف نهایی روزه معرفی شده است.
خوردن اموال مردم به ناحق) گذاشته که بعضی از مردم آن را ) « اکل مال به باطل » سپس در ذیل آیه، انگشت روي یک نمونه بارز
براي خوردن قسمتی از اموال مردم به » : حق خود میشمرند به گمان این که به حکم قاضی، آن را به چنگ آوردهاند، میفرماید
وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُکَّامِ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ ) « گناه و بخشی از آن را به قضات ندهید در حالی که میدانید
تَعْلَمُونَ).
رشوهخواري بلاي بزرگ جامعهها! ..... ص : 169
یکی از بلاهاي بزرگی که از قدیمترین زمانها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر ادامه دارد بلاي رشوه خواري است که یکی
از بزرگترین موانع اجراي عدالت اجتماعی بوده و هست. و سبب میشود قوانین که قاعدتا باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد، به
سود مظالم طبقات نیرومند که باید قانون آنها را محدود کند به کار بیفتد.
بدیهی است که اگر باب رشوه گشوده شود قوانین درست نتیجه معکوس خواهد داد و قوانین بازیچهاي در دست اقویا براي ادامه
ظلم و ستم و تجاوز به حقوق ضعفا خواهد شد. لذا در اسلام رشوه خواري یکی از گناهان کبیره محسوب میشود.
ولی قابل توجه است که زشتی رشوه سبب میشود که این هدف شوم در لابلاي عبارات و عناوین فریبنده دیگر انجام گیرد و رشوه
خوار و رشوه دهنده از نامهایی مانند هدیه، تعارف، حق الزحمه و انعام استفاده کنند. ولی این تغییر نامها به هیچ وجه تغییري در
ماهیت آن نمیدهد و در هر صورت پولی که از این طریق گرفته میشود حرام و نامشروع است.
میخوانیم که: او براي پیروزي بر طرف دعواي خود در محکمه عدل علی « اشعث بن قیس » در نهج البلاغه در داستان هدیه آوردن
علیه السّلام متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفی پر از حلواي لذیذ به در خانه علی علیه السّلام آورد و نام آن را هدیه گذاشت
ص: 170
سوگواران بر عزایت اشک بریزند، آیا با این عنوان آمدهاي که مرا فریب دهی و از آیین حق باز » : علی علیه السّلام برآشفت و فرمود
داري؟ ... به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمانهاي آنها است به من دهند که پوست جوي را از دهان مورچهاي به
ظلم بگیرم هرگز نخواهم کرد، دنیاي شما از برگ جویدهاي در دهان ملخ براي من کم ارزشتر است علی را با نعمتهاي فانی و
صفحه 183 از 550
«... ؟ لذتهاي زود گذر چه کار
اسلام رشوه را در هر شکل و قیافهاي محکوم کرده است، در تاریخ زندگی پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله میخوانیم که: به او خبر
دادند یکی از فرماندارانش رشوهاي در شکل هدیه پذیرفته، حضرت برآشفت و به او فرمود: کیف تأخذ ما لیس لک بحقّ:
پیامبر صلّی اللّه « آنچه گرفتم هدیهاي بود اي پیامبر خدا » : او در پاسخ با معذرتخواهی گفت ؟« چرا آن که حق تو نیست میگیري »
اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلی نباشید آیا مردم به شما هدیه میدهند؟! سپس دستور داد » : علیه و آله فرمود
.« هدیه را گرفتند و در بیت المال قرار دادند و وي را از کار بر کنار کرد
چه خوبست مسلمانان از کتاب آسمانی خود الهام بگیرند و همه چیز را پاي بت رشوه خواري قربانی نکنند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 189 ] ..... ص : 170
اشاره
آیه 189
شأن نزول: ..... ص : 170
جمعی از یهود از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله پرسیدند هلال ماه براي چیست؟ و چه فایده دارد؟ آیه نازل شد- و فواید مادي و
معنوي آن را در نظام زندگی انسانها بیان کرد.
تفسیر: ..... ص : 170
اشاره
همان طور که در شأن نزول آمده است گروهی در مورد هلال ماه از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله پرسشهایی داشتند، قرآن
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّۀِ). ) « در باره هلالهاي ماه از تو سؤال میکنند » : سؤال آنها را به این صورت منعکس کرده است، میفرماید
قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ). ) « بگو: اینها بیان اوقات (طبیعی) براي مردم و حجّ است » : سپس میفرماید
هم در زندگی روزانه از آن استفاده میکنند و هم در عبادتهایی که وقت معینی در سال دارد، در حقیقت ماه یک تقویم طبیعی
براي افراد بشر محسوب میشود. که مردم اعم از باسواد و بیسواد در هر نقطهاي از جهان باشند میتوانند از این تقویم برگزیده
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 171
طبیعی استفاده کنند، و اصولا یکی از امتیازات قوانین اسلام این است که دستورات آن بر طبق مقیاسهاي طبیعی قرار داده شده است.
زیرا مقیاسهاي طبیعی وسیلهاي است که در اختیار همگان قرار دارد و گذشت زمان اثري بر آن نمیگذارد.
سپس در ذیل آیه به تناسب سخنی که از حجّ و تعیین موسم آن به وسیله هلال ماه در آغاز آیه آمده به یکی از عادات و رسوم
کار نیک آن نیست که از پشت خانهها وارد » : خرافی جاهلیت در مورد حجّ اشاره نموده و مردم را از آن نهی میکند و میفرماید
وَ لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا ) « شوید بلکه نیکی آن است که تقوا پیشه کنید و از در خانهها وارد شوید و از خدا بپرهیزید تا رستگار شوید
صفحه 184 از 550
الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ).
این آیه مفهوم گستردهاي دارد و از همین جا میتوان پیوند میان آغاز و پایان آیه را پیدا کرد و آن این که براي اقدام در هر کار
خواه دینی باشد یا غیر دینی باید از طریق صحیح وارد شد و نه از طرق انحرافی و وارونه و عبادتی همچون حجّ نیز باید در وقت
مقرر که در هلال ماه تعیین میشود انجام گیرد.
جمله لَیْسَ الْبِرَّ ... ممکن است اشاره به نکته لطیف دیگري نیز باشد، که سؤال شما از اهله ماه به جاي سؤال از معارف دینی همانند
عمل کسی است که راه اصلی خانه را گذاشته و از سوراخی که پشت در خانه زده وارد میشود چه کار نازیبایی!
سؤالات مختلف از شخص پیامبر- ..... ص : 171
در پانزده مورد از آیات قرآن جمله یَسْئَلُونَکَ آمده که نشان میدهد مردم کرارا سؤالات مختلفی در مسائل گوناگون از پیغمبر
اکرم صلّی اللّه علیه و آله داشتند و جالب این که پیامبر نه تنها ناراحت نمیشد بلکه با آغوش باز از آن استقبال میکرد و از طریق
آیات قرآنی به آنها پاسخ میداد.
سؤال کردن یکی از حقوق مردم در برابر رهبران است، سؤال کلید حل مشکلات است، سؤال دریچه علوم است، سؤال وسیله انتقال
دانشهاست. اصولا طرح سؤالات مختلف در هر جامعه نشانه جنب و جوش افکار و بیداري اندیشهها است و وجود این همه سؤال در
عصر پیامبر نشانه تکان خوردن افکار مردم آن محیط در پرتو قرآن و اسلام است.
ص: 172
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 190 ] ..... ص : 172
اشاره
آیه 190
شأن نزول: ..... ص : 172
این آیه اولین آیهاي بود که در باره جنگ با دشمنان اسلام نازل شد و پس از نزول این آیه پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله با آنها
که از در پیکار در آمدند، پیکار کرد و نسبت به آنان که پیکار نداشتند خودداري میکرد، و این ادامه داشت تا دستور فَاقْتُلُوا
الْمُشْرِکِینَ که اجازه پیکار با همه مشرکان را میداد نازل گشت.
تفسیر: ..... ص : 172
با کسانی که با » : در این آیه قرآن، دستور مقاتله و مبارزه با کسانی که شمشیر به روي مسلمانان میکشند صادر کرده، میفرماید
وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ). ) « شما میجنگند در راه خدا پیکار کنید
تعبیر به فِی سَبِیلِ اللَّهِ، هدف اصلی جنگهاي اسلامی را روشن میسازد که جنگ در منطق اسلام هرگز بخاطر انتقامجویی یا جاه
صفحه 185 از 550
طلبی یا کشورگشایی یا به دست آوردن غنایم نیست. همین هدف در تمام ابعاد جنگ اثر میگذارد، کمیت و کیفیت جنگ، نوع
سلاحها، چگونگی رفتار با اسیران، را به رنگ فِی سَبِیلِ اللَّهِ درمیآورد.
وَ لا تَعْتَدُوا). ) « از حد تجاوز نکنید » : سپس قرآن توصیه به رعایت عدالت، حتی در میدان جنگ و در برابر دشمنان کرده میفرماید
إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ). ) « چرا که خداوند، تجاوزکاران را دوست نمیدارد »
آري! هنگامی که جنگ براي خدا و در راه خدا باشد، هیچ گونه تعدي و تجاوز، نباید در آن باشد، و درست به همین دلیل است
که در جنگهاي اسلامی- بر خلاف جنگهاي عصر ما- رعایت اصول اخلاقی فراوانی توصیه شده است، مثلا افرادي که سلاح به
زمین بگذارند، و کسانی که توانایی جنگ را از دست دادهاند، یا اصولا قدرت بر جنگ ندارند، همچون مجروحان، پیرمردان، زنان
و کودکان نباید مورد تعدي قرار بگیرند، باغستانها و گیاهان و زراعتها را نباید از بین ببرند، و از مواد سمی براي زهر آلود کردن
آبهاي آشامیدنی دشمن (جنگ شیمیایی و میکروبی) نباید استفاده کنند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 191 ] ..... ص : 172
آنها (همان مشرکانی که » : (آیه 191 )- این آیه که دستور آیه قبل را تکمیل میکند، با صراحت بیشتري سخن میگوید، میفرماید
از هیچ گونه ضربه زدن به مسلمین خودداري نمیکردند) را هر کجا بیابید به قتل برسانید و از آنجا که شما را برگزیده تفسیر نمونه،
ج 1، ص: 173
چرا که این یک دفاع عادلانه و مقابله به مثل منطقی است. (وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ « بیرون ساختند (مکه) آنها را بیرون کنید
أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ).
وَ الْفِتْنَۀُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ). ) « فتنه از کشتار هم بدتر است » : سپس میافزاید
به معنی قرار دادن طلا در آتش، براي ظاهر شدن میزان خوبی آن از بدي است. « فتنه »
از آنجا که آیین بت پرستی و فسادهاي گوناگون فردي و اجتماعی مولود آن، در سرزمین مکه رایج شده بود، و حرم امن خدا را
بخاطر ترس از خونریزي، دست از پیکار با بت » : آلوده کرده بود، و فساد آن از قتل و کشتار هم بیشتر بود آیه مورد بحث میگوید
.« پرستی بر ندارید که بت پرستی از قتل، بدتر است
سپس قرآن به مسأله دیگري در همین رابطه اشاره، کرده میفرماید:
با آنها (مشرکان) نزد » مسلمانان باید احترام مسجد الحرام را نگهدارند، و این حرم امن الهی باید همیشه محترم شمرده شود، و لذا »
وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّی یُقاتِلُوکُمْ فِیهِ). ) « مسجد الحرام پیکار نکنید، مگر آن که آنها در آنجا با شما بجنگند
فَإِنْ قاتَلُوکُمْ فَاقْتُلُوهُمْ کَذلِکَ جَزاءُ ) « ولی اگر آنها با شما در آنجا جنگ کردند، آنها را به قتل برسانید، چنین است جزاي کافران »
الْکافِرِینَ).
چرا که وقتی آنها حرمت این حرم امن را بشکنند دیگر سکوت در برابر آنان جایز نیست. و باید پاسخ محکم به آنان داده شود تا از
قداست و احترام حرم امن خدا هرگز سوء استفاده نکنند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 192 ] ..... ص : 173
(آیه 192 )- ولی از آنجا که اسلام همیشه نیش و نوش و انذار و بشارت را با هم میآمیزد تا معجون سالم تربیتی براي گنهکاران
اگر (دست از شرك بردارند) و از جنگ خودداري کنند، » : فراهم کند در این آیه راه بازگشت را به روي آنها گشوده میفرماید
صفحه 186 از 550
فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ). ) « خداوند غفور و مهربان است
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 193 ] ..... ص : 173
اشاره
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا ) « با آنها پیکار کنید تا فتنه از میان برود » : (آیه 193 )- در این آیه به هدف جهاد در اسلام اشاره کرده میفرماید
تَکُونَ فِتْنَۀٌ).
وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّهِ). ص: 174 ) « و دین مخصوص خدا باشد »
اگر آنها (از اعتقاد و اعمال نادرست خود) دست بردارند (مزاحم آنان نشوید زیرا) تعدي جز بر ستمکاران » : سپس اضافه میکند
فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَی الظَّالِمِینَ). ) « روا نیست
در ظاهر سه هدف براي جهاد در این آیه ذکر شده، از میان بردن فتنهها و محو شرك و بتپرستی، و جلوگیري از ظلم و ستم.
مسأله جهاد در اسلام: ..... ص : 174
اشاره
از آنجا که همیشه افراد زورمند و خودکامه و فرعونها و نمرودها و قارونها اهداف انبیاء را مزاحم خویش میدیدهاند در برابر آن
ایستاده و جز به محو دین و آیین خدا راضی نبودند. از طرفی دینداران راستین در عین تکیه بر عقل و منطق و اخلاق باید در مقابل
این گردنکشان ظالم و ستمگر بایستند و راه خود را با مبارزه و در هم کوبیدن آنان به سوي جلو باز کنند.
اصولا جهاد یک قانون عمومی در عالم حیات است. و تمام موجودات زنده براي بقاي خود، با عوامل نابودي خود در حال
مبارزهاند. به هر حال یکی از افتخارات ما مسلمانان آمیخته بودن دین با مسأله حکومت و داشتن دستور جهاد در برنامههاي دینی
است. منتهی جهاد اسلامی اهدافی را تعقیب میکند و آنچه ما را از دیگران جدا میسازد همین است. چنانکه در آیات فوق
خواندیم جهاد در اسلام براي چند هدف مجاز شمرده شده است.
-1 جهاد براي خاموش کردن فتنهها- ..... ص : 174
و به تعبیر دیگر جهاد ابتدایی آزادیبخش. میدانیم: خداوند دستورها و برنامههایی براي سعادت و آزادي و تکامل و خوشبختی و
آسایش انسانها طرح کرده است، و پیامبران خود را موظف ساخته که این دستورها را به مردم ابلاغ کنند، حال اگر فرد یا جمعیتی
ابلاغ این فرمانها را مزاحم منافع پست خود ببیند و بر سر راه دعوت انبیاء موانعی ایجاد نماید آنها حق دارند نخست از طریق
مسالمت آمیز و اگر ممکن نشد با توسل به زور این موانع را از سر راه دعوت خود بردارند و آزادي تبلیغ را براي خود کسب کنند.
تا مردم از قید اسارت و بردگی فکري و اجتماعی آزاد گردند.
-2 جهاد دفاعی- ..... ص : 174
تمام قوانین آسمانی و بشري به شخص یا جمعیتی که ص: 175
صفحه 187 از 550
مورد هجوم واقع شده حق میدهد براي دفاع از خویشتن به پا خیزد و آنچه در قدرت دارد به کار برد، و از هر گونه اقدام منطقی
براي حفظ موجودیت خویش فروگذار نکند این نوع جهاد را، جهاد دفاعی مینامند.
جنگهایی مانند جنگ احزاب واحد و موته و تبوك و حنین و بعضی دیگر از غزوات اسلامی جزء این بخش از جهاد بوده و جنبه
دفاعی داشته است.
-3 جهاد براي محو شرك و بت پرستی- ..... ص : 175
اسلام در عین این که آزادي عقیده را محترم میشمرد هیچ کس را با اجبار دعوت به سوي این آیین نمیکند، به همین دلیل به
اقوامی که داراي کتاب آسمانی هستند، فرصت کافی میدهد که با مطالعه و تفکر، آیین اسلام را بپذیرند، و اگر نپذیرفتند با آنها به
هم پیمان (اهل ذمه) معامله میکند، و با شرایط خاصی که نه پیچیده است و نه مشکل با آنها همزیستی « اقلیت » صورت یک
مسالمتآمیز برقرار میکند. در عین حال نسبت به شرك و بت پرستی، سختگیر است. زیرا، شرك و بت پرستی نه دین است و نه
آیین، بلکه یک خرافه است و انحراف و حماقت و در واقع یک نوع بیماري فکري و اخلاقی که باید به هر قیمت ممکن آن را
ریشه کن ساخت.
از آنچه تاکنون گفتیم روشن میشود که اسلام جهاد را با اصول صحیح و منطق عقل هماهنگ ساخته است. ولی میدانیم دشمنان
اسلام- مخصوصا ارباب کلیسا و مستشرقان مغرض- با تحریف حقایق، سخنان زیادي بر ضد مسأله جهاد اسلامی ایراد کردهاند، و به
این قانون الهی سخت هجوم بردهاند، بنظر میرسد وحشت آنها از پیشرفت اسلام در جهان، بخاطر معارف قوي و برنامههاي حساب
شده، سبب شده که از اسلام چهره دروغین وحشتناکی بسازند، تا جلو پیشرفت اسلام را در جهان بگیرند.
-4 جهاد براي حمایت از مظلومان- ..... ص : 175
حمایت از مظلومان در مقابل ظالمان در اسلام یک اصل است که باید مراعات شود، حتی اگر به جهاد منتهی گردد، اسلام اجازه
نمیدهد مسلمانان در برابر فشارهایی که به مظلومان جهاد وارد میشود بیتفاوت باشند، و این دستور یکی از ارزشمندترین
دستورات اسلامی ص: 176
است که از حقانیت این آیین خبر میدهد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 194 ] ..... ص : 176
(آیه 194 )- مشرکان مکه میدانستند که جنگ در ماههاي حرام (ذي القعده و ذي الحجه و محرم و رجب) از نظر اسلام جایز نیست
به همین دلیل در نظر داشتند مسلمانان را غافلگیر ساخته و در ماههاي حرام به آنها حملهور شوند و شاید گمانشان این بود، که اگر
آنها احترام ماههاي حرام را نادیده بگیرند مسلمانان به مقابله برنمیخیزند، آیه مورد بحث به این پندارها پایان داد و نقشههاي
احتمالی آنها را نقش بر آب کرد، و دستور داد اگر آنها در ماههاي حرام دست به اسلحه ببرند، مسلمانان در مقابل آنها بایستند،
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ). ) « ماه حرام در برابر ماه حرام است » : میفرماید
حرمات، قصاص » : یعنی اگر دشمنان احترام آن را شکستند و در آن با شما پیکار کردند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید زیرا
وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ). ) « دارد
این در واقع یک نوع قصاص است تا هرگز مشرکان به فکر سوء استفاده از احترام ماه حرام یا سرزمین محترم مکه نیفتند.
هر کس به شما تجاوز کند، به مانند آن بر او تجاوز کنید ولی از خدا » : سپس به یک دستور کلی و عمومی اشاره کرده میگوید
صفحه 188 از 550
فَمَنِ اعْتَدي عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدي عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ ) « بپرهیزید (و زیاده روي نکنید) و بدانید خدا با پرهیزکاران است
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ).
هر کس که به رخساره راست تو طپانچه زند رخساره دیگر را به سوي او ...» : اسلام بر خلاف مسیحیت کنونی که میگوید
چنین دستوري نمیدهد، چرا که این دستور انحرافی باعث جرأت و جسارت ظالم و تجاوزگر است، حتی مسیحیان «1» « بگردان
جهان امروز نیز هرگز به چنین دستوري عمل نمیکنند و کمترین تجاوزي را با پاسخی شدیدتر که آن هم بر خلاف دستور اسلام
است جواب میگویند.
اسلام به هر کس حق میدهد که اگر به او تعدي شود، به همان مقدار مقابله کند، تسلیم در برابر متجاوز مساوي است با مرگ و
مقاومت مساوي است
__________________________________________________
. 1) انجیل متی باب پنجم، شماره 39 )
ص: 177
با حیات، این است منطق اسلام.
و این که میگوید خدا با پرهیزکاران است، اشاره به این است که آنها را در مشکلات تنها نمیگذارد و یاري میدهد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 195 ] ..... ص : 177
اشاره
(آیه 195 )- این آیه تکمیلی است بر آیات جهاد، زیرا جهاد به همان اندازه که به مردان با اخلاص و کار آزموده نیازمند است به
اموال و ثروت نیز احتیاج دارد.
زیرا از سربازان که عامل تعیینکننده سرنوشت جنگ هستند بدون وسائل و تجهیزات کافی (اعم از سلاح، مهمات، وسیله نقل و
انتقال، مواد غذایی، وسائل درمانی) کاري ساخته نیست.
در راه خدا » : لذا در اسلام تأمین وسائل جهاد با دشمنان از واجبات شمرده شده در این آیه با صراحت دستور میدهد و میفرماید
وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَۀِ). ) « انفاق کنید و خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید
وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ ) « نیکی کنید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد » : در آخر آیه دستور به نیکوکاري داده، میفرماید
الْمُحْسِنِینَ).
انفاق سبب پیشگیري از هلاکت جامعه است!- ..... ص : ص : 177
این آیه گر چه در ذیل آیات جهاد آمده است ولی بیانگر یک حقیقت کلی و اجتماعی است و آن این که انفاق بطور کلی سبب
نجات جامعهها از مفاسد کشنده است، زیرا هنگامی که مسأله انفاق به فراموشی سپرده شود، و ثروتها در دست گروهی معدود جمع
گردد و در برابر آنان اکثریتی محروم و بینوا وجود داشته باشد دیري نخواهد گذشت که انفجار عظیمی در جامعه بوجود میآید،
که نفوس و اموال ثروتمندان هم در آتش آن خواهد سوخت، بنابراین انفاق، قبل از آن که به حال محرومان مفید باشد به نفع
صفحه 189 از 550
ثروتمندان است، زیرا تعدیل ثروت حافظ ثروت است.
اموال خویش را با دادن زکات حفظ » : امیر مؤمنان علی علیه السّلام در یکی از کلمات قصارش میفرماید: ح ّ ص نوا اموالکم بالزّکاة
.« کنید
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 196 ] ..... ص : 177
اشاره
(آیه 196 )- قسمتی از احکام مهم حجّ! در این آیه، احکام زیادي بیان شده است. ص: 178
حجّ و عمره را » : -1 در ابتدا یک دستور کلی براي انجام فریضه حجّ و عمره بطور کامل و براي اطاعت فرمان خدا داده، میفرماید
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ). ) « براي خدا به اتمام برسانید
در واقع قبل از هر چیز به سراغ انگیزههاي این دو عبادت رفته و توصیه میکند که جز انگیزه الهی و قصد تقرب به ذات پاك او،
چیز دیگري در کار نباید باشد.
-2 سپس به سراغ کسانی میرود که بعد از بستن احرام بخاطر وجود مانعی مانند بیماري شدید و ترس از دشمن، موفق به انجام حجّ
اگر محصور شدید (و موانعی به شما اجازه نداد که پس از احرام بستن وارد مکه شوید) آنچه از قربانی » : عمره نمیشوند، میفرماید
ذبح کنید و از احرام خارج شوید (فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ). « فراهم شود
و در قربانگاه ذبح شود (وَ لا « سرهاي خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد » : -3 سپس به دستور دیگري اشاره کرده میفرماید
تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ).
اگر کسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت (و به هر حال ناچار بود سر خود را قبل از آن موقع » : -4 سپس میفرماید
فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً) أَوْ بِهِ أَذيً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَۀٌ مِنْ صِیامٍ ) « بتراشد) باید فدیه (کفارهاي) از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندي بدهد
أَوْ صَدَقَۀٍ أَوْ نُسُکٍ).
در واقع شخص مخیر در میان این سه کفاره (روزه- صدقه- ذبح گوسفند) میباشد.
و هنگامی که (از بیماري و دشمن در امان بودید) از کسانی که عمره را تمام کرده و حجّ را آغاز میکنند، » : -5 سپس میافزاید
ذبح کنند. (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَی الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ). « آنچه میسر از قربانی است
اشاره به این که در حجّ تمتع، قربانی کردن لازم است و فرق نمیکند این قربانی شتر باشد یا گاو و یا گوسفند، و بدون آن از احرام
خارج نمیشود.
-6 سپس به بیان حکم کسانی میپردازد که در حال حجّ تمتع قادر به قربانی ص: 179
کسی که (قربانی) ندارد، باید سه روز در ایام حجّ، و هفت روز به هنگام بازگشت، روزه بدارد، این ده روز » : نیستند، میفرماید
فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَۀِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَۀٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کامِلَۀٌ). ) « کامل است
بنابراین اگر قربانی پیدا نشود، یا وضع مالی انسان اجازه ندهد، جبران آن ده روز روزه است.
« این برنامه حجّ تمتع براي کسی است که خانواده او نزد مسجد الحرام نباشد » : -7 بعد به بیان حکم دیگري پرداخته، میگوید
(ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ).
بنابراین کسانی که اهل مکه یا اطراف مکه باشند، حجّ تمتع ندارند و وظیفه آنها حجّ قران یا افراد است- که شرح این موضوع در
صفحه 190 از 550
کتب فقهی آمده است.
از خدا بپرهیزید و تقوا پیشه کنید و بدانید خداوند » : بعد از بیان این احکام هفتگانه در پایان آیه دستور به تقوا میدهد و میفرماید
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ). ) .« عقاب و کیفرش شدید است
این تأکید شاید به این جهت است که مسلمانان در هیچ یک از جزئیات این عبادت مهم اسلامی کوتاهی نکنند چرا که کوتاهی در
آن گاهی سبب فساد حجّ و از بین رفتن برکات مهم آن میشود.
اهمیت حجّ در میان وظایف اسلامی! ..... ص : 179
حجّ از مهمترین عباداتی است که در اسلام تشریع شده و داراي آثار و برکات فراوان و بیشماري است، حجّ مراسمی است که پشت
دشمنان را میلرزاند و هر سال خون تازهاي در عروق مسلمانان جاري میسازد.
اسلام نامیده و در وصیت خویش در آخرین ساعت عمرش فرموده: « شعار مهم » و « پرچم » حجّ عبادتی است که امیر مؤمنان آن را
خدا را خدا را! در مورد خانه پروردگارتان تا آن هنگام که هستید آن را خالی نگذارید که اگر خالی گذارده شود مهلت داده »
و بلاي الهی شما را فرا خواهد گرفت). ) .« نمیشوید
اقسام حجّ: ..... ص : 179
فقهاي بزرگ ما با ابهام از آیات قرآن و سنت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و ائمه ص: 180
اهل بیت علیهم السّلام حجّ را به سه قسم تقسیم کردهاند: حجّ تمتع، حجّ قران و افراد.
حجّ تمتع مخصوص کسانی است که فاصله آنها از مکه 48 میل یا بیشتر باشد (حدود 86 کیلومتر) و حجّ قران و افراد، مربوط به
کسانی است که در کمتر از این فاصله زندگی میکنند.
در حجّ تمتع، نخست عمره را بجا میآورند، سپس از احرام بیرون میآیند، بعدا مراسم حجّ را در ایام مخصوصش انجام میدهند،
ولی در حجّ قران و افراد، اول مراسم حجّ بجا میآورده میشود، و بعد از پایان آن مراسم عمره، با این تفاوت که در حجّ قران،
قربانی به همراه میآورند و در حجّ افراد این قربانی نیست.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 197 ] ..... ص : 180
(آیه 197 )- قرآن در این آیه احکام حجّ را تعقیب میکند و دستورات جدیدي میدهد.
الْحَ جُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ). منظور از این ماهها، ماههاي شوال، ذي القعده و ذي ) « حجّ در ماههاي معینی است » : -1 نخست میفرماید
الحجه است.
آنها که حجّ » : -2 سپس به دستور دیگري، در مورد کسانی که با احرام بستن شروع به مناسک حجّ میکنند، اشاره کرده میفرماید
فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلا ) « را بر خود فرض کردهاند (و احرام بستهاند باید بدانند) در حجّ آمیزش جنسی، و گناه و جدال نیست
رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ).
به این ترتیب محیط حجّ باید از تمتعات جنسی و همچنین گناهان و گفتگوهاي بیفایده و جر و بحثها و کشمکشهاي بیهوده پاك
باشد، زیرا محیطی است که روح انسان باید از آن نیرو بگیرد و یکباره از جهان ماده جدا شود، و به عالم ماوراء ماده راه یابد، و در
صفحه 191 از 550
عین حال رشته الفت و اتحاد و اتفاق و برادري در میان مسلمانان محکم گردد و هر کاري که با این امور منافات دارد ممنوع است.
آنچه را از کارهاي خیر انجام » : -3 در مرحله بعد به مسائل معنوي حجّ، و آنچه مربوط به اخلاص است اشاره کرده، میفرماید
وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ). ) « میدهید خدا میداند
و این بسیار لذتبخش است که اعمال خیر در محضر او انجام میشود. ص: 181
زاد و توشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشهها پرهیزکاري است و از من بپرهیزید اي صاحبان » : و در ادامه همین مطلب میفرماید
وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوي وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ). ) « عقل
این جمله ممکن است اشاره لطیفی به این حقیقت بوده باشد که در سفر حجّ موارد فراوانی براي تهیه زادهاي معنوي وجود دارد که
باید از آن غفلت نکنید، در آنجا تاریخ مجسم اسلام است و صحنههاي زنده فداکاري ابراهیم (ع) و جلوههاي خاصی از مظاهر
قرب پروردگار دیده میشود آنها که روحی بیدار و اندیشهاي زنده دارند میتوانند براي یک عمر از این سفر بینظیر روحانی توشه
معنوي فراهم سازند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 198 ] ..... ص : 181
گناهی بر شما نیست که از فضل » : (آیه 198 )- در این آیه به رفع پارهاي از اشتباهات در زمینه مسأله حجّ پرداخته میفرماید
لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّکُمْ). ) « پروردگارتان (و منافع اقتصادي در ایام حجّ) بر خوردار شوید
در زمان جاهلیت هنگام مراسم حجّ هر گونه معامله و تجارت و بارکشی و مسافربري را گناه میدانستند و حجّ کسانی را که چنین
میکردند باطل میشمردند آیه فوق این حکم جاهلی را بیارزش و باطل اعلام کرد و فرمود هیچ مانعی ندارد که در موسم حجّ از
معامله و تجارت حلال که بخشی از فضل خداوند بر بندگان است بهره گیرید و یا کار کنید و از دست رنج خود استفاده کنید،
علاوه بر این، مسافرت مسلمانان از نقاط مختلف به سوي خانه خدا میتواند پایه و اساسی براي یک جهش اقتصادي عمومی در
جوامع اسلامی گردد.
سپس در ادامه همین آیه عطف توجه به مناسک حجّ کرده میفرماید:
فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ). ) « هنگامی که از عرفات کوچ کردید خدا را در نزد مشعر الحرام یاد کنید »
وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ ) « او را یاد کنید همان گونه که شما را هدایت کرد هر چند پیش از آن از گمراهان بودید »
لَمِنَ الضَّالِّینَ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 199 ] ..... ص : 181
اشاره
سپس از آنجا که مردم کوچ میکنند (از مشعر الحرام به سوي سرزمین منی) کوچ » : (آیه 199 )- باز در ادامه همین معنی میفرماید
ثُمَّ أَفِیضُوا مِنْ ص: 182 ) « کنید
حَیْثُ أَفاضَ النَّاسُ)
.در روایات آمده است که قبیله قریش در جاهلیت امتیازات نادرستی براي خود قائل بودند از جمله این که میگفتند: ما نباید در
مراسم حجّ به عرفات برویم زیرا عرفات از حرم مکه بیرون است. قرآن در آیه فوق خط بطلان بر این اوهام کشید و به مسلمانان
صفحه 192 از 550
دستور داد همه با هم در عرفات وقوف کنند و از آنجا همگی به سوي مشعر الحرام و از آنجا به سوي منی کوچ کنند.
وَ اسْتَغْفِرُوا ) « از خدا طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است » : و در پایان دستور به استغفار و توبه میدهد میفرماید
اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
و طلب آمرزش کنید از آن افکار و خیالات جاهلی که مخالف روح مساوات و برابري حجّ است.
در این بخش از آیات به سه موقف حجّ اشاره شده، عرفات که محلی در 20 کیلومتري مکه است سپس وقوف در مشعر الحرام- یا
مزدلفه- و سوم سرزمین منی که محل قربانی و رمی جمرات و پایان داده به احرام و انجام مراسم عید است.
نکتهها: ..... ص : 182
-1 نخستین موقف حجّ- ..... ص : 182
زائران خانه خدا بعد از انجام مراسم عمره راهی مراسم حجّ میشوند و نخستین مرحله همان وقوف در عرفات است- در نامگذاري
سرزمین عرفات به این نام ممکن است اشاره به این حقیقت باشد که این سرزمین محیط بسیار آمادهاي براي معرفت پروردگار و
شناسایی ذات پاك اوست و به راستی آن جذبه معنوي و روحانی که انسان به هنگام ورود در عرفات پیدا میکند با هیچ بیان و
سخنی قابل توصیف نیست تنها باید رفت و مشاهده کرد- همه یکنواخت، همه بیابان نشین، همه از هیاهوي دنیاي مادي و زرق و
برقش فرار کرده در زیر آن آسمان نیلی و در آن هواي پاك از آلودگی گناه، در آنجا که از لابلاي نسیمش صداي زمزمه جبرئیل
و آهنگ مردانه ابراهیم خلیل و طنین حیاتبخش صداي پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله شنیده میشود در این سرزمین خاطرهانگیز
که گویا دریچهاي به جهان ماوراي طبیعت در آن گشوده شده انسان نه تنها از نشئه عرفان ص: 183
پروردگار سرمست میشود و لحظهاي با زمزمه تسبیح عمومی خلقت هماهنگ میگردد بلکه در درون وجود خود، خودش را هم
« عرفات » که عمري است گم کرده و به دنبالش میگردد پیدا میکند و به حال خویشتن نیز عارف میگردد. آري! این سرزمین را
مینامند چه اسم جالب و مناسبی!
-2 مشعر الحرام: دوّمین موقف حجّ- ..... ص : 183
است در آن شب تاریخی (شب دهم ذي الحجه) که زائران خانه خدا پس از طی دوران تربیت خود در « شعور » از ماده « مشعر »
عرفات به آنجا کوچ میکنند و شبی را تا به صبح روي ماسههاي نرم در زیر آسمان پرستاره در سرزمینی که نمونه کوچکی از
محشر کبري و پردهاي از رستاخیز بزرگ قیامت است. آري! در چنان محیط بیآلایش و با صفا و تکان دهنده در درون جامه
معصومانه احرام و روي آن ماسههاي نرم انسان جوشش چشمههاي تازهاي از اندیشه و فکر و شعور در درون خود احساس میکند
مینامند! « مشعر » و صداي ریزش آن را در اعماق قلب خود به روشنی میشنود آنجا را
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 200 ] ..... ص : 183
اشاره
آیه 200
صفحه 193 از 550
شأن نزول: ..... ص : 183
در حدیثی از امام باقر علیه السّلام میخوانیم که: در ایام جاهلیت هنگامی که از مراسم حجّ فارغ میشدند در آنجا اجتماع
میکردند و افتخارات نیاکان خود را بر میشمردند (و افتخارات موهومی براي خود بر میشمردند) آیه نازل شد و به آنها دستور
داد که به جاي این کار (نادرست) ذکر خدا گویند و از نعمتهاي بیدریغ خداوند و مواهب او یاد کنند.
تفسیر: ..... ص : 183
این آیه همچنان ادامه بحثهاي مربوط به حجّ است نخست میگوید:
هنگامی که مناسک (حجّ) خود را انجام دادید ذکر خدا گویید همان گونه که پدران و نیاکانتان را یاد میکردید بلکه از آن بیشتر »
فَإِذا قَضَیْتُمْ مَناسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً). ) « و برتر
منظور از این تعبیر این نیست که هم نیاکانتان را ذکر کنید و هم خدا را، بلکه اشارهاي است به این واقعیت که اگر آنها بخاطر
پارهاي از مواهب لایق یادآوري هستند پس چرا به سراغ خدا نمیروید که تمام عالم هستی و تمام نعمتهاي جهان از ناحیه اوست
صاحب صفات جلال و جمال و ولی نعمت همگان است. ص: 184
در این جا تمام اذکار الهی بعد از مراسم را شامل میشود. « ذکر خدا »
گروهی از مردم میگویند خداوندا! در دنیا به ما نیکی عطا فرما ولی در » : در اینجا مردم را به دو گروه تقسیم میکند میفرماید
فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ). ) « آخرت بهرهاي ندارند
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 201 ] ..... ص : 184
« و گروهی میگویند پروردگارا! به ما نیکی عطا کن و در آخرت نیکی مرحمت فرما و ما را از عذاب آتش نگاهدار » -( (آیه 201
(وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَۀً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَۀً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ).
در حقیقت این قسمت از آیات اشاره به خواستههاي مردم و اهداف آنها در این عبادت بزرگ است، زیرا گروهی هم مواهب مادي
دنیا را میخواهند و هم مواهب معنوي را بلکه زندگی دنیا را نیز به عنوان مقدمه تکامل معنوي میطلبند! در این که منظور از
کسی که خدا به او قلبی شاکر و زبان مشغول به » : در آیه چیست؟ در حدیثی از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم « حَسَ نَۀً »
ذکر حق، و همسري با ایمان که او را در امور دنیا و آخرت یاري کند ببخشد، نیکی دنیا و آخرت را به او داده و از عذاب آتش باز
.« داشته شده
به معنی هر گونه خیر و خوبی است و مفهوم وسیع و گستردهاي دارد که تمام مواهب مادي و معنوي را شامل میشود، « حسنه » البته
بنابراین آنچه در روایت فوق آمده بیان مصداق روشن آن است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 202 ] ..... ص : 184
آنها نصیب » : (آیه 202 )- در این آیه اشاره به گروه دوم کرده (همان گروهی که حسنه دنیا و آخرت را از خدا میطلبند) میفرماید
أُولئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ). ) « و بهرهاي از کسب خود دارند و خداوند سریع الحساب است
صفحه 194 از 550
.« آنها نصیبی در آخرت ندارند » : در حقیقت این آیه نقطه مقابل جملهاي است که در آیات قبل در باره گروه اول آمد که میفرماید
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 203 ] ..... ص : 184
(آیه 203 )- این آیه آخرین آیه است که در اینجا در باره مراسم حجّ، سخن میگوید و سنتهاي جاهلی را در رابطه با تفاخرهاي
موهوم نسبت به نیاکان و گذشتگان در هم میشکند و به آنها توصیه میکند که (بعد از مراسم عید) به یاد خدا باشند برگزیده
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 185
وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ). ) « خدا را در روزهاي معینی یاد کنید » : میفرماید
در این که منظور از این اذکار چیست؟ در احادیث اسلامی به این صورت تعیین شده که بعد از پانزده نماز که آغازش نماز ظهر
روز عید قربان، و پایانش نماز روز سیزدهم است، جملههاي الهامبخش زیر تکرار گردد: اللّه اکبر اللّه اکبر لا اله الّا اللّه و اللّه اکبر و
للّه الحمد اللّه اکبر علی ما هدانا اللّه اکبر علی ما رزقنا من بهیمۀ الانعام.
کسانی که تعجیل کنند و (ذکر خدا را) در دو روز انجام دهند گناهی بر آنان نیست، و » : سپس در دنبال این دستور میافزاید
فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا ) « کسانی که تأخیر کنند (و سه روز انجام دهند نیز) گناهی بر آنها نیست، براي کسانی که تقوا پیشه کنند
إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقی).
این تعبیر در حقیقت، اشاره به نوعی تخییر در اداء ذکر خدا، میان دو روز و سه روز میباشد.
وَ) « تقواي الهی پیشه کنید و بدانید شما به سوي او محشور خواهید شد » : و در پایان آیه، یک دستور کلی به تقوا داده میفرماید
اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ).
این جمله میتواند اشاره به این باشد که مراسم روحانی حجّ، گناهان گذشته شما را پاك کرده، و همچون فرزندي که از مادر
متولد شده است پاك از این مراسم باز میگردید، اما مراقب باشید بعدا خود را آلوده نکنید.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 204 ] ..... ص : 185
اشاره
آیه 204
شأن نزول: ..... ص : 185
نازل شده که مردي زیبا و خوش زبان بود و تظاهر « اخنس بن شریق » در مورد نزول این آیه و دو آیه بعد گفتهاند: این آیات در باره
به دوستی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله میکرد و خود را مسلمان جلوه میداد، و سوگند میخورد که آن حضرت را دوست دارد و به
خدا ایمان آورده، پیامبر هم که مأمور به ظاهر بود با او گرم میگرفت، ولی او در باطن مرد منافقی بود، در یک ماجرا زراعت
بعضی از مسلمانان را آتش زد و چهارپایان آنان را کشت.
این سه آیه نازل شد و به این ترتیب پرده از روي کار او برداشته شد.
صفحه 195 از 550
تفسیر: ..... ص : 185
در این آیه، اشاره سر بستهاي به بعضی از منافقان کرده، میفرماید: ص: 186
و بعضی از مردم چنین هستند که گفتار او در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود (ولی در باطن چنین نیست) و خداوند بر آنچه در »
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی ) « قلب او است گواه میباشد، و او سرسختترین دشمنان است
قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 205 ] ..... ص : 186
میشود، کوشش میکند ј نشانه دشمنی باطنی او این است که وقتی روي بر میگرداند و از نزد تو خا̠ » : (آیه 205 )- سپس میافزاید
وَ إِذا تَوَلَّی سَ عی ) « که در زمین، فساد به راه بیندازد، و زراعت و چهارپایان را نابود کند با این که میداند خدا فساد را دوست ندارد
فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ).
آري! اگر اینها در اظهار دوستی و محبت به پیامبر اسلام و پیروان او صادق بودند هرگز دست به فساد و تخریب نمیزدند، ظاهر
آنان دوستی خالصانه است، اما در باطن، بیرحمترین، و سرسختترین دشمنانند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 206 ] ..... ص : 186
و به او گفته شود از خدا بترس (آتش لجاجت در » (آیه 206 )- در این آیه میافزاید: هنگامی که او را از این عمل زشت نهی کنند
وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ). ) « درونش شعلهور میگردد) و لجاج و تعصب، او را به گناه میکشاند
او نه به اندرز ناصحان، گوش فرا میدهد، و نه به هشدارهاي الهی بلکه پیوسته با غرور و نخوت مخصوص به خود، بر خلاف
آتش دوزخ براي آنها کافی است و » : کاریهایش میافزاید چنین کسی را جز آتش دوزخ رام نمیکند، و لذا در پایان آیه میفرماید
فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ). ) « چه بد جایگاهی است
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 207 ] ..... ص : 186
اشاره
آیه 207
شأن نزول: ..... ص : 186
میگوید: هنگامی که پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله تصمیم گرفت مهاجرت کند، و مشرکان « ثعلبی » مفسر معروف اهل تسنن
اطراف خانه او را براي حمله به او، محاصره کرده بودند دستور داد علی علیه السّلام در بستر او بخوابد و پارچه سبز رنگی که
مخصوص به خود پیغمبر بود روي خود بکشد.
وحی فرستاد که من بین شما برادري ایجاد کردم و عمر یکی از شما را طولانیتر قرار « میکائیل » و « جبرئیل » در این هنگام خداوند به
صفحه 196 از 550
دادم کدامیک از شما حاضر ص: 187
است ایثار به نفس کند؟ هیچ کدام حاضر نشدند به آنها وحی شد اکنون علی علیه السّلام در بستر پیغمبر خوابیده و آماده شده جان
خویش را فداي او سازد به زمین بروید و حافظ و نگهبان او باشید هنگامی که جبرئیل بالاي سر و میکائیل پایین پاي علی علیه
در این هنگام !« به به آفرین به تو اي علی خداوند به واسطه تو بر فرشتگان مباهات میکند » : السّلام نشسته بودند جبرئیل میگفت
نامیده شده است. « لیلۀ المبیت » آیه نازل گردید و به همین دلیل آن شب تاریخی به نام
تفسیر: ..... ص : 186
گر چه این آیه در مورد هجرت پیغمبر و فداکاري علی علیه السّلام نازل شده، ولی مفهوم و محتواي کلی و عمومی دارد. و در واقع
از میان مردم کسانی هستند که جان خود را در » : نقطه مقابل چیزي است که در آیات قبل در مورد منافقان وارد شده بود، میفرماید
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ ) « برابر خشنودي خدا میفروشند، و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است
رَؤُفٌ بِالْعِبادِ).
جمله (وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ) ممکن است اشاره به این باشد که خداوند در عین این که بخشنده جان به انسان است همان را خریداري
و متاع « خدا » و خریدار « انسان » میکند و بالاترین بها را که همان خشنودي اوست به انسان میپردازد! قابل توجه این که فروشنده
و بهاي معامله خشنودي ذات پاك اوست، در حالی که در موارد دیگر بهاي این گونه معاملات را بهشت جاویدان و نجات « جان »
از دوزخ ذکر کرده است.
به هر حال آیه فوق با توجه به شأن نزول یکی از بزرگترین فضائل علی علیه السّلام است که در اکثر منابع اسلامی ذکر شده است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 208 ] ..... ص : 187
(آیه 208 )- صلح جهانی تنها در سایه ایمان! بعد از اشاره به دو گروه (گروه مؤمنان بسیار خالص و منافقان مفسد) در آیات
یا ) « اي کسانی که ایمان آوردهاید، همگی در صلح و آشتی درآیید » : گذشته، همه مؤمنان را در این آیه مخاطب ساخته میفرماید
أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّۀً).
از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که صلح و آرامش تنها در پرتو ایمان ص: 188
امکان پذیر است. اصولا در مقابل عوامل پراکندگی (زبان و نژاد و ...) یک حلقه محکم اتصال در میان قلوب بشر لازم است، این
حلقه اتصال تنها ایمان به خدا است که مافوق این اختلافات است.
وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ). ) « از گامهاي شیطان پیروي نکنید که او دشمن آشکار شما است » : سپس میافزاید
در اینجا نیز این حقیقت تکرار شده که انحراف از صلح و عدالت و تسلیم شدن در برابر انگیزههاي دشمنی و عداوت و جنگ و
خونریزي از مراحل ساده و کوچک شروع میشود، و به مراحل حاد و خطرناك منتهی میگردد.
جمله إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ متضمن استدلال زنده و روشنی است، میگوید دشمنی شیطان با شما چیزي مخفی و پوشیده نیست، او از
آغاز آفرینش آدم براي دشمنی با او کمر بست، با این حال چگونه تسلیم وسوسههاي او میشوید!
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 209 ] ..... ص : 188
صفحه 197 از 550
اگر بعد از (این همه) نشانهها و برنامههاي روشن که به سراغ شما آمده » (آیه 209 )- در این آیه به همه مؤمنان هشدار میدهد که
لغزش کنید و تسلیم وسوسههاي شیطان شوید و گامی بر خلاف صلح و سلام بردارید بدانید (از پنجه عدالت خداوند فرار نتوانید
فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْکُمُ الْبَیِّناتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ). ) « کرد) چرا که خداوند توانا و شکستناپذیر و حکیم است
برنامه روشن، راه روشن و مقصد هم معلوم است با این حال جایی براي لغزش و قبول وسوسههاي شیطانی نیست! اگر منحرف شوید
قطعا مقصر خود شمایید و بدانید خداوند قادر حکیم شما را مجازات عادلانه خواهد کرد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 210 ] ..... ص : 188
اشاره
(آیه 210 )- این آیه گر چه از آیات پیچیده قرآن بنظر میرسد لکن دقت روي تعبیرات آن ابهام را بر طرف میسازد، در اینجا روي
آیا آنها انتظار دارند که خداوند و فرشتگان در سایههاي ابرها به سوي آنها » : سخن به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است، میفرماید
و دلایل دیگري در اختیارشان بگذارند با این که چنین چیزي محال است و به فرض که محال نباشد چه ضرورتی دارد (هَلْ « بیایند
وَ قُضِ یَ الْأَمْرُ). برگزیده تفسیر نمونه، ) « در حالی که کار پایان گرفته است «.( یَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمامِ وَ الْمَلائِکَۀُ
ج 1، ص: 189
در این که منظور از پایان گرفتن کار چیست؟ آنچه به نظر میرسد این است که اشاره به نزول عذاب الهی به کافران لجوج باشد
زیرا ظاهر آیه مربوط به این جهان است.
وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ). ) « و همه کارها به سوي خدا باز میگردد » : و در پایان آیه میفرماید
امور مربوط به ارسال پیامبران و نزول کتابهاي آسمانی و تبیین حقایق بازگشت به او میکند همان گونه که امر حساب و مجازات و
کیفر و پاداش به او باز میگردد.
رؤیت خداوند- ..... ص : 189
بیشک مشاهده حسی تنها در مورد اجسامی صورت میگیرد که داراي رنگ و مکان و محل است بنابراین، در مورد ذات خداوند
که مافوق زمان و مکان است معنی ندارد ذات پاك او نه در دنیا با این چشم دیده میشود و نه در آخرت دلایل عقلی این مسأله به
قدري روشن است که ما را بینیاز از شرح و بسط میکند.
البته مشاهده خداوند با چشم دل هم در این جهان ممکن است و هم در جهان دیگر و مسلما در قیامت که ذات پاك او ظهور و
.«1» بروز قويتري دارد این مشاهده قويتر خواهد بود
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 211 ] ..... ص : 189
(آیه 211 )- این آیه در حقیقت، یکی از مصادیق آیات گذشته است، چرا که در آیات گذشته سخن از مؤمنان و کافران و منافقان
بود، کافرانی که بر اثر لجاجت، آیات و دلایل روشن را نادیده گرفته به بهانه جویی میپرداختند، و بنی اسرائیل یکی از مصادیق
ولی آنها این نشانههاي روشن را «؟ از بنی اسرائیل بپرس، چه نشانههاي روشنی به آنها دادیم » : واضح این معنی هستند میفرماید
صفحه 198 از 550
نادیده گرفتند، و نعمتهاي الهی را در راه غلط صرف کردند (سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ کَمْ آتَیْناهُمْ مِنْ آیَۀٍ بَیِّنَۀٍ).
کسی که نعمت خدا را بعد از آن که به سراغ او آمد تبدیل کند (و از آن سوء استفاده نماید، گرفتار عذاب شدید » : سپس میافزاید
الهی خواهد شد) زیرا خداوند
__________________________________________________
. جلد 4، صفحه 221 تا 250 « پیام قرآن » ذیل آیه 103 سوره انعام و « تفسیر نمونه » 1) براي شرح بیشتر رجوع کنید به )
ص: 190
وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَۀَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ). ) « شدید العقاب است
منظور از تبدیل نعمت این است که انسان امکانات و منابع مادي و معنوي را که در اختیار دارد، در مسیرهاي انحرافی و گناه به کار
گیرد، مسأله تبدیل نعمت، و سرنوشت دردناك ناشی از آن منحصر به بنی اسرائیل نیست، هم اکنون دنیاي صنعتی گرفتار این
بدبختی بزرگ است زیرا با این که خداوند مواهب و نعمتها و امکاناتی در اختیار انسان امروز قرار داده که در هیچ دورانی از تاریخ
سابقه نداشته، ولی بخاطر دوري از تعلیمات الهی پیامبران گرفتار تبدیل نعمت شده و آنها را به صورت وحشتناکی در راه فنا و
نیستی خود به کار گرفته و از آن مخربترین سلاحها، براي ویرانی جهان ساخته و یا از قدرت مادي خویش براي توسعه ظلم و
استعمار و استثمار بهره گرفته و دنیا را به جایگاهی ناامن از هر نظر مبدل کرده است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 212 ] ..... ص : 190
اشاره
آیه 212
شأن نزول: ..... ص : 190
ابن عباس مفسر معروف میگوید: این آیه در باره اقلیت اشرافی و رؤساي قریش نازل شد که زندگی بسیار مرفهی داشتند، و جمعی
از مؤمنان ثابت قدم که از نظر زندگی مادي فقیر و تهیدست بودند را به باد استهزاء میگرفتند و میگفتند: اگر پیامبر صلّی اللّه علیه
و آله شخصیتی داشت و از طرف خدا بود، اشراف بزرگان از او پیروي میکردند، آیه نازل شد و به سخنان بیاساس آنها پاسخ داد.
تفسیر: ..... ص : 190
شأن نزول این آیه مانع از آن نیست که یک قاعده کلی و عمومی از آن استفاده کرده یا آن را مکمل آیه پیشین در باره یهود بدانیم
زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیاةُ الدُّنْیا). ) « زندگی دنیا براي کافران زینت داده شده است » : آیه میگوید
وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا). ) « و افراد با ایمان را که احیانا دستشان تهی است به باد مسخره میگیرند » لذا از باده غرور سرمست شده
آنها در اعلی علیین بهشتند و اینها در درکات جهنم (وَ « این افراد با ایمان و تقوا در قیامت برتر از آنها هستند » این در حالی است که
الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَۀِ).
صفحه 199 از 550
زیرا در آن جهان مقامات معنوي صورت عینی به خود میگیرد و مؤمنان در درجات بالایی قرار خواهند گرفت، آنها گویی بر فراز
آسمانها سیر میکنند در حالی ص: 191
وَ اللَّهُ یَرْزُقُ ) « زیرا خداوند هر کس را بخواهد بیحساب روزي میدهد » که اینها در اعماق زمین میروند و این جاي تعجب نیست
مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ).
اینها در حقیقت بشارت و آرامشی است براي مؤمنان فقیر و هشدار و تهدیدي است براي ثروتمندان مغرور و بیایمان.
بیحساب بودن روزي خداوند نسبت به افراد با ایمان اشاره به این است که هرگز پاداشها و مواهب الهی به اندازه اعمال ما نیست
بلکه مطابق کرم و لطف او است و میدانیم لطف و کرمش حد و حدودي ندارد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 213 ] ..... ص : 191
(آیه 213 )- بعد از بیان حال مؤمنان و منافقان و کفار در آیات پیشین، در این آیه به سراغ یک بحث اصولی و کلی و جامع در
« انسانها (در آغاز) همه امت واحدي بودند » : مورد پیدایش دین و مذهب و اهداف و مراحل مختلف آن میرود نخست میفرماید
(کانَ النَّاسُ أُمَّۀً واحِدَةً).
و در آن روز تضادي در میان آنها وجود نداشت، زندگی بشر و اجتماع او ساده بود، فطرتها دست نخورده، و انگیزههاي هوي و
هوس و اختلاف و کشمکش در میان آنها ناچیز بود. (این مرحله اول زندگی انسانها بود) سپس زندگی انسانها شکل اجتماعی به
خود گرفت زیرا انسان براي تکامل آفریده شده و تکامل او تنها در دل اجتماع تأمین میگردد (و این مرحله دوم زندگی انسانها
بود) ولی به هنگام ظهور اجتماع، اختلافها و تضادها به وجود آمد چه از نظر ایمان و عقیده، و چه از نظر عمل و تعیین حق و حقوق
هر کس و هر گروه در اجتماع، و اینجا بشر تشنه قوانین و تعلیمات انبیاء و هدایتهاي آنها میگردد تا به اختلافات او در جنبههاي
فَبَعَثَ اللَّهُ ) « خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند » مختلف پایان دهد (و این مرحله سوم بود) در اینجا
النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ). و این مرحله چهارم بود.
در اینجا انسانها با هشدارهاي انبیاء و توجه به مبدء و معاد و جهان دیگر که در آنجا پاداش و کیفر اعمال خویش را در مییابند
خداوند با آنها کتاب آسمانی به حق نازل کرد تا برگزیده » : براي گرفتن احکام و قوانین الهی آمادگی پیدا کردند و لذا میفرماید
تفسیر نمونه، ج 1، ص: 192
وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ). ) « در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکومت کند
و به این ترتیب ایمان به انبیاء و تمسک به تعلیمات آنها و کتب آسمانی، آبی بر آتش اختلافات فرو ریخت و آن را خاموش
ساخت- و این مرحله پنجم بود.
این وضع مدتی ادامه یافت ولی کم کم وسوسههاي شیطانی و امواج خروشان هواي نفس، کار خود را در میان گروهی کرد لذا آیه
در آن اختلاف نکردند مگر کسانی که کتاب آسمانی را دریافت داشته بودند و بینات و نشانههاي روشن به آنها رسیده » : میفرماید
وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ ) « بود. آري! آنها، بخاطر انحراف از حق و ستمگري در آن اختلاف کردند
بَغْیاً بَیْنَهُمْ). و این مرحله ششم بود.
در اینجا مردم به دو گروه تقسیم شدند مؤمنان راستین که در برابر حق تسلیم بودند آنها براي پایان دادن به اختلافات جدید به کتب
خداوند مؤمنان از آنها را به حقیقت آنچه در آن اختلاف » : آسمانی و تعلیمات انبیاء باز گشتند و به حق رسیدند و لذا میفرماید
در حالی که افراد بیایمان و ستمگر خود خواه همچنان در گمراهی و اختلاف باقی ماندند « داشتند به فرمان خود هدایت فرمود
(فَهَدَي اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ). و این مرحله هفتم بود.
صفحه 200 از 550
وَ اللَّهُ یَهْدِي مَنْ یَشاءُ إِلی صِ راطٍ ) « خداوند هر که را بخواهد و لایق ببیند به راه مستقیم هدایت میکند » : و در پایان آیه میفرماید
مُسْتَقِیمٍ).
اشاره به این که مشیت الهی که آمیخته با حکمت او است گزاف و بیحساب نیست و از هر گونه تبعیض ناروا بر کنار است. تمام
کسانی که داراي نیت پاك و روح تسلیم در برابر حقند مشمول هدایتهاي او میشوند، اشتباهات عقیدتی آنها اصلاح میگردد و از
روشن بینیهاي مخصوصی بر خوردار میشوند و آنها را از اختلافات و مشاجرات دنیا پرستان بیایمان بر کنار میدارد و آرامش
روح و اطمینان خاطر و سلامت جسم و جان به آنها میبخشد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 214 ] ..... ص : 192
اشاره
آیه 214
شأن نزول: ..... ص : 192
بعضی از مفسران گفتهاند: هنگامی که در جنگ ص: 193
احزاب ترس و خوف و شدت بر مسلمانان غالب شد و در محاصره قرار گرفتند این آیه نازل شد و آنان را به صبر و استقامت دعوت
نمود و یاري نصرت به آنها داد.
تفسیر: ..... ص : 193
از این آیه چنین بر میآید که جمعی از مؤمنان میپنداشتند که عامل اصلی ورود در بهشت تنها اظهار ایمان به خدا است بیآنکه
آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید بیآنکه » : تلاش و کوششی به خرج دهند، قرآن در برابر این تفکر نادرست میفرماید
أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّۀَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ). ) « حوادثی همچون حوادث سخت گذشتگان به شما برسد
همانها که شداید و زیانهاي فراوان به آنها رسید و آنچنان ناراحت و متزلزل شدند که پیامبر الهی و افرادي که ایمان آورده بودند »
مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّی یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللَّهِ). ) «! گفتند: پس یاري خدا کجاست
البته آنها این جمله را به عنوان اعتراض و ایراد نمیگفتند بلکه به عنوان تقاضا و انتظار مطرح میکردند. و چون آنها نهایت
آگاه باشید یاري خدا » استقامت خود را در برابر این حوادث به خرج دادند و دست به دامن الطاف الهی زدند به آنها گفته شد
أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ). ) « نزدیک است
در حقیقت این آیه به یکی از سنن الهی که در همه اقوام جاري بوده است اشاره میکند و به مؤمنان در همه قرون و اعصار هشدار
میدهد که براي پیروزي و موفقیت و نایل شدن به مواهب بهشتی، باید به استقبال مشکلات بروند و فداکاري کنند و این آزمونی
است که مؤمنان را پرورش میدهد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 215 ] ..... ص : 193
صفحه 201 از 550
اشاره
آیه 215
شأن نزول: ..... ص : 193
پیرمردي بزرگ و ثروتمند بود به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عرض کرد از چه چیز صدقه بدهم و به چه کسانی؟ « عمرو بن جموح »
این آیه نازل شد و به او پاسخ گفت.
تفسیر: ..... ص : 193
در قرآن مجید آیات فراوانی در باره انفاق و بخشش در راه خدا آمده است همین امر سبب میشد که در باره جزئیات از پیامبر
یَسْئَلُونَکَ ما ذا ) « از تو سؤال میکنند چه چیز را انفاق کنند » : صلّی اللّه علیه و آله سؤال کنند لذا در آیه مورد بحث میفرماید
یُنْفِقُونَ). ص: 194
بگو هر خیر و نیکی (و هر گونه سرمایه سودمند مادي و معنوي) که انفاق میکنید براي پدر و مادر و نزدیکان و » : سپس میافزاید
قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ). ) « یتیمان و مستمندان و واماندگان در راه، باید باشد
مسلما ذکر این پنج طایفه به عنوان بیان مصداقهاي روشن است و گر نه منحصر به آنها نمیباشد.
وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ). ) « و هر کار خیري انجام میدهید خداوند از آن آگاه است » : و در پایان آیه میفرماید
لزومی ندارد تظاهر کنید، و مردم را از کار خویش آگاه سازید، چه بهتر که براي اخلاص بیشتر انفاقهاي خود را پنهان سازید، زیرا
کسی که پاداش میدهد از همه چیز با خبر است و کسی که جزا به دست اوست حساب همه نزد او است.
معنی وسیعی دارد که تمام اعمال خیر را شامل میشود. « وَ ما تَفْعَلُوا » جمله
آنچه از نیکیها انفاق میکنید) میگوید: انفاق از هر موضوع خوبی میتواند باشد، و تمام نیکیها را ) « ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ » و جمله
شامل میشود از اموال باشد یا خدمات، از موضوعات مادي باشد یا معنوي.
نشان میدهد که مال و ثروت ذاتا چیز بدي نیست، بلکه یکی از بهترین وسایل خیر است، مشروط بر این که « خیر » در ضمن تعبیر به
به نیکی از آن بهرهگیري شود.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 216 ] ..... ص : 194
(آیه 216 )- آیه گذشته عمدتا در مورد انفاق اموال بود و در این آیه سخن از انفاق جانها در راه خدا است و این هر دو در میدان
« جنگ (با دشمن) بر شما مقرر شده است در حالی که از آن اکراه دارید » : فداکاري دوش به دوش یکدیگر قرار دارند. میفرماید
(کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ).
نوشته شده) اشاره به حتمی بودن و قطعی بودن این فرمان الهی است. ) « کُتِبَ » تعبیر به
براي انسانهاي معمولی یک امر طبیعی است که جنگ و لو با دشمن و در راه خدا خوشایند نیست زیرا در جنگ هم تلف اموال و
صفحه 202 از 550
هم نفوس و هم جراحتها ص: 195
و مشقتها است البته براي عاشقان شهادت در راه حق و کسانی که در سطح بالایی از معرفت قرار دارند جنگ با دشمنان حق شربت
گوارایی است که همچون تشنه کامان به دنبال آن میروند و مسلما حساب آنها از حساب توده مردم جدا است.
چه بسا شما » : سپس به یک قانون کلی و اصل اساسی که حاکم بر قوانین تکوینی و تشریعی خداوند است اشاره میکند، میفرماید
وَ عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ). ) « از چیزي اکراه داشته باشید در حالی که براي شما خیر است و مایه سعادت و خوشبختی
چه بسا چیزي را » به عکس کنارهگیري از جنگ و عافیت طلبی ممکن است خوشایند شما نباشد در حالی که واقعا چنین نیست
وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ). ) « دوست داشته باشید و آن براي شما شرّ است
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ). ) « و خدا میداند و شما نمیدانید » : و در پایان میفرماید
پروردگار جهان با این لحن قاطع میگوید که افراد بشر نباید تشخیص خودشان را در مسائل مربوط به سرنوشتشان حاکم سازند چرا
که علم آنها از هر نظر محدود و ناچیز است و معلوماتشان در برابر مجهولات همچون قطرهاي در برابر دریا است. آنها با توجه به
علم محدود خود نباید در برابر احکام الهی روي در هم کشند. باید بطور قطع بدانند که خداوند اگر جهاد و روزه و حجّ را تشریع
کرده همه به سود آنها است، توجه به این حقیقت روح انضباط و تسلیم در برابر قوانین الهی را در انسان پرورش میدهد، و درك و
دید او را از محیطهاي محدود فراتر میبرد و به نامحدود یعنی علم بیپایان خدا پیوند میدهد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 217 ] ..... ص : 195
اشاره
آیه 217
شأن نزول: ..... ص : 195
را طلبید و نامهاي به او داد، به او فرمان داد پس از آن که « عبد اللّه بن جحش » پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله « بدر » پیش از جنگ
پس از آن که نامه » : دو روز راه پیمود، نامه را بگشاید و طبق آن عمل کند، او پس از دو روز طی طریق نامه را گشود و چنین یافت
برگزیده تفسیر نمونه، .« زمینی که بین مکه و طائف است) پیش برو و در آنجا وضع قریش را زیر نظر بگیر ) « نخله » را باز کردي تا
ج 1، ص: 196
را کشتند و قافله را با دو « عمر و بن حضرمی » رسیدند به قافلهاي از قریش بر خورد کردند به آنها حمله کردند « نخله » هنگامی که به
نفر نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آوردند، پیغمبر به آنان فرمود: من به شما دستور نداده بودم که در ماههاي حرام نبرد کنید،
مشرکان نیز زبان به طعن گشودند که محمد صلّی اللّه علیه و آله جنگ و خونریزي را در ماههاي حرام حلال شمرده، آیه مورد
و همراهانش اظهار کردند که در این راه براي درك ثواب جهاد کوشش کردهاند و از « عبد اللّه بن جحش » بحث نازل شد و سپس
پیامبر پرسیدند که آیا اجر مجاهدان را دارند یا نه؟ آیه بعد (آیه 218 ) نازل گردید.
تفسیر: ..... ص : 196
صفحه 203 از 550
از تو در باره جنگ » : این آیه در صدد پاسخ گویی به پارهاي از سؤالات در باره جهاد و استثناهاي آن است، نخست میفرماید
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ). ) « کردن در ماههاي حرام سؤال میکنند
قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ). ) « به آنها بگو: جنگ در آن (گناه) بزرگی است » : سپس میافزاید
و به این ترتیب سنتی را که از زمانهاي قدیم و اعصار انبیاي پیشین در میان عرب در مورد تحریم پیکار در ماههاي حرام (رجب، ذي
القعده، ذي الحجه و محرم) وجود داشته با قاطعیت امضا میکند.
سپس میفرماید: چنین نیست که این قانون استثنایی نداشته باشد، نباید اجازه داد گروهی فاسد و مفسد زیر چتر این قانون هر ظلم و
ولی جلوگیري از راه خدا و کفر ورزیدن نسبت به او » فساد و گناهی را مرتکب شوند درست است که جهاد در ماه حرام مهم است
وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ کُفْرٌ ) « و هتک احترام مسجد الحرام، و خارج کردن و تبعید نمودن ساکنان آن، نزد خداوند از آن مهمتر است
بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ).
وَ الْفِتْنَۀُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ). ) « ایجاد فتنه (و منحرف ساختن مردم از دین خدا) از قتل هم بالاتر است » : سپس میافزاید
چرا که آن جنایتی است بر جسم انسان و این جنایتی است بر جان و روح و ایمان انسان، و بعد چنین ادامه میدهد که مسلمانان
نباید تحت تأثیر تبلیغات ص: 197
و در واقع به کمتر از این « آنها دائما با شما میجنگند تا اگر بتوانند شما را از دینتان باز گردانند » انحرافی مشرکان قرار گیرند، زیرا
قانع نیستند (وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّی یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا).
بنابراین، محکم در برابر آنها بایستید، و به وسوسههاي آنها در زمینه ماه حرام و غیر آن اعتنا نکنید و بعد به مسلمانان در زمینه
هر کس از شما مرتد شود و از دینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال » : بازگشت از دین خدا هشدار جدي داده میگوید
وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ ) « نیک او در دنیا و آخرت بر باد میرود و آنها اهل دوزخند و جاودانه در آن میمانند
فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).
چه مجازاتی از این سختتر و وحشتناکتر که تمام اعمال نیک انسان نابود شود.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 218 ] ..... ص : 197
(آیه 218 )- در این آیه به نقطه مقابل این گروه اشاره کرده و میفرماید:
کسانی که ایمان آوردند و کسانی که هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند (و بر ایمان خود استوار ماندند) آنها امید به »
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ ) « رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است
رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).
آري! این گروه در پرتو این سه کار بزرگ (ایمان، هجرت و جهاد) اگر مرتکب اشتباهاتی نیز بشوند ممکن است مشمول عنایات و
مغفرت الهی گردند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 219 ] ..... ص : 197
اشاره
آیه 219
صفحه 204 از 550
شأن نزول: ...... ص : 197
در مورد نزول این آیه گفتهاند: گروهی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله خدمتش آمدند و عرض کردند حکم شراب و قمار، که
عقل را زایل و مال را تباه میکند بیان فرما. آیه نازل شد و به آنها پاسخ داد.
تفسیر: ..... ص : 197
این آیه از یک سؤال در باره شراب و قمار شروع میشود میفرماید:
یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ). ) « از تو در باره شراب و قمار سؤال میکنند »
در اصطلاح شرع به معنی هر مایع مست کننده است هر چند در لغت براي هر یک از انواع مشروبات الکلی اسمی قرار داده « خمر »
به معنی سهل و آسان است و از آنجا که قمار در نظر بعضی از مردم وسیله آسانی براي نیل به برگزیده تفسیر « میسر » . شده است
نمونه، ج 1، ص: 198
مال و ثروت است به آن میسر گفته شده است.
بگو در این دو، گناه بزرگی است و منافعی (از نظر ظاهر و جنبه مادي) براي مردم ولی گناه آنها از » : سپس در جواب میفرماید
قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما). ) « نفعشان بیشتر است
بنابراین، هیچ انسان عاقلی بخاطر آن نفع کم به این همه زیان تن در نمیدهد.
وَ) « از تو سؤال میکنند چه چیز انفاق کنند » : دومین سؤالی که در این آیه مطرح است، سؤال در باره انفاق است، میفرماید
یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ).
قُلِ الْعَفْوَ). ) « بگو: از مازاد نیازمندیهایتان »
به معنی از بین بردن اثر، حد وسط و میانه هر چیز و مقدار اضافی چیزي، و بهترین قسمت مال آمده است و ممکن است در « عفو »
بگو: » : اینجا به معنی مغفرت و گذشت از لغزش دیگران باشد، و مطابق این معنی تفسیر آیه چنین میشود
.« بهترین انفاق، انفاق عفو و گذشت است
با توجه به اوضاع اجتماعی عرب جاهلی و محل نزول قرآن، مخصوصا مکه و مدینه که از نظر دشمنی و کینه توزي، و عدم گذشت
در حد اعلا بودند، هیچ مانعی ندارد که آنها سؤال از انفاق اموال کنند، ولی نیاز شدید به انفاق عفو، سبب شود که قرآن آنچه را
لازمتر است، در پاسخ بیان کند و این یکی از شؤون فصاحت و بلاغت است که گوینده پاسخ طرف را رها کرده و به مهمتر از آن
میپردازد.
کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیاتِ ) « خداوند آیات خود را چنین بیان میکند شاید تفکر و اندیشه کنید » : و بالاخره در پایان آیه میفرماید
لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 220 ] ..... ص : 198
اشاره
صفحه 205 از 550
آیه 220
شأن نزول: ..... ص : 198
که در آن از نزدیک شدن به اموال و دارایی یتیمان و نیز از خوردن اموال آنها نهی شده مردمی که یتیمی «1» پس از نزول آیاتی
در خانه داشتند، از کفالت وي فاصله گرفتند و حتی گروهی آنان را از خانه خود بیرون کردند و یا در خانه براي آنان وضعی به
وجود آورده بودند که کمتر از بیرون کردن نبود، این عمل هم براي سرپرستان و هم براي یتیمان مشکلات فراوانی به بار میآورد،
__________________________________________________
1) آیه 34 ، سوره اسراء و آیه 10 ، سوره نساء. )
ص: 199
خدمت پیامبر رسیده و از این طرز عمل سؤال کردند در پاسخ آنها این آیه نازل شد.
تفسیر: ..... ص : 199
فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ). ) « در دنیا و آخرت » : در این آیه مرکز اصلی فکر و اندیشه را چنین بیان میکند
در حقیقت با این که انسان مأمور است در برابر خدا و پیامبران وي تسلیم باشد، در عین حال موظف است که این اطاعت فرمان را با
فکر و اندیشه انجام دهد، نه این که کورکورانه پیروي کند. و به عبارت روشنتر، باید از اسرار احکام الهی آگاه گردد، و با درك
صحیح آنها را انجام دهد.
بگو: اصلاح » .( وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی ) « از تو در باره یتیمان سؤال میکنند » : سپس به پاسخ سومین سؤال میپردازد و میفرماید
وَ إِنْ ) « و اگر زندگی خود را با آنان بیامیزید (مانعی ندارد) آنها برادر شما هستند » .( قُلْ إِصْ لاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ ) « کار آنان بهتر است
تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ).
به این ترتیب قرآن، به مسلمانان گوشزد میکند که شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیت سر پرستی یتیمان، و آنها را به حال خود
واگذاردن، کار درستی نیست.
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ). ) « خداوند مفسد را از مصلح میشناسد » سپس اضافه میکند که
آري! و از نیات همه شما آگاه است و آنها را که قصد سوء استفاده از اموال یتیمان دارند، و با آمیختن اموال آنها با اموال خود، به
حیف و میل اموال یتیمان میپردازند، از دلسوزان پاکدل واقعی میشناسد.
خداوند اگر بخواهد میتواند کار را بر شما سخت بگیرد و شما را به زحمت اندازد (و در عین دستور » : و در پایان آیه میفرماید
دادن به سرپرستی یتیمان، دستور دهد که اموال آنها را به کلی از اموال خود جدا سازید، ولی خدا هرگز چنین نمیکند) زیرا او
وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ). ) .« توانا و حکیم است
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 221 ] ..... ص : 199
اشاره
صفحه 206 از 550
آیه 221
شأن نزول: ..... ص : 199
از طرف پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله مأمور شد، که از مدینه به مکه برود، وي به قصد انجام فرمان « مرثد » شخصی به نام
که در زمان جاهلیت او را میشناخت برخورد « عناق » رسولخدا صلّی اللّه علیه و آله وارد مکه شد، و در آنجا با زن زیبایی به نام
ص: 200
که مسلمان شده بود تسلیم خواسته او نشد آن زن تقاضاي ازدواج « مرثد » نمود آن زن او را مانند گذشته به گناه دعوت کرد، اما
جریان را به اطلاع پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله رساند، این آیه نازل شد و بیان داشت که زنان مشرك و بت پرست « مرثد » ، نمود
شایسته همسري و ازدواج با مردان مسلمان نیستند.
تفسیر: ..... ص : 200
با زنان مشرك و بت پرست » : مطابق شأن نزول، این آیه در واقع پاسخ به سؤال دیگري در باره ازدواج با مشرکان است، میفرماید
وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَّ). ) « مادام که ایمان نیارودهاند ازدواج نکنید
وَ لَأَمَۀٌ ) « کنیزان با ایمان از زن آزاد بت پرست بهترند، هر چند زیبایی او شما را به اعجاب وا دارد » : سپس در یک مقایسه میافزاید
مُؤْمِنَۀٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَۀٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ).
بنابراین، هدف از ازدواج تنها کامجویی جنسی نیست، زن شریک عمر انسان و مربی فرزندان اوست نیمی از شخصیت او را تشکیل
میدهد، با این حال چگونه میتوان شرك و عواقب شوم آن را با زیبایی ظاهري و مقداري مال و ثروت، مبادله کرد.
دختران خود را نیز به مردان بت پرست مادامی که ایمان نیاوردهاند ندهید » : سپس به بخش دیگري از این حکم پرداخته میفرماید
(هر چند ناچار شوید آنها را به همسري غلامان با ایمان درآورید زیرا) یک غلام با ایمان از یک مرد آزاد بت پرست بهتر است، هر
وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّی یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ ) « چند (مال و موقعیت و زیبایی او) شما را به اعجاب آورد
أَعْجَبَکُمْ).
بنابراین ازدواج مردان مشرك با زنان مؤمنه نیز ممنوع است بلکه مسأله در این بخش از حکم، سختتر و مشکلتر است، چرا که
تأثیر شوهر بر زن معمولا از تأثیر زن بر شوهر بیشتر است.
آنها- یعنی مشرکان- به سوي آتش » : در پایان آیه نیز دلیل این حکم الهی را براي به کار انداختن اندیشهها بیان میکند، میفرماید
دعوت میکنند، در حالی که خدا (و مؤمنانی که مطیع فرمان او هستند) دعوت به بهشت و آمرزش به فرمانش برگزیده تفسیر
نمونه، ج 1، ص: 201
أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَی الْجَنَّۀِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ). ) « میکند
وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ). ) « و آیات خود را براي مردم روشن میسازد، شاید متذکر شوند » : سپس میافزاید
بعضی از مفسران معاصر، اشاره به نکته ظریفی نمودهاند و آن این که آیه مورد بحث و 21 آیه دیگر که به دنبال آن میآید احکام
مربوط به تشکیل خانواده را در ابعاد مختلف بیان میکند و در این آیات دوازده حکم در این رابطه بیان شده است: 1- حکم
ازدواج با مشرکان 2- تحریم نزدیکی در حال حیض 3- حکم قسم به عنوان مقدمهاي بر مسأله ایلاء (منظور از ایلاء آن است که
صفحه 207 از 550
- کسی سوگند یاد کند با همسرش نزدیکی نکند) 4- حکم ایلاء و به دنبال آن طلاق 5- عدّه نگهداشتن زنان مطلّقه، عدد طلاقها 7
نگهداشتن زن با نیکی یا رها کردن با نیکی 8- حکم شیر دادن نوزادان 9- عدّه زنی که شوهرش وفات کرده 10 - خواستگاري زن
قبل از تمام شدن عدّه او 11 - مهر زنان مطلّقه قبل از دخول 12 - حکم متعه، و این احکام با تذکرات اخلاقی و تعبیراتی که نشان
میدهد مسأله تشکیل خانواده نوعی عبادت پروردگار است، باید همراه با فکر و اندیشه باشد آمیخته شده است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 222 ] ..... ص : 201
اشاره
( (آیه 222
شأن نزول: ..... ص : 201
زنان در هر ماه به مدت، حد اقل سه روز و حد اکثر ده روز، قاعده میشوند، و آن عبارت از خونی است که با اوصاف خاصی که
و آن خون را خون حیض میگویند. « حائض » در کتب فقه آمده از رحم زن خارج میگردد، زن را در چنین حال
جمعی از یهود میگویند معاشرت مردان با این گونه زنان مطلقا حرام است، و لو این که به صورت غذا خوردن سر یک سفره و یا
زندگی در یک اتاق باشد.
در مقابل این گروه، نصاري میگویند: هیچ گونه فرقی میان حالت حیض زن و غیر حیض نیست، همه گونه معاشرت حتی آمیزش
جنسی با آنان بیمانع میباشد! مشرکین عرب، کم و بیش به خلق و خوي یهود انس گرفته بودند و با زنان حائض مانند یهود رفتار
میکردند، همین اختلاف در آیین و افراط و تفریطهاي غیر قابل گذشت، سبب شد که بعضی از مسلمانان از پیغمبر اکرم صلّی اللّه
علیه و آله در این باره ص: 202
سؤال کنند، در پاسخ آنان این آیه نازل گردید.
تفسیر: ..... ص : 202
از تو در باره (خون) حیض سؤال » : در این آیه به سؤال دیگري برخورد میکنیم و آن در باره عادت ماهیانه زنان است، میفرماید
وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذيً). ) « میکنند بگو چیز زیان آوري است
از زنان در حالت قاعدگی کناره گیري نمایید، و با آنها آمیزش جنسی نکنید تا پاك » و بلافاصله میافزاید: حال که چنین است
فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی یَطْهُرْنَ). ) « شوند
زیرا آمیزش جنسی در چنین حالتی، علاوه بر این که تنفرآور است، زیانهاي بسیاري به بار میآورد، که طب امروز نیز آن را اثبات
کرده، از جمله احتمال عقیم شدن مرد و زن، و ایجاد یک محیط مساعد براي پرورش میکرب بیماریهاي آمیزشی (مانند: سفلیس و
سوزاك) و نیز التهاب اعضاء تناسلی زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلی مرد، لذا پزشکان، آمیزش جنسی با چنین
زنانی را ممنوع اعلام میکنند.
صفحه 208 از 550
ولی هنگامی که پاك شوند، از طریقی که خدا به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید که خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست »
فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ). ) « دارد
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 223 ] ..... ص : 202
« همسران شما محل بذرافشانی شما هستند » : (آیه 223 )- در این آیه اشاره زیبایی به هدف نهایی آمیزش جنسی کرده میفرماید
(نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ).
فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ). ) « بنابراین هر زمان بخواهید میتوانید با آنها آمیزش نمایید »
در اینجا زنان تشبیه به مزرعه شدهاند، و این تشبیه ممکن است براي بعضی سنگین آید که چرا اسلام در باره نیمی از نوع بشر چنین
تعبیري کرده است در حالی که نکته باریکی در این تشبیه نهفته است، در حقیقت قرآن میخواهد ضرورت وجود زن را در اجتماع
انسانی نشان دهد که زن وسیله اطفاء شهوت و هوسرانی مردان نیست، بلکه وسیلهاي است براي حفظ حیات نوع بشر، این سخن در
برابر ص: 203
آنها که نسبت به جنس زن همچون یک بازیچه یا وسیله هوسبازي مینگرند، هشداري محسوب میشود.
وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ). ) « با اعمال صالح و پرورش فرزندان صالح، آثار نیکی براي خود از پیش بفرستید » : سپس در ادامه آیه میافزاید
اشاره به این که هدف نهایی از آمیزش جنسی، لذت و کامجویی نیست بلکه باید از این موضوع، براي ایجاد و پرورش فرزندان،
شایسته استفاده کرد و آن را به عنوان یک ذخیره معنوي براي فرداي قیامت از پیش بفرستید، بنابراین در انتخاب همسر، باید اصولی
را رعایت کنید که به این نتیجه مهم منتهی شود.
تقواي الهی پیشه کنید و بدانید او را ملاقات خواهید کرد، و به مؤمنان بشارت » : و در پایان آیه، دستور به تقوا میدهد و میفرماید
بشارت رحمت الهی و سعادت و نجات در سایه تقوا (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ). « دهید
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 224 ] ..... ص : 203
اشاره
( (آیه 224
شأن نزول: ..... ص : 203
میان داماد و دختر یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام عبد اللّه بن رواحه اختلافی روي داد، او سوگند یاد کرد که براي
اصلاح کار آنها هیچ گونه دخالتی نکند و در این راه گامی بر ندارد آیه نازل شد و این گونه سوگندها را ممنوع و بیاساس قلمداد
کرد.
تفسیر: ..... ص : 203
صفحه 209 از 550
این آیه و آیه بعد ناظر به سوء استفاده از مسأله سوگند است. و مقدمهاي محسوب میشود براي بحث آیات آینده که سخن از
خداوند را در معرض سوگندهاي خود براي » : و سوگند در مورد ترك آمیزش جنسی با همسران میگوید، نخست میفرماید « ایلاء »
سخنان شما را میشنود و از نیات شما آگاه « ترك نیکی و تقوا و اصلاح در میان مردم قرار ندهید و (بدانید) خدا شنوا و داناست
است (وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَۀً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
به این ترتیب سوگند یاد کردن جز در مواردي که هدف مهمی در کار باشد عمل نامطلوبی است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 225 ] ..... ص : 203
خداوند شما را بخاطر » : (آیه 225 )- در این آیه براي تکمیل این مطلب مهم که قسم نباید مانع کارهاي خیر شود، میفرماید
سوگندهایی که بدون توجه ص: 204
لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ). ) « یاد میکنید مؤاخذه نخواهد کرد
اما به آنچه دلهاي شما کسب کرده (و سوگندهایی که از روي اراده و اختیار یاد میکنید) مؤاخذه میکند و خداوند آمرزنده و
وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ). ) « داراي حلم است
در این آیه خداوند به دو نوع سوگند اشاره کرده، نوع اول قسمهاي لغو است که هیچ گونه اثري ندارد و نباید به آن اعتنا کرد و
مخالفت آن کفاره ندارد زیرا از روي اراده و تصمیم نیست. نوع دوم سوگندهایی است که از روي اراده و تصمیم انجام میگیرد و
به تعبیر قرآن قلب انسان آن را کسب میکند، این گونه قسم معتبر است و باید به آن پایبند بود، و مخالفت با آن، هم گناه دارد، و
هم موجب کفاره میشود.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 226 ] ..... ص : 204
(آیه 226 )- در دوران جاهلیت زن هیچ گونه ارزش و مقامی در جامعه عرب نداشت و به همین جهت براي جدایی از او و یا تحت
بود به این ترتیب که هر زمان مردي از همسر خود متنفر « ایلاء » فشار قرار دادن زن، طرق زشتی وجود داشت که یکی از آنها
میشد، سوگند یاد میکرد که با او همبستر نگردد و با این راه غیر انسانی همسر خود را در تنگناي شدیدي قرار میداد، نه او را
رسما طلاق میداد و نه بعد از این سوگندها حاضر میشد آشتی کند و زندگی مطلوبی داشته باشد. البته مردان غالبا تحت فشار
قرار نمیگرفتند، چون همسران متعددي داشتند آیه مورد بحث با این سنت غلط مبارزه کرده، و طریق گشودن این سوگند را بیان
کسانی که از زنان خود ایلاء میکنند (سوگند براي ترك آمیزش جنسی میخورند) حق دارند چهار ماه انتظار » : میکند، میفرماید
لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَۀِ أَشْهُرٍ). ) « کشند
این چهار ماه مهلت براي این است که وضع خویش را با همسر خود روشن کنند و زن را از این نابسامانی، نجات دهند. سپس
فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ). ) « اگر (در این فرصت) تصمیم به بازگشت گرفتند، خداوند آمرزنده و مهربان است » : میافزاید
آري! خداوند گذشته او را در این مسأله و همچنین شکستن سوگند را بر او ص: 205
میبخشد- هر چند کفاره آن چنانکه خواهیم گفت به وقت خود باقی است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 227 ] ..... ص : 205
وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ ) « و اگر تصمیم به جدایی گرفتند (آن هم با شرایطش مانعی ندارد) خداوند شنوا و دانا است » -( (آیه 227
صفحه 210 از 550
اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
و هر گاه مرد هیچ یک از این دو راه را انتخاب نکند، نه به زندگی سالم زناشویی باز گردد، و نه او را با طلاق رها سازد، در اینجا
حاکم شرع دخالت میکند و مرد را به زندان میاندازد و بر او سخت میگیرد که بعد از گذشتن چهار ماه مجبور شود یکی از دو
راه را انتخاب کند و زن را از حال بلاتکلیفی در آورد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 228 ] ..... ص : 205
(آیه 228 )- در آیه قبل سخن از طلاق بود و در این آیه بخشی از احکام طلاق و آنچه مربوط به آن است بیان میشود و در مجموع
وَ) « زنان مطلّقه باید به مدت سه بار پاك شدن را انتظار بکشند » : پنج حکم در آن بیان شده، نخست در باره عدّه میفرماید
الْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَۀَ قُرُوءٍ).
در آیه فوق به معنی ایام پاکی زن میباشد، و از آنجا که طلاق باید در حال پاکی که با شوهر خود آمیزش جنسی نکرده « قُرُوءٍ »
باشد انجام گیرد این پاکی یک مرتبه محسوب میشود، و هنگامی که بعد از آن دو بار عادت ببیند و پاك شود، به محض این که
پاکی سوم به اتمام رسید و لحظهاي عادت شد عدّه تمام شده و ازدواج او در همان حال جایز است.
براي آنها حلال نیست که آنچه را در رحم آنان آفریده شده کتمان کنند، اگر به خدا و روز رستاخیز » دومین حکم، این است که
وَ لا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ). ) « ایمان دارند
قابل توجه این که مسأله آغاز و پایان ایام عدّه را که معمولا خود زن میفهمد، نه دیگري بر عهده او گذارده و گفتار او را سند قرار
داده است.
همسران آنها براي » : سومین حکمی که از آیه استفاده میشود، این است که شوهر در عدّه طلاق رجعی، حق رجوع دارد، میفرماید
وَ) « رجوع به آنها (و از سر گرفتن زندگی زناشویی) در این مدت عدّه (از دیگران) سزاوارترند هرگاه خواهان اصلاح باشند
بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً). ص: 206
در واقع در موقعی که زن در عدّه طلاق رجعی است، شوهر میتواند بدون هیچ گونه تشریفات، زندگی زناشویی را از سر گیرد، با
هر سخن و یا عملی که به قصد بازگشت باشد این معنی حاصل میشود.
و براي زنان همانند وظایفی که بر دوش آنها است حقوق شایستهاي قرار داده شده » : سپس به بیان چهارمین حکم پرداخته میفرماید
وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَۀٌ). ) « و مردان بر آنها برتري دارند
بنابراین همانطور که براي مرد حقوقی بر عهده زنان گذارده شده، همچنین زنان حقوقی بر مردان دارند که آنها موظف به رعایت
آنند.
با توجه به اختلاف دامنه داري که بین نیروهاي جسمی و روحی زن و مرد وجود دارد مدیریت خانواده بر عهده مرد و معاونت آن
بر عهده زن گذارده شده است و این تفاوت مانع از آن نخواهد بود که از نظر مقامات معنوي و دانش و تقوي گروهی از زنان از
بسیاري از مردان پیشرفتهتر باشند.
که به معنی کار نیک و معقول و منطقی است، در این آیات دوازده بار تکرار شده تا هشداري به مردان و زنان باشد « معروف » واژه
که هرگز از حق خود سوء استفاده نکنند بلکه با احترام به حقوق متقابل یکدیگر در تحکیم پیوند زناشویی و جلب رضاي الهی
بکوشند.
وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ). و این اشارهاي است به این که حکمت و تدبیر ) « خداوند توانا و حکیم است » : و بالاخره در پایان آیه میخوانیم
الهی، ایجاب میکند که هر کس در جامعه به وظایفی بپردازد که قانون آفرینش براي او تعیین کرده است، و با ساختمان جسم و
صفحه 211 از 550
جان او هماهنگ است. حکمت خداوند ایجاب میکند که در برابر وظایفی که بر عهده زنان گذارده، حقوق مسلّمی قرار گیرد، تا
تعادلی میان وظیفه حق برقرار شود.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 229 ] ..... ص : 206
اشاره
( (آیه 229
شأن نزول: ..... ص : 206
زنی خدمت یکی از همسران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسید و از شوهرش شکایت کرد که او پیوسته وي را طلاق میدهد و سپس
، رجوع میکند تا به این وسیله به زیان و ضرر افتد و در جاهلیت چنین بود که مرد حق داشت همسرش برگزیده تفسیر نمونه، ج 1
ص: 207
را هزار بار طلاق بدهد و رجوع کند و حدي بر آن نبود، هنگامی که این شکایت به محضر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله رسید،
آیه نازل شد و حد طلاق را سه بار قرار داد.
تفسیر: ..... ص : 207
براي اصلاح وضع خانواده و جلوگیري از جدایی و تفرقه است، ولی بعضی « رجوع » و « عده » در آیه قبل به اینجا رسیدیم که قانون
از تازه مسلمانان مطابق دوران جاهلیت، از آن سوء استفاده میکردند، و براي این که همسر خود را تحت فشار قرار دهند پی در پی
طلاق (منظور » : او را طلاق داده و رجوع میکردند این آیه نازل شد و از این عمل زشت و ناجوانمردانه جلوگیري کرد، میفرماید
الطَّلاقُ مَرَّتانِ). ) « طلاقی است که رجوع و بازگشت دارد) دو مرتبه است
البته باید در جلسات متعدد واقع شود و در یک مجلس انجام نمیشود.
در هر یک از این دو بار باید همسر خود را بطور شایسته نگاهداري کند و آشتی نماید، یا با نیکی او را رها سازد » : سپس میافزاید
فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ). ) « و براي همیشه از او جدا شود
بنابراین طلاق سوم، رجوع و بازگشتی ندارد، و هنگامی که دو نوبت کشمکش و طلاق و سپس صلح و رجوع انجام گرفت، باید
کار را یکسره کرد.
منظور از جدا شدن با احسان و نیکی این است که حقوق آن زن را بپردازد و بعد از جدایی پشت سر او سخنان نامناسب نگوید، و
مردم را نسبت به او بدبین نسازد، و امکان ازدواج را از او نگیرد. بنابراین جدایی نیز باید توأم با احسان گردد.
وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا ) « براي شما حلال نیست که چیزي را از آنچه به آنها دادهاید پس بگیرید » : و لذا در ادامه آیه میفرماید
مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً).
بنابراین، شوهر نمیتواند هنگام جدایی چیزي را که به عنوان مهر به زن داده است باز پس گیرد.
صفحه 212 از 550
در ادامه آیه به مسأله طلاق خلع اشاره کرده میگوید: تنها در یک فرض باز پس گرفتن مهر مانعی ندارد و آن در صورتی است که
« دو همسر از این بترسند که با ادامه زندگی زناشویی حدود الهی را برپا ندارند » زن تمایل به ادامه زندگی زناشویی نداشته باشد، و
(إِلَّا أَنْ یَخافا أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ). ص: 208
و طلاق بگیرد « اگر بترسید که حدود الهی را رعایت نکنند، گناهی بر آن دو نیست که زن فدیه (عوضی) بپردازد » : سپس میافزاید
(فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ).
در حقیقت در اینجا سر چشمه جدایی، زن است، و او باید غرامت این کار را بپردازد و به مردي که مایل است، با او زندگی کند
اجازه دهد با همان مهر، همسر دیگري انتخاب کند.
و در پایان آیه به تمام احکامی که در این آیه بیان شده اشاره کرده میفرماید:
تِلْکَ حُ دُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ ) « اینها حدود و مرزهاي الهی است از آن تجاوز نکنید و آنها که از آن تجاوز میکنند ستمگرانند »
مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 230 ] ..... ص : 208
اشاره
( (آیه 230
شأن نزول: ..... ص : 208
در حدیثی آمده است که زنی خدمت پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله رسید و عرض کرد: من همسر پسر عمویم بودم او سه بار مرا
طلاق داد، پس از او با مردي ازدواج کردم، اتفاقا او هم مرا طلاق داد، آیا میتوانم به شوهر اولم باز گردم؟
حضرت فرمود: نه، تنها در صورتی میتوانی که با همسر دوم آمیزش جنسی کرده باشی، در این هنگام آیه نازل شد.
تفسیر: ..... ص : 208
اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را » : این آیه در حقیقت حکم تبصرهاي دارد که به حکم سابق ملحق میشود میفرماید
طلاق داد، زن بر او بعد از آن حلال نخواهد شد مگر این که همسر دیگري (به ازدواج دائمی) انتخاب کند (و با او آمیزش جنسی
نماید در این صورت اگر همسر دوم) او را طلاق داد، گناهی ندارد که آن دو بازگشت کنند، (و آن زن با همسر اولش بار دیگر
فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّی تَنْکِحَ ) « ازدواج نماید) مشروط بر این که امید داشته باشد که حدود الهی را محترم میشمرند
زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یَتَراجَعا إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ).
وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ یُبَیِّنُها لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ). ) « اینها حدود الهی است که براي افرادي که آگاهند بیان میکند » و در پایان تأکید میکند
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 231 ] ..... ص : 208
صفحه 213 از 550
(آیه 231 )- باز هم محدودیتهاي دیگر طلاق! به دنبال آیات گذشته این ص: 209
هنگامی » : آیه نیز اشاره به محدودیتهاي دیگري در امر طلاق میکند تا از نادیده گرفتن حقوق زن جلوگیري کند در آغاز میگوید
که زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهاي عدّه رسیدند (باز میتوانید با آنها آشتی کنید) یا به طرز پسندیدهاي آنها را نگاه
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ). ) « دارید، و یا به طرز پسندیدهاي رها سازید
یا صمیمانه تصمیم به ادامه زندگی زناشویی بگیرید و یا اگر زمینه را مساعد نمیبینید با نیکی از هم جدا شوید.
وَ لا تُمْسِکُوهُنَّ ضِراراً ) « هرگز بخاطر ضرر زدن و تعدي کردن آنها را نگه ندارید » : سپس به مفهوم مقابل آن اشاره کرده میفرماید
لِتَعْتَدُوا).
است، زیرا در جاهلیت گاه بازگشت به زناشویی را وسیله انتقامجویی قرار میدادند، لذا با لحن « معروف » این جمله تفسیر کلمه
.« هرگز نباید چنین فکري در سر بپرورانید » : قاطعی میگوید
وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ). ) « چرا که هر کس چنین کند به خویشتن ظلم و ستم کرده »
وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً). ) « آیات خدا را به استهزاء نگیرید » : سپس به همگان هشدار میدهد و میفرماید
بنابراین نباید با چشم پوشی از روح احکام الهی و چسبیدن به ظواهر خشک و قالبهاي بی روح، آیات الهی را بازیچه و ملعبه خود
نعمت خدا را بر خود به یاد آورید و آنچه از کتاب » : قرار داد که گناه این کار شدیدتر، و مجازاتش دردناکتر است. سپس میافزاید
وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَۀِ ) « آسمانی و دانش بر شما نازل کرده و شما را با آن پند میدهد
یَعِظُکُمْ بِهِ).
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ). ) « و تقواي الهی پیشه کنید و بدانید خداوند به هر چیزي داناست »
جمله فوق، هشدار میدهد که در مورد حقوق زنان، از موقعیت خود سوء استفاده نکنند و بدانند که خداوند حتی از نیات آنها آگاه
است.
ص: 210
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 232 ] ..... ص : 210
اشاره
( (آیه 232
شأن نزول: ..... ص : 210
خواهري به نام جملاء داشت که از همسرش طلاق گرفته بود، بعد از « معقل بن یسار » یکی از یاران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به نام
پایان عدّه مایل بود بار دیگر به عقد همسرش درآید، ولی برادرش از این کار مانع شد، آیه نازل شد و او را از مخالفت با چنین
ازدواجی نهی کرد.
تفسیر: ..... ص : 210
صفحه 214 از 550
شکستن یکی دیگر از زنجیرهاي اسارت- در زمان جاهلیت زنان در زنجیر اسارت مردان بودند و مجبور بودند زندگی خود را طبق
تمایلات مردان خودکامه تنظیم کنند.
از جمله در انتخاب همسر به خواسته و میل زن هیچ گونه اهمیتی داده نمیشد، حتی اگر زن با اجازه ولی، ازدواج میکرد سپس از
همسرش جدا میشد باز پیوستن او به همسر اول بستگی به اراده مردان فامیل داشت و بسیار میشد با این که زن و شوهر بعد از
جدایی علاقه به باز گشت داشتند مردان خویشاوند روي پندارها و موهوماتی مانع میشدند، قرآن صریحا این روش را محکوم
کرده میگوید:
هنگامی که زنان را طلاق دادید و عدّه خود را به پایان رسانیدند، مانع آنها نشوید که با همسران (سابق) خویش ازدواج کنند اگر »
وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ یَنْکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَراضَوْا ) « در میان آنها رضایت به طرز پسندیدهاي حاصل شود
بَیْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ).
این دستوري است که تنها افرادي از شما که ایمان به خدا و روز قیامت » : سپس در ادامه آیه، بار دیگر هشدار میدهد و میفرماید
ذلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ). ) « دارند از آن پند میگیرند
این براي پاکی و نموّ (خانوادههاي شما) مؤثرتر و براي شستن آلودگیها مفیدتر است و خدا » : و باز براي تأکید بیشتر میگوید
ذلِکُمْ أَزْکی لَکُمْ وَ أَطْهَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ). ) « میداند و شما نمیدانید
این بخش از آیه، در واقع میگوید: این احکام همه به نفع شما بیان شده منتهی کسانی میتوانند از آن بهره گیرند که سرمایه ایمان
به مبدء و معاد را داشته باشند، و بتوانند تمایلات خود را کنترل کنند.
ص: 211
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 233 ] ..... ص : 211
(آیه 233 )- هفت دستور در باره شیر دادن نوزادان! این آیه که در واقع ادامه بحثهاي مربوط به مسائل ازدواج و زناشویی است، به
شیر دادن) رفته و جزئیات آن را باز گو میکند. ) « رضاع » سراغ یک مسأله مهم یعنی مسأله
وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ). ) « مادران فرزندان خود را دو سال تمام شیر میدهند » : -1 نخست میگوید
بنابراین، هر چند ولایت بر اطفال صغیر به عهده پدر گذاشته شده است اما حق شیر دادن در دو سال شیر خوارگی به مادر داده شده
و او است که میتواند در این مدت از فرزند خود نگاهداري کند و به اصطلاح حق حضانت در این مدت از آن مادر است. و این
یک حق دو جانبه است که هم براي رعایت حال فرزند است و هم رعایت عواطف مادر.
لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمَّ الرَّضاعَۀَ). ) « این براي کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را کامل کند » : -2 سپس میافزاید
یعنی مدت شیر دادن طفل لازم نیست، همواره دو سال باشد، دو سال براي کسی است که میخواهد شیر دادن را کامل کند، ولی
مادران حق دارند با توجه به وضع و رعایت سلامت او این مدت را کمتر کنند.
-3 هزینه زندگی مادر از نظر غذا و لباس در دوران شیر دادن بر عهده پدر نوزاد است تا مادر با خاطري آسوده بتواند فرزند را شیر
دهد. لذا در ادامه آیه میفرماید:
وَ عَلَی الْمَوْلُودِ لَهُ ) « و بر آن کسی که فرزند براي او متولد شده (پدر) لازم است، خوراك و پوشاك مادران را بطور شایسته بپردازد »
رِزْقُهُنَّ وَ کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ).
پدر) قابل توجه است، گویی میخواهد ) « اب» کسی که فرزند براي او متولد شده) به جاي تعبیر به ) « الْمَوْلُودِ لَهُ » در اینجا تعبیر به
صفحه 215 از 550
عواطف پدر را در راه انجام وظیفه مزبور، بسیج کند، یعنی اگر هزینه کودك و مادرش در این موقع بر عهده مرد گذاشته شده به
خاطر این است که فرزند او و میوه دل اوست، نه یک فرد بیگانه.
بطور شایسته) نشان میدهد که پدران در مورد لباس و غذاي مادر، باید آنچه شایسته و متعارف و مناسب ) « معروف » توصیف به
حال او است را در نظر ص: 212
بگیرند، نه سختگیري کنند و نه اسراف.
لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَها). ) « هیچ کس موظف نیست بیش از مقدار توانایی خود را انجام دهد » : و براي توضیح بیشتر میفرماید
نه مادر (بخاطر اختلاف با پدر) حق دارد به کودك ضرر زند، و نه پدر » : -4 سپس به بیان حکم مهم دیگري پرداخته، میفرماید
لا تُضَارَّ والِدَةٌ بِوَلَدِها وَ لا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ). ) «( (بخاطر اختلاف با مادر
یعنی هیچ یک از این دو حق ندارند سرنوشت کودك را مال المصالحه اختلاف خویش قرار دهند و بر جسم و روح نوزاد، ضربه
وارد کنند.
-5 سپس به حکم دیگري مربوط به بعد از مرگ پدر میپردازد میفرماید:
وَ عَلَی الْوارِثِ مِثْلُ ذلِکَ). ) « و بر وارث او نیز لازم است این کار را انجام دهد »
یعنی: آنها باید نیازهاي مادر را در دورانی که به کودك شیر میدهد تأمین کنند.
-6 در ادامه آیه، سخن از مسأله باز داشتن کودك از شیر به میان آمده اختیار آن را به پدر و مادر واگذاشته، هر چند در جملههاي
سابق، زمانی براي شیر دادن کودك تعیین شده بود ولی پدر و مادر با توجه به وضع جسمی و روحی او، و توافق با یکدیگر
اگر آن دو با رضایت و مشورت یکدیگر بخواهند کودك را » : میتوانند کودك را در هر موقع مناسب از شیر باز دارند، میفرماید
فَإِنْ أَرادا فِصالًا عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ ) « (زودتر از دو سال یا بیست و یک ماه) از شیر باز گیرند گناهی بر آنها نیست
عَلَیْهِما).
-7 گاه میشود که مادر از حق خود در مورد شیر دادن و حضانت و نگاهداري فرزند خودداري میکند و یا به راستی مانعی براي
اگر (با عدم توانایی یا عدم موافقت مادر) » : او پیش میآید، در این صورت باید راه چارهاي اندیشید و لذا در ادامه آیه میفرماید
وَ إِنْ أَرَدْتُمْ ) « خواستید دایهاي براي فرزندان خود بگیرید، گناهی بر شما نیست، هر گاه حق گذشته مادر را بطور شایسته بپردازید
أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلادَکُمْ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِذا سَلَّمْتُمْ ما آتَیْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ). ص: 213
بنابراین، انتخاب دایه به جاي مادر، بیمانع است مشروط بر این که این امر سبب از بین رفتن حقوق مادر، نسبت به گذشته نشود.
وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ ) « تقواي الهی پیشه کنید و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید بیناست » و در پایان آیه به همگان هشدار میدهد که
اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ).
مبادا کشمکش میان مرد و زن، روح انتقامجویی را در آنها زنده کند و سرنوشت یکدیگر و یا کودکان مظلوم را به خطر اندازد،
همه باید بدانند خدا دقیقا مراقب آنها است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 234 ] ..... ص : 213
(آیه 234 )- خرافاتی که زنان را بیچاره میکرد! یکی از مسائل و مشکلات اساسی زنان ازدواج بعد از مرگ شوهر است. از طرفی
رعایت حریم زندگانی زناشویی حتی بعد از مرگ همسر موضوعی است فطري و لذا همیشه در قبایل مختلف آداب و رسوم
گوناگونی براي این منظور بوده است گر چه گاهی در این رسوم آن چنان افراط میکردند که عملا زنان را در بن بست و اسارت
قرار میدادند و گاهی جنایتآمیزترین کارها را در مورد او مرتکب میشدند به عنوان نمونه! بعضی از قبایل پس از مرگ شوهر،
صفحه 216 از 550
زن را آتش زده و یا بعضی او را با مرد دفن میکردند، برخی زن را براي همیشه از ازدواج مجدد محروم ساخته و گوشهنشین
میکردند و در پارهاي از قبایل زنها موظف بودند مدتی کنار قبر شوهر زیر خیمه سیاه و چرکین با لباسهاي مندرس و کثیف دور از
هر گونه آرایش و زیور و حتی شستشو به سر برده و بدین وضع شب و روز خود را بگذرانند. این آیه بر تمام این خرافات و جنایات
خط بطلان کشیده و به زنان بیوه اجازه میدهد بعد از نگاهداري عدّه و حفظ حریم زوجیت گذشته اقدام به ازدواج کنند،
کسانی که از شما میمیرند و همسرانی از خود باقی گذارند، آنها باید چهار ماه و ده روز انتظار بکشند و هنگامی که » : میفرماید
و با مرد دلخواه خود ازدواج « مدّتشان سر آمد، گناهی بر شما نیست که هر چه میخواهند در باره خودشان بطور شایسته انجام دهند
کنند. (وَ الَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَۀَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما فَعَلْنَ فِی
أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ). ص: 214
و از آنجا که گاه اولیاء و بستگان زن، دخالتهاي بیمورد در کار او میکنند و یا منافع خویش را در ازدواج آینده زن در نظر
و هر کس « خداوند از هر کاري که انجام میدهید آگاه است » : میگیرند، در پایان آیه خداوند به همه هشدار میدهد و میفرماید
را به جزاي اعمال نیک و بد خود میرساند (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 235 ] ..... ص : 214
(آیه 235 )- در این آیه به یکی از احکام مهم زنانی که در عدّه هستند (به تناسب بحثی که در باره عدّه وفات گذشت) اشاره کرده،
گناهی بر شما نیست که از روي کنایه (از زنانی که در عدّه وفات هستند) خواستگاري کنید، و یا در دل تصمیم داشته » : میفرماید
باشید، خدا میدانست شما به یاد آنها خواهید افتاد، ولی با آنها در تنهایی با صراحت وعده ازدواج نگذارید، مگر این که به طرز
وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَۀِ النِّساءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ ) « شایستهاي (با کنایه) اظهار کنید
وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِ  را إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً).
در حقیقت این یک امر طبیعی است که با فوت شوهر، زن به سرنوشت آینده خود فکر میکند و مردانی نیز ممکن است- بخاطر
شرایط سهلتر که زنان بیوه دارند- در فکر ازدواج با آنان باشند.
وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّی یَبْلُغَ ) « ولی در هر حال) عقد نکاح را نبندید تا عدّه آنها به سر آید ) » : سپس در ادامه آیه میفرماید
الْکِتابُ أَجَلَهُ).
و بطور مسلم اگر کسی در عدّه، عقد ازدواج ببندد باطل است، بلکه اگر آگاهانه این کار را انجام دهد سبب میشود که آن زن
براي همیشه نسبت به او حرام گردد.
بدانید خداوند آنچه را در دل دارید میداند، از مخالفت او بپرهیزید و بدانید که خداوند آمرزنده و » : و به دنبال آن میفرماید
و در مجازات بندگان عجله نمیکند (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ). « داراي حلم است
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 236 ] ..... ص : 214
(آیه 236 )- باز در ادامه احکام طلاق در این آیه و آیه بعد احکام دیگري ص: 215
گناهی بر شما نیست اگر زنان را قبل از این که با آنها تماس پیدا کنید (و آمیزش جنسی انجام » : بیان شده است نخست میفرماید
لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّساءَ ما لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَۀً). ) « دهید) و تعیین مهر نمایید، طلاق دهید
البته این در صورتی است که مرد یا زن و مرد بعد از عقد ازدواج و پیش از عمل زناشویی، متوجه شوند که به جهاتی نمیتوانند با
صفحه 217 از 550
هم زندگی کنند، چه بهتر که در این موقع با طلاق از هم جدا شوند، زیرا در مراحل بعد کار مشکلتر میشود.
وَ) « در چنین حالی باید آنها را (با هدیه مناسبی) بهرهمند سازید » : سپس به بیان حکم دیگري در این رابطه میپردازد و میفرماید
مَتِّعُوهُنَّ).
بر آن کسی که توانایی » : ولی در پرداخت این هدیه، قدرت و توانایی شوهر نیز باید در نظر گرفته شود، و لذا در دنباله آیه میگوید
دارد به اندازه تواناییش، و بر آن کس که تنگدست است به اندازه خودش هدیه شایستهاي لازم است، و این حقی است بر
عَلَی الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَی الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَ  قا عَلَی الْمُحْسِنِینَ). ) « نیکوکاران
توانگران باید به اندازه خود و تنگدستان نیز در خور تواناییشان این هدیه را بپردازند از آنجا که این هدیه اثر قابل ملاحظهاي در
جلوگیري از حس انتقامجویی و رهایی زن از عقدههایی که ممکن است، بر اثر گسستن پیوند زناشویی حاصل شود در آیه فوق آن
یعنی باید آمیخته با روح نیکوکاري و « این عمل بر نیکوکاران لازم است » : را وابسته به روحیه نیکوکاري و احسان کرده و میگوید
مسالمت باشد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 237 ] ..... ص : 215
(آیه 237 )- در این آیه سخن از زنانی به میان آمده که براي آنها تعیین مهر شده است ولی قبل از آمیزش و عروسی، جدا میشوند،
اگر آنها را طلاق دهید پیش از آن که با آنان تماس پیدا کنید (و آمیزش انجام شود) در حالی که مهري براي آنها » : میفرماید
وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْ تُمْ لَهُنَّ ) « تعیین کردهاید، لازم است نصف آنچه را تعیین کردهاید به آنها بدهید
فَرِیضَۀً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ).
این حکم قانونی مسأله است، که به زن حق میدهد نصف تمام مهریه را بدون کم و کاست بگیرد هر چند آمیزشی حاصل نشده
باشد. ص: 216
مگر این که آنها حق خود را ببخشند (و یا اگر صغیر و سفیه » : ولی بعد به سراغ جنبههاي اخلاقی و عاطفی میرود و میفرماید
إِلَّا أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِي بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ). ) « هستند، ولی آنها یعنی) آن کس که گره ازدواج به دست اوست آن را ببخشد
عفو و گذشت شما (و پرداختن تمام مهر) به پرهیزکاري نزدیکتر است و گذشت و نیکوکاري را در میان » : در جمله بعد میگوید
وَ أَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوي وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ ) « خود فراموش نکنید که خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست
بَصِیرٌ).
در این مسائل تأکید میکند، که حتی طلاق و جدایی آمیخته با نزاع و « احسان » و « معروف » لحن مجموعه آیه، بر اصل اساسی
کشمکش و تحریک روح انتقامجویی نباشد بلکه بر اساس بزرگواري و احسان و عفو و گذشت، قرار گیرد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 238 ] ..... ص : 216
اشاره
( (آیه 238
شأن نزول: ..... ص : 216
صفحه 218 از 550
جمعی از منافقان گرمی هوا را بهانه براي ایجاد تفرقه در صفوف مسلمین قرار داده بودند و در نماز جماعت شرکت نمیکردند، و
به دنبال آنها بعضی از مؤمنین نیز از شرکت در جمات خودداري کرده بودند، پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله از این جهت ناراحت
بود حتی آنها را تهدید به مجازات شدید کرد، لذا در حدیثی نقل شده که پیامبر در گرماي فوق العاده نیمروز تابستان نماز (ظهر) را
با جماعت میگذارد و این نماز براي اصحاب و یاران سختترین نماز بود، بطوري که پشت سر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله یک
صف یا دو صف بیشتر نبود، در اینجا فرمود: من تصمیم گرفتهام خانه کسانی که در نماز ما شرکت نمیکنند بسوزانم، آیه نازل شد
و اهمیت نماز ظهر را (با جماعت) تأکید کرد.
تفسیر: ..... ص : 216
اهمیت نماز، مخصوصا نماز وسطی- از آنجا که نماز مؤثرترین رابطه انسان با خداست، در آیات قرآن تأکید فراوانی روي آن شده،
« در انجام همه نمازها مخصوصا نماز وسطی، مداومت کنید و در حفظ آن کوشا باشید » : از جمله در آیه مورد بحث میفرماید
(حافِظُوا عَلَی الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی).
وَ قُومُوا لِلَّهِ ص: 217 ) « و با خضوع و خشوع و توجه کامل، براي خدا بپا خیزید »
قانِتِینَ)
« صلاة وسطی » .مبادا گرما و سرما گرفتاریهاي دنیا و پرداختن به مال و همسر و فرزند، شما را از این امر مهم باز دارد. منظور از
(نماز میانه) همان نماز ظهر است.
تأکید روي این نماز بخاطر این بوده که بر اثر گرمی هواي نیمروز تابستان، یا گرفتاریهاي شدید کسب و کار نسبت به آن کمتر
اهمیت میدادند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 239 ] ..... ص : 217
(آیه 239 )- در این آیه تأکید میکند که در سختترین شرایط حتی در صحنه جنگ نباید نماز فراموش شود. منتها در چنین
وضعی، بسیاري از شرایط نماز همچون رو به قبله بودن و انجام رکوع و سجود بطور متعارف، ساقط میشود.
و رکوع و سجود را با « و اگر (بخاطر جنگ یا خطر دیگري) بترسید باید (نماز را) در حال پیاده یا سواره انجام دهید » : لذا میفرماید
ایماء و اشاره بجا آورید (فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُکْباناً).
بنابراین، محافظت بر نمازها، تنها در حال امنیت نیست، بلکه در همه حال باید نماز را بجا آورد.
و نماز را در « اما به هنگامی که امنیت خود را باز یافتید، خدا را یاد کنید، آن چنانکه به شما، چیزهایی را تعلیم داد که نمیدانستید »
این حال به صورت معمولی و با تمام آداب و شرایط انجام دهید (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَما عَلَّمَکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ).
روشن است شکرانه این تعلیم الهی که طرز نماز خواندن در حالت امن و خوف را به انسانها آموخته، همان عمل کردن بر طبق آن
است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 240 ] ..... ص : 217
(آیه 240 )- قرآن بار دیگر به مسأله ازدواج و طلاق و اموري در این رابطه بازگشته و نخست در باره شوهرانی سخن میگوید که
صفحه 219 از 550
و کسانی که از شما میمیرند- یعنی در آستانه مرگ » : در آستانه مرگ قرار گرفته و همسرانی از خود بجاي میگذارند، میفرماید
قرار میگیرند- و همسرانی از خود باقی میگذارند باید براي همسران خود وصیت کنند که تا یک سال آنها را بهرهمند سازند، و از
در خانه شوهر باقی بمانند و هزینه زندگی آنها پرداخت شود (وَ الَّذِینَ ص: 218 « خانه بیرون نکنند
یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَ یَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِیَّۀً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَی الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْراجٍ)
و اگر بیرون روند (حقی در هزینه و سکنی ندارند ولی) گناهی بر » .البته این در صورتی است که آنها از خانه شوهر بیرون نروند
فَإِنْ ) « شما نیست، نسبت به آنچه در باره خود از کار شایسته (مانند انتخاب شوهر مجدد بعد از تمام شدن عدّه) انجام میدهند
خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِی ما فَعَلْنَ فِی أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ).
در پایان آیه، گویا براي این که چنین زنانی از آینده خود نگران نباشند آنها را دلداري داده میفرماید: خداوند قادر است که راه
خداوند » دیگري بعد از فقدان شوهر پیشین در برابر آنها بگشاید، و اگر مصیبتی به آنها رسیده حتما حکمتی در آن بوده است، زیرا
وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ). ) « توانا و حکیم است
اگر از روي حکمتش دري را ببندد، به لطفش در دیگري را خواهد گشود و جاي نگرانی نیست.
بسیاري از مفسران معتقدند که این آیه به وسیله آیه 234 همین سوره که قبلا گذشت و در آن، عدّه وفات چهار ماه و ده روز تعیین
شده بود نسخ شده است و مقدم بودن آن آیه بر این آیه از نظر ترتیب و تنظیم قرآنی دلیل بر این نیست که قبلا نازل شده است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 241 ] ..... ص : 218
(آیه 241 )- در این آیه به یکی دیگر از احکام طلاق پرداخته میفرماید:
که از طرف شوهر پرداخته میشود (وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ « براي زنان مطلّقه، هدیه شایستهاي این حقی است بر پرهیزکاران »
حَ  قا عَلَی الْمُتَّقِینَ).
حکم در این آیه به قرینه آیه 236 که گذشت، در مورد زنانی است که مهري براي آنها به هنگام عقد قرار داده نشده و قبل از
آمیزش جنسی، طلاق داده میشوند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 242 ] ..... ص : 218
این چنین خداوند آیات خود را براي شما شرح میدهد » : (آیه 242 )- در این آیه که آخرین آیه مربوط به طلاق است، میفرماید
کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ). ) « شاید اندیشه کنید
بدیهی است که منظور از اندیشه کردن و تعقل، آن است که مبدء حرکت به سوي عمل باشد، و گر نه اندیشه تنها در باره احکام
نتیجهاي نخواهد داشت.
ص: 219
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 243 ] ..... ص : 219
اشاره
( (آیه 243
صفحه 220 از 550
شأن نزول: ..... ص : 219
در یکی از شهرهاي شام بیماري طاعون راه یافت و مردم یکی پس از دیگري از دنیا میرفتند در این میان عده بسیاري به این امید
که شاید از چنگال مرگ رهایی یابند آن محیط و دیار را ترك گفتند از آنجا که پس از فرار از محیط خود و رهایی از مرگ در
خود احساس قدرت و استقلالی نموده و با نادیده گرفتن اراده الهی و چشم دوختن به عوامل طبیعی دچار غرور شدند پروردگار
آنها را نیز در همان بیابان به همان بیماري نابود ساخت.
تفسیر: ..... ص : 219
این آیه اشاره سر بسته، و در عین حال آموزندهاي است، به سرگذشت عجیب یکی از اقوام پیشین، که بیماري مسري وحشتناکی در
آیا ندیدي کسانی را که از خانه خود از ترس مرگ » : محیط آنها ظاهر گشت، و هزاران نفر، از آن منطقه فرار کردند، میفرماید
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ). ) « فرار کردند در حالی که هزاران نفر بودند
خداوند به آنها فرمود: » : سپس به عاقبت کار آنها اشاره کرده میفرماید
و به آن بیماري که آن را بهانه قرار داده بودند مردند (فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا). « بمیرید
تا ماجراي زندگی آنان درس عبرتی براي دیگران باشد (ثُمَّ أَحْیاهُمْ). « سپس خداوند آنها را زنده کرد »
امر او تنها این است که هنگامی که چیزي » : این امر تکوینی، همانند امري است که در آیه 82 سوره یس آمده، آنجا که میفرماید
اشاره به زنده شدن آن جمعیت است که به دعاي « ثُمَّ أَحْیاهُمْ » جمله !« را اراده کند میگوید: ایجاد شو و فورا موجود میشود
حزقیل پیامبر، صورت گرفت و از آنجا که بازگشت آنان به حیات، یکی از نعمتهاي روشن الهی بود، (هم از نظر خودشان، و هم از
نظر عبرت مردم) در پایان آیه میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَ لکِنَّ ) « خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند، ولی بیشتر مردم، شکر او را بجا نمیآورند »
أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَشْکُرُونَ).
نه تنها این گروه، بلکه همه انسانها مشمول الطاف و عنایات و نعمتهاي اویند.
دانشمند معروف شیعه مرحوم صدوق- ره- به این آیه براي امکان مسأله ص: 220
استدلال کرده و میگوید: یکی از عقاید ما اعتقاد به رجعت است (که گروهی از انسانهاي پیشین بار دیگر در همین دنیا « رجعت »
به زندگی باز میگردند).
و نیز میتواند این آیه سندي براي مسأله معاد و احیاي مردگان در قیامت باشد.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 244 ] ..... ص : 220
سخنان « در راه خدا پیکار کنید، و بدانید خداوند شنوا و داناست » : (آیه 244 )- از اینجا آیات جهاد شروع میشود، نخست میفرماید
شما را میشنود و از انگیزههاي درونی شما و نیّانتان در امر جهاد آگاه است (وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 245 ] ..... ص : 220
صفحه 221 از 550
اشاره
( (آیه 245
شأن نزول: ..... ص : 220
چنین نقل شده که روزي پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود: هر کس صدقهاي بدهد دو برابر آن در بهشت خواهد داشت، ابو
الدحداح انصاري عرض کرد اي رسول خدا من دو باغ دارم اگر یکی از آنها را به عنوان صدقه بدهم دو برابر آن در بهشت خواهم
داشت، فرمود: آري! سپس او باغی را که بهتر بود به عنوان صدقه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله داد، آیه نازل شد، و صدقه او را دو
.« أَضْعافاً کَثِیرَةً » هزار هزار برابر براي او کرد و این است معنی
تفسیر: ..... ص : 220
کیست که به خدا وام نیکویی دهد (و از اموالی که او بخشیده است در طریق جهاد و در طریق حمایت » : در این آیه میفرماید
مَنْ ذَا الَّذِي یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً). ) « مستمندان، انفاق کند) تا خداوند آن را براي او، چندین برابر کند
بنابراین وام دادن به خداوند به معنی انفاقهایی است که در راه جهاد میشود.
وَ اللَّهُ یَقْبِضُ ) « خداوند (روزي بندگان را) محدود و گسترده میکند و همه شما به سوي او باز میگردید » : و در پایان آیه میفرماید
وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ).
اشاره به این که تصور نکنید انفاق و بخشش، اموال شما را کم میکند زیرا گسترش و محدودیت روزي شما به دست خداست.
چرا تعبیر به قرض؟ در چندین آیه از قرآن مجید در مورد انفاق در راه خدا ص: 221
تعبیر به قرض و وام دادن به پروردگار آمده است، و این نهایت لطف خداوند نسبت به بندگان را از یکسو و کمال اهمیت مسأله
خداوند از شما درخواست قرض کرده در حالی که » : انفاق را از سوي دیگر میرساند، در نهج البلاغه علی علیه السّلام میفرماید
گنجهاي آسمان و زمین از آن اوست و بینیاز و ستوده (آري، اینها نه از جهت نیاز اوست) بلکه میخواهد شما را بیازماید که
.« کدامیک نیکوکارترید
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 246 ] ..... ص : 221
(آیه 246 )- یک ماجراي عبرت انگیز! قوم یهود که در زیر سلطه فرعونیان ضعیف و ناتوان شده بودند بر اثر رهبریهاي خردمندانه
موسی (ع) از آن وضع اسف انگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند خداوند به برکت این پیامبر نعمتهاي فراوانی به آنها
بود. «1» بخشیده که از جمله صندوق عهد
ولی همین پیروزیها و نعمتها کم کم باعث غرور آنها شد و تن به قانون شکنی دادند. سر انجام به دست فلسطینیان شکست خورده و
« اشموئیل » قدرت و نفوذ خویش را همراه صندوق عهد از دست دادند این وضع سالها ادامه داشت تا آن که خداوند پیامبري به نام
را براي نجات و ارشاد آنها برانگیخت آنها گرد او اجتماع کردند و از او خواستند رهبر و امیري براي آنها انتخاب کند تا همگی
صفحه 222 از 550
تحت فرمان او با دشمن نبرد کنند تا عزت از دست رفته را باز یابند.
را به پادشاهی « طالوت » به درگاه خداوند روي آورده و خواسته قوم را به پیشگاه وي عرضه داشت به او وحی شد که « اشموئیل »
آیا ندیدي جمعی از اشراف » : ایشان برگزیدم. در این آیه، روي سخن را به پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله کرده میفرماید
__________________________________________________
همان صندوقی بود که مادر موسی او را در آن نهاد و به دریا افکند و هنگامی که به وسیله عمّال « تابوت » یا « صندوق عهد » (1)
فرعون از دریا گرفته شد و موسی را از آن بیرون آوردند همچنان در دستگاه فرعون نگاهداري میشد و سپس به دست بنی اسرائیل
افتاد، بنی اسرائیل این صندوق خاطره انگیز را محترم میشمردند و به آن تبرّك میجستند، موسی در واپسین روزهاي عمر خود
الواح مقدّس را که احکام خدا بر آن نوشته شده بود به ضمیمه زره خود و یادگارهاي دیگري در آن نهاد، و به وصیّ خویش
سپرد به این ترتیب اهمیت این صندوق در نظر بنی اسرائیل بیشتر شد، و لذا در جنگها آن را با خود میبردند و اثر « یوشع بن نون »
روانی و معنوي خاصّ ی در آنها میگذارد ولی تدریجا مبانی دین آنها ضعیف شد، و دشمنان بر آنها چیره شدند و آن صندوق را از
به آنها وعده داد که صندوق عهد به عنوان یک نشانه بر صدق گفتار او به آنها باز خواهد گشت. « اشموئیل » آنها گرفتند اما
ص: 222
بنی اسرائیل را بعد از موسی (ع) که به پیامبر خود گفتند زمامداري براي ما انتخاب کن تا (تحت فرماندهی او) در راه خدا پیکار
أَ لَمْ تَرَ إِلَی الْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی إِذْ قالُوا لِنَبِیٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِکاً نُقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ). ) « کنیم
در راه خدا) گذاردند از این تعبیر روشن میشود که آنچه به آزادي و ) « فِی سَبِیلِ اللَّهِ » قابل توجه این که آنها نام این مبارزه را
نجات انسانها از اسارت و رفع ظلم کمک کند فی سبیل اللّه محسوب میشود. به هر حال پیامبرشان که از وضع آنان نگران بود، و
گفت: اگر دستور پیکار به شما داده شود شاید (سرپیچی کنید و) در راه خدا » آنها را ثابت قدم در عهد و پیمان نمیدید به آنها
قالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ أَلَّا تُقاتِلُوا). ) « پیکار نکنید
و شهرهاي ما به !« چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم در حالی که از خانه و فرزندانمان رانده شدیم » : آنها در پاسخ گفتند
وسیله دشمن اشغال و فرزندانمان اسیر شدهاند (قالُوا وَ ما لَنا أَلَّا نُقاتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنا مِنْ دِیارِنا وَ أَبْنائِنا).
هنگامی که دستور پیکار به آنها داده » : اما هیچ یک از اینها نتوانست جلو پیمان شکنی آنها را بگیرد، و لذا در ادامه آیه میخوانیم
و میشناسد و به آنها کیفر میدهد (فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ « شد جز عده کمی همگی سر پیچی کردند و خداوند ستمکاران را میداند
الْقِتالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ).
بعضی عده وفاداران را 313 نفر نوشتهاند، همانند سربازان وفادار اسلام در جنگ بدر.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 247 ] ..... ص : 222
(آیه 247 )- در هر صورت پیامبرشان، طبق وظیفهاي که داشت به درخواست آنها پاسخ گفت، و طالوت را به فرمان خدا براي
وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ ) « و به آنها گفت: خداوند طالوت را براي زمامداري شما برانگیخته است » زمامداري آنان برگزید
لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً).
از تعبیر ملکا چنین برمیآید که طالوت، تنها فرمانده لشگر نبود بلکه زمامدار کشور هم بود. از اینجا مخالفت شروع شد، گروهی
چگونه او بر ما حکومت ص: 223 » : گفتند
قالُوا أَنَّی یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ ) « داشته باشد با این که ما از او شایستهتریم، و او ثروت زیادي ندارد
یُؤْتَ سَعَۀً مِنَ الْمالِ).
صفحه 223 از 550
در واقع آنها به انتخاب خداوند اعتراض کردند- طالوت جوانی از یک قبیله گمنام بنی اسرائیل و از نظر مالی یک کشاورز ساده
گفت: » بود- ولی قرآن پاسخ دندانشکنی را که آن پیامبر به گمراهان بنی اسرائیل داد چنین بازگو میکند
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَۀً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ). ) « خداوند او را بر شما برگزیده و علم و (قدرت) جسم او را وسعت بخشیده
نخست: این که این گزینش خداوند حکیم است و دوم این که شما سخت در اشتباهید و شرایط اساسی رهبري را فراموش کردهاید،
نسب عالی و ثروت، هیچ امتیازي براي رهبري نیست.
خداوند ملک خود را به هر کس بخواهد میبخشد و خداوند (احسانش) وسیع و گسترده و دانا (به لیاقت و » : سپس میافزاید
وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ). ) « شایستگی افراد) است
این جمله ممکن است اشاره به شرط سومی براي رهبري باشد و آن فراهم شدن امکانات و وسایل مختلف از سوي خداست.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 248 ] ..... ص : 223
( آیه 248 )- این آیه نشان میدهد که گویا بنی اسرائیل هنوز به مأموریت طالوت از سوي خداوند حتی با تصریح پیامبرشان
پیامبر آنها به آنها گفت: نشانه حکومت او این است که » ، اشموئیل، اطمینان پیدا نکرده بودند و از او خواهان نشانه و دلیل شدند
صندوق عهد به سوي شما خواهد آمد که در آن آرامشی از سوي پروردگارتان براي شما است، همان صندوقی که یادگارهاي
خاندان موسی و هارون در آن است، در حالی که فرشتگان آن را حمل میکنند، در این موضوع، نشانه روشنی براي شما است، اگر
وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ آیَۀَ مُلْکِهِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ التَّابُوتُ فِیهِ سَ کِینَۀٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ بَقِیَّۀٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسی وَ آلُ هارُونَ ) « ایمان داشته باشید
تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَۀُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَۀً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ).
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 249 ] ..... ص : 223
(آیه 249 )- سر انجام به رهبري و فرماندهی طالوت تن در دادند و او ص: 224
لشگرهاي فراوانی را بسیج کرد و به راه افتاد، و در اینجا بود که بنی اسرائیل در برابر آزمون عجیبی قرار گرفتند بهتر است این سخن
را از زبان قرآن بشنویم، میفرماید:
هنگامی که طالوت (به فرماندهی لشگر بنی اسرائیل منصوب شد سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شما را با یک »
« نهر آب امتحان میکند، آنها که از آن بنوشند از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نچشند از منند
(فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَۀً بِیَدِهِ).
در اینجا لشگریان طالوت در برابر آزمون بزرگی قرار گرفتند، و آن مسأله مقاومت شدید در برابر تشنگی، و چنین آزمونی براي این
لشگر- مخصوصا با سابقه بدي که بنی اسرائیل در بعضی جنگها داشتند- ضرورت داشت.
آنها همگی- جز عده کمی از آنها، از آن آب » : ولی اکثریت آنها از بوته این امتحان سالم بیرون نیامدند، چنانکه قرآن میگوید
فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ). ) « نوشیدند
هنگامی که او (طالوت) و افرادي که به وي ایمان آورده بودند (و از بوته آزمایش سالم به در آمدند) از آن نهر » : سپس میافزاید
فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ ) « گذشتند، گفتند: امروز ما (با این جمعیت اندك) توانایی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم
قالُوا لا طاقَۀَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ).
آنها که میدانستند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به رستاخیز و وعدههاي الهی ایمان داشتند) گفتند: چه » : و در ادامه میفرماید
صفحه 224 از 550
بسیار گروههاي کوچکی که به فرمان خدا بر گروههاي عظیمی پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامت کنندگان) همراه
قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَۀٍ قَلِیلَۀٍ غَلَبَتْ فِئَۀً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ). ) « است
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 250 ] ..... ص : 224
هنگامی که آنها (لشگر طالوت و بنی اسرائیل) در برابر » : (آیه 250 )- در این آیه مسأله رویارویی دو لشگر مطرح میشود، میفرماید
جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند: پروردگارا! صبر و استقامت را بر ما فرو ریز گامهاي ص: 225
وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ ) « ما را استوار بدار، و ما را بر جمعیت کافران پیروز گردان
انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ).
در حقیقت طالوت و سپاه او سه چیز طلب کردند. نخست صبر و استقامت، دومین تقاضاي آنها از خدا این بود که گامهاي ما را
استوار بدار تا از جا کنده نشود و فرار نکنیم در واقع دعاي اول جنبه باطنی و درونی داشت و این دعا جنبه ظاهري و برونی دارد و
« ما را بر این قوم کافر یاري فرما و پیروز کن » مسلما ثبات قدم از نتایج روح استقامت و صبر است، سومین تقاضاي آنها این بود که
که نتیجه نهایی صبر و استقامت و ثبات قدم است.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 251 ] ..... ص : 225
(آیه 251 )- به یقین خداوند چنین بندگانی را تنها نخواهد گذاشت هر چند عدد آنها کم و عدد دشمن زیاد باشد، لذا در این آیه
فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ). ) « آنها به فرمان خدا سپاه دشمن را شکست دادند و به هزیمت واداشتند » : میفرماید
وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ). ) « و داود (جوان کم سن و سال و نیرومند شجاعی که در لشگر طالوت بود) جالوت را کشت »
این جوان با فلاخنی که در دست داشت، یکی دو سنگ آن چنان ماهرانه پرتاب کرد که درست بر پیشانی و سر جالوت کوبیده شد
و در آن فرو نشست و فریادي کشید و فرو افتاد، و ترس و وحشت تمام سپاه او را فرا گرفت و به سرعت فرار کردند، گویا خداوند
میخواست قدرت خویش را در اینجا نشان دهد که چگونه پادشاهی با آن عظمت و لشگري انبوه به وسیله نوجوان تازه به میدان
خداوند حکومت و دانش را به او بخشید و از » : آمدهاي آن هم با یک سلاح ظاهرا بیارزش، از پاي در میآید! سپس میافزاید
وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَۀَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ). ) « آنچه میخواست به او تعلیم داد
گر چه در این آیه تصریح نشده که این داود همان داود، پیامبر بزرگ بنی اسرائیل، پدر سلیمان است ولی جمله فوق نشان میدهد
که او به مقام نبوت رسید.
و اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نکند سراسر » : و در پایان آیه به یک قانون کلی اشاره فرموده میگوید
روي زمین فاسد میشود، ولی ص: 226
وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی ) « خداوند نسبت به تمام جهانیان، لطف و احسان دارد
الْعالَمِینَ).
این آیات، بشارت است براي مؤمنان که در مواقعی که در فشار شدید از سوي طاغوتها و جباران قرار میگیرند در انتظار نصرت و
پیروزي الهی باشند.
سورة البقرة ( 2) : آیۀ 252 ] ..... ص : 226
صفحه 225 از 550
(آیه 252 )- این آیه اشاره به داستانهاي متعددي است که در آیات گذشته در باره بنی اسرائیل بیان شده است که هر کدام نشانهاي
اینها » : از قدرت و عظمت پروردگار است و پاك از هر گونه خرافه و افسانه و اساطیر بر پیامبر نازل گردیده و در آن میفرماید
تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ). ) « آیات خداست که به حق بر تو میخوانیم و تو از رسولان هستی
آغاز جزء